چرا شهرهای بندری ایران آباد نیستند؟ بند‌های پای بندر

ژوبین صفاری
بندری بودن یک شهر در بسیاری از نقاط جهان یک مزیت بزرگ محسوب می شود. بارسلون، لیورپول، استانبول، دبی و نیویورک شهرهای بندری پر رونقی هستند که البته گردشگران بسیاری نیز جذب می کند. اما ایران با وجود دارا بودن شهرهای ساحلی و بندری فراوان نتوانسته از این ظرفیت خدادادی بهره لازم را ببرد. هرچند باید گفت که طی یک دهه اخیر توجه به بنادر حداقل در گفته های مسئولان و رسانه ها مورد توجه قرار گرفته است اما هنوز به صورت عملی شهرهای بندری نتوانسته اند به رونق اقتصادی دست پیدا کنند. شاید تنها بندر خرمشهر و انزلی را بتوان نمونه هایی به جا مانده از چند دهه اخیر نامید که توانستند تا حدودی نقش واقعی خود را در اقتصاد ایفا کنند اما همان شهرها نیز به لحاظ دارا بودن عناصر توسعه لنگ می زنند. با این همه به نظر می رسد گام اول برای توسعه این شهرها توجه به گسترش زیرساخت‌هایی مانند حمل و نقل است. روز گذشته مدیر عامل سازمان بنادر از لزوم توسعه «ریل- بندر» سخن گفت و اظهار کرد: «ریل- بندربه عنوان یک ضرورت باید در دستور کار قرار گیرد و لازمه این کار برگزاری جلسات مهم و مستمر، اتخاذ تصمیم‌های فوری و اثرگذار است. » محمد سعیدنژاد طی سخنانی از دو دیدگاه به ضرورت توسعه زیرساخت های ریلی در بنادر کشور پرداخت و گفت: «منظر اول، نگاه ملی است. با توجه به توسعه عملیاتی بنادر، ضریب پاسخگویی حمل و نقل جاده ای برای جابجایی کالا در حال کاهش است. منظر دوم، جنبه الزامات مربوط به رسالت های سازمانی و بنگاهی است. اگر سهم ریلی را در بنادر افزایش ندهیم، قطعا به لحاظ حجم تردد کامیون درون بندر با مشکلاتی متعددی همچون ترافیک، آلودگی و مشکلات زیرساختی مواجه خواهیم شد.سعیدنژاد بر لزوم تلاش به منظور افزایش سهم ریلی در بنادر ایران تاکید کرد و گفت: باید با انجام مطالعه دقیق، تعداد شانتینگ یاردهای ریلی را در بنادر افزایش دهیم.» با این همه باید گفت توسعه حمل و نقل به عنوان یکی از ارکان توسعه بنادر سال ها از کشورهای همسایه مانند امارات و شهر دبی عقب مانده است و بسنده کردن به اظهار نظر در این خصوص
نمی تواند مشکل خاصی را برطرف کند.
ریشه تاریخی عقب ماندگی بنادر


بیشتر کشورهایی که دارای مرز ساحلی هستند علاوه بر پایتخت سیاسی خود، دارای یک شهر بندری بزرگ هستند که معمولا حتی از پایتخت هم بزرگتر و معروف تر است. مثلا در امارات متحده شهر ابوظبی پایتخت سیاسی است ولی دبی صرفا یک شهر بندری بزرگ است و یا در ترکیه آنکارا پایتخت است اما شهر بندری استانبول اکنون به یکی از مراکز مهم گردشگری و تجارت غرب آسیا تبدیل شده است. در عربستان سعودی ریاض پایتخت است ولی بندر جده محل ورود و خروج اصلی کالا و مسافرین است.
در پاکستان شهر اسلام آباد با حدود یک میلیون نفر جمعیت پایتخت شده است و بندر کراچی با حدود 15 میلیون نفر جمعیت مرکز تجارت این کشور. در هندوستان هم شهر دهلی به عنوان پایتخت است و بندر بمبئی به عنوان مرکز تجارت و گردشگری هند. در چین پکن پایتخت است ولی ده ها شهر بندری دیگر از جمله شانگهای، شنزن و گوانگجو مرکز تجارت جهان شده اند. اما چرا بنادر در ایران از اهمیت لازم برخوردار نشده اند. مجید رضا حریری عضو اتاق بازرگانی ایران در این خصوص به «ابتکار» می گوید: در دنیا دسترسی به آب‌های آزاد یک امتیاز محسوب می شود. ما کیلومترها دسترسی به آب های آزاد داریم. به طور اصولی ما هیچ گاه در هیچ کدام از حکومت های 500 ساله اخیر نگاه دقیقی به آبادی شهرهای بندری نداشته ایم. به جز بندرعباس، بوشهر و خرمشهر در صد سال اخیر بقیه تقریباً دارای
محرومیت هایی بودند.
