اسب استراتژی ایران با چه نقشه ای می تازد؟ حال ارزش افزوده در ایران خوب نیست

سمیه مقدم : رشد ارزش واحد وارداتی ایران ۹ درصد و صادراتش ۲.۳ درصد است. این مساله زنگ خطری برای ایران است که استراتژی صادرات خود را در مسیر صادرات غیر نفتی و متکی بر ارزش افزوده، افزایش دهد، چیزی که سال هاست گفته می شود اما عملی نمی شود.
ال ان جی و خط لوله
وضعیت منطقه نشان می دهد که ایران با وجود راه اندازی واحد های ایران
ال‌ان جی و سایر واحد های تولیدی این محصول که امید می رود با ورود توتال به قراردادپارس جنوبی عملیاتی شود از قافله تولید و صادرکنندگان ال ان جی جهان عقب مانده است و در خوشبینانه ترین وضعیت اگر این واحد پیشرفت خوبی داشته باشد و بتواند به تولید مورد نظر در سال 2020 میلادی دست یابد، در سال 2023 در مازاد تولید و صادرات این محصول گیر خواهد افتاد.


اضطرابی که قطر در شرایط کنونی آن را تجربه می کند. ورود سه بازیگر بزرگ به عرصه صادرات« ال ان جی» موجب شده که با در نظر داشتن فعالیت واحد‌های تولیدی موزامبیک، امریکا به عنوان بزرگترین صادرکننده این ماده در کنار استرالیا و روسیه بازار‌های اروپایی و حتی آسیایی که قطر آنها رادر اختیار داشت، در چشم اندازی کوتاه مدت قبضه شود. به این صورت قطر از رتبه یک تولید و صادرکنندگان« ال ان جی» جهان به رتبه سوم و به اعتقاد برخی از کارشناسان حتی به رتبه چهارم تنزل پیدا خواهد کرد. با نگاهی اجمالی به نقشه صادرات نفت و گاز جهان می‌توان دریافت، در حال حاضر نیز محموله‌های نفتی و گازی امریکا به هند و چین سرازیر می‌شوند. با وجود این رقابت است که باید فکری به حال تکنولوژی های قدیمی کشور کرد که در این عرصه تنگاتنگ رقابت راه به جایی نخواهد برد. 15 سال دیر کرد، برای راه اندازی واحد های
«ال ان جی» و «جی تی ال» قابل جبران نیست و مسیر عجیبی را برای استراتژی ایران تصویر می کند. نقشه میان و حتی کوتاه مدت انرژی جهان، ایران را همانند کشور‌هایی چون عربستان و قطر و کویت و امارات که در مسیر ایجاد ارزش افزوده گام بر می‌دارند و حتی این کشورها را پیشگام‌تر از ایران نشان می‌دهد، در تنگنا قرار خواهد داد.
پیشتر زمانی که کارشناسان هشدار می دادند که خط لوله راه حل مناسبی برای امنیت انرژی کشور نیست، در این مسیر گام برداشتیم و با اتصال خطوط لوله از این سوی تا آنسوی ایران در واقع انرژی کشور را صرف، مصرف داخلی ساختیم به این امید که با اتصال خطوط لوله‌های مرزی کشور به کریدور‌های جهانی در مسیر انتقال انرژی جهانی قرا گیریم. اما از یاد بردیم که اتصال خطوط لوله 45 اینچی ما به خطوط لوله 54 اینچی کشور های اطراف هم مساله نوسازی و ادامه ساخت و ساز‌ها را در پی خواهد داشت. از طرفی با گازی کردن نیروگاه‌ها؛ و استفاده از گاز برای تامین گرمایش و سرمایش خانه ها در واقع این انرژی تجدید‌ناپذیر را در مسیر جبران ناپذیر قرار دهیم در حالی که اگر مصوبه های مجلس سوم راه به جایی می برد هم اکنون واحد های خورشیدی و بادی ما نیز توان تولید 3000 مگا واتی داشتند و نه نیازی به ایجاد نیرو‌گاه‌های سیکل ترکیبی داشتیم و نه نگران تامین سرمایش و گرمایش مردم بودیم.
