دیپلماسی تعامل‌گرای تهران

دکتر صلاح‌الدین هرسنی* - حسن روحانی، رییس‌جمهور دیروز از سفر یک روزه به عمان و کویت به تهران بازگشت. با توجه به سطح روابط ایران با کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس، به نظر می‌رسد هدف اصلی این سفر تلاش برای توسعه رابطه با کشور‌های این حوزه است که قرار است از طریق عمان و کویت به عنوان کشورهای واسط صورت گیرد.تلاش ایران برای ایجاد رابطه بهینه و خروج از تنش در دیپلماسی منطقه‌ای در شرایطی است که روابط ایران با کشور‌های شورای همکاری خلیج‌فارس به جهت نفوذ منطقه‌ای و نقش تعیین‌کنندگی ایران به سردی گراییده بود. از طرف دیگر در سال‌های اخیر پس از حادثه منا در شهر مکه و نیز مسایلی چون اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه مخالف دولت عربستان و به آتش کشیدن و غارت سفارت عربستان در تهران و کنسولگری عربستان در مشهد، روابط ایران و عربستان سعودی به‌شدت تیره شد. در همین ارتباط جنگ‌های سوریه و یمن و پشتیبانی ایران و عربستان سعودی از طرف‌های متخاصم از جمله موارد دیگر اختلافات منطقه‌ای دو کشور بوده است. ایران همچنین در چند سال اخیر بارها متهم به دخالت در امور بحرین و تحریک شیعیان در این کشور شده است. این دست از مشکلات سبب شده بود سران شورای همکاری خلیج‌فارس در بیانیه پایانی سی‌وهفتمین نشست این شورا در منامه از ایران بخواهند به قوانین بین‌المللی پایبند باشد و در امور داخلی کشورهای منطقه دخالت نکند و همچنین ضمن اجتناب از سیاسی کردن حج، به مداخله در امور داخلی کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس پایان دهد.
حال حسن روحانی در راستای دیپلماسی تعامل‌گرا و همچنین اولویت اخلاق راهبردی آن هم با هدف روابط بهتر و نیز حل‌وفصل سوء‌تفاهم‌ها و ارتقای روابط از طریق گفت‌وگو و مذاکره درصدد پاسخ به خواسته‌های کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس است. بنابراین این سفر را آن هم با چنین اهدافی باید آغاز فصل جدید در تاریخ مناسبات منطقه‌ای دانست که قرار است این کشورها با عزم و اراده سیاسی به آن دست یابند. هم‌اینک چشم‌انداز این مناسبات پیداست و مسلم است که سفر روحانی خواهد توانست گرهی از روابط را باز کند. اهمیت این سفر هم قبل از هر چیز در عزم و آمادگی ایران و این کشورها در تحقق اهداف و منویاتی است که فقدان آن در روزگاران اخیر موجب تنش در روابط دیپلماتیک شده بود. نکته درخور توجه دیگر آنکه ازسرگیری این روابط گامی به جلو محسوب می‌شود که از رهگذر آن ثبات، امنیت و همکاری‌های متقابل اقتصادی میان طرفین در منطقه تضمین می‌شود. بعد دیگر اهمیت این سفر، بی‌ارتباط با مسایل بین‌المللی نیست. محققا محافل بین‌المللی با رصد و پایشی که از اهمیت پرابعاد این سفر می‌کنند، خواهند دید که تا چه میزان کنش‌ها و الگو‌های رفتاری ایران در عرصه‌های نظر و عمل منطبق بر هم و همسو است.
به هر تقدیر ازسرگیری روابط و تلاش برای برون‌رفت از وضعیت موجود و همچنین تلاش برای اجرایی‌سازی منطق خودیاری، واقعیت و نیاز اساسی این کشور‌هاست و این کشور‌ها نمی‌توانند با توجه به ساختار آنارشیک نظام بین‌الملل این‌گونه مناسبات منطقه‌ای را فاقد اهمیت بدانند. در واقع‌بینانه‌ترین شرایط این‌گونه مناسبات حیات سیاسی و حتی سرزمینی این کشور‌ها را از وسوسه بدخواهی‌ها و بداندیشی‌ها دول خارجی مصون می‌دارد. همه این تفاصیل هنگامی ارزش دیپلماتیک و استراتژیک بهتر و بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم چند روز زودتر از رییس‌جمهور کشورمان، اردوغان سفر خلیج‌فارسی خود را در راستای پیشبرد اهداف سیاست‌های جدید منطقه‌ای آنکارا آغاز کرده بود. به همین خاطر تقارن این دو سفر با کمی دیر و زود، جدا از توجیه بلندپروازی‌های همیشگی اردوغان به‌گونه‌ای فصل جدید رقابت سیاسی- اقتصادی تهران و آنکارا را در راستای تقسیم و تحکیم منافع منطقه‌ای به نمایش می‌گذارد.
* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com