وی می افزاید: این به یک ریشه تاریخی برمی گردد که به طور تاریخی پایتخت‌های ما در مرکز کشور قرار داشته است و این مسئله به خاطر وحشتی بود که از حمله خارجی ها وجود داشت. ما نه تنها در آب‌های آزاد که در مناطق مرزی نیز هیچ گاه پایتخت نداشتیم. این خصلت فرهنگی و تاریخی تبدیل به عادت شده است و به طور جدی به بنادر خود نپرداخته ایم. در یک دهه گذشته تفکر توجه به بنادر ایجاد شده است، چنانچه مقام معظم رهبری هم به سواحل مکران و لزوم به توجه به آن اشاره کرده‌اند. این منطقه یکی از بکرهای نقاط دنیاست که به لحاظ جغرافیایی ارزش فروانی برای اقتصاد ایران دارد.
تصمیم های بومی و منطقه ای که به منافع ملی ضربه زد
این کارشناس مسائل اقتصادی در ادامه اظهار می کند: در کشور ما بحث حفاظت از مرزها و امنیتی کمی از کشورهای دیگر پر رنگ تر است . از طرف دیگر دید ما بومی منطقه‌ای است. نگاه برخی مسئولان در سمت های مختلف نه ملی که منطقه ای بوده و هست. مثال معروف آن این است که طرح اولیه فولاد مبارکه در یکی از بنادر کشور بوده که بعد به اصفهان منتقل شد و این آب فراوانی که امروز صرف این صنعت می شود ضررهای
جبران ناپذیری به این شهر زده است.
وی یادآور می شود: اما مسئله اساسی در کشور نگاه بومی، محلی و دهقانی است که به منافع محلی بیشتر از دیدگاه ملی توجه می کنیم. هر کس برای رای آوری فقط به فکر منطقه و آبادی محلی است تا نگاه ملی. اگر طی 50 سال اخیر به جای سرمایه‌گذاری در صنایع سنگینی مانند فولاد در راه سازی و توسعه فرودگاه و خرید هواپیما هزینه کرده بودیم امروز صاحب منافع بسیاری با ترانزیت کالا در اقتصاد کشور می شدیم.
فرصت هایی که به دریا ریخته ایم
وقتی همه برای کار به تهران سرازیر می‌شویم، دریا و ساحل پر است از فرصت‌های شغلی بکر و پردرآمد. ایران از نظر داشتن منابع طبیعی گردشگری جزو ۵ کشور اول جهان قلمداد می‌شود و این خبر از فرصت‌های اشتغالی بی‌نهایت‌مان است. یک‌میلیون و٢٧۴‌هزار کیلومترمربع دریا در شمال و جنوب داریم و خط ساحلی دریای خزرمان حدود ۷‌هزار کیلومتر و دریای عمان ‌هزارو٢٠٠ کیلومتر است. ما اما با این بیش از ٨‌هزارکیلومتر ساحل چه کرده‌ایم؟
هادی حق شناس در این خصوص به «ابتکار» می گوید: «سواحل کشور به خصوص منطقه مکران یک نعمت خدادادی است که می تواند منجر به استقرار جمعیت شود. دبی یک تجربه برای ما است که امروز می بینیم با توجهی که دولت امارات به آن کرد نه تنها جای مناسبی برای سکونت خودشان شد که بسیاری از مردم از نقاط مختلف به این منطقه مهاجرت کردند. طبیعی است که ما می توانیم این سواحل را برای مردم کشور خود جای مناسبی برای زندگی کنیم.
طی سال های گذشته هزینه های زیادی برای امکانات زیرساختی بدون توجه به آمایش سرزمینی انجام دادیم. اگر منابع را درست هزینه کرده بودیم میزان اشتغال بیش از میزان کنونی بود.»