بنابر این قسمت بزرگی از گاز تولیدی را مصرف می کنیم، بی آنکه به تولید ارزش افزوده‌ای منجر شود.
این مساله با کمبود‌های کشور در فصل سرما، به گفته کارشناسان امنیت سرمایه‌گذاری شرکت‌هایی که خواستار سرمایه‌گذاری در واحد های «ال ان جی» و صنایع تکمیلی پتروشیمی هستند را تحت تاثیر قرار خواهد داد. گرچه در شرایط کنونی موفقیت‌های بخش گازی کشور موجب شده، میزان تولید پارس جنوبی با قطر همسان شود، اما باید به خاطر داشت که قطر تقریبا تمامی تولید خود را صادر می کند. در حالی که ما با وضعیت مصرفی چندین برابری استاندارد‌های جهانی روبرو هستیم. این مساله در کنار فقدان ذخایر استراتژیک گازی موفقیت استراتژی ترسیم شده اخیر را مبهم می‌سازد. با چنین نگاهی در وضعیت موجود، کارشناسان هشدار می‌دهند که نباید استراتژی انرژی ایران بر ایجاد واحد‌های تولید «ال ان جی» متمرکز شود و باید به سمت ایجاد واحد‌های «جی تی ال» و نیز ایجاد ساز و کارهایی برای تولید محصولات نهایی پتروشیمی و نیز انرژی‌های نو تمرکز یابد تا به بازارهایی دست یابد، که خرید محصول را تضمین کند. افزایش سرمایه‌گذاری‌های منطقه‌ای در انرژی های نو و تولید محصولات نهایی زنجیره ارزش افزوده با ارائه پکیج انرژی از سوی شرکت‌های بزرگ نفتی جهان نشان می‌دهد که نقشه نوین جهانی بر اساس انرژی‌های نو و محصولات نهایی پتروشیمی ترسیم شده است و به این صورت شاید بتوان گفت که تاریخ مصرف خط لوله و واحد های تولید ال ان جی را گذشته باید خواند. بر این اساس ایران راهکاری جز روی آوردن به توسعه زنجیره ارزش افزوده و سرمایه گذاری بر
انرژی های نو نخواهد داشت.
وضعیت قرارداد های بین المللی
پیشتر در 20فوریه سال جاری در ترجمه ای از نچرال گس ورلد خبر داده شد که راههای استراتژیکی ایران به خطوط لوله منطقه بسته شده است. در 14 فوریه قراردادی بین 3 کشور ترکمنستان ،افغانستان و پاکستان برای انتقال گاز به کشور های هند و چین بسته شد. از طرفی در 16 فوریه نیز روسیه اعلام کرد که ساخت اولین خط لوله از 4 خط لوله ترک استریم را آغاز کرده است در این بین خط لوله تاب و ناتاب نیز به روند ساخت و ساز ادامه می دادند. از طرفی قرارداد اسرائیل با سه کشور قبرس یونان و ایتالیا برای انتقال گاز آبهای عمیق میادین گازی این کشور در 20فوریه بسته شد که به این صورت می توانست با ظرفیت 30میلیارد متر مکعب گاز در سال را به اروپا منتقل کند که البته نچرال گس خبر داد که ساخت این خط لوله بین قبرس و یونان در 5 اگوست سال جاری آغاز شده است. این همان مسیری بود که ایران قصد داشت از طریق عراق و سوریه به دریای مدیترانه انتقل دهد تا با ایجاد خط لوله زیر دریایی به اروپا منتقل شود که مناقشات داخلی عراق و سوریه به‌ دلیل حضور داعش از یک سوی و جنگ های داخلی سوریه مانع از انجام آن شد.
با در نظر گرفتن وضعیت نقشه پر مناقشه حاشیه خلیج و احتمال بسته شدن تنگه هرمز راهی جز این نمی ماند که ایران بر راهکار دیگر که شاید بندر چابهار باشد پهنه سرمایه گذاری ها را بگسترد و به دنبال بهبود بندر نکا برای ارتباط با شمال باشد که خوشبختانه در دستور کار قرار گرفته است.
با این همه جهان به سویی پیش می رود که حتی ال ان جی به شکل کنونی نیز از رونق خواهد افتاد. در این خصوص مهرداد عمادی درگفت و گو با همدلی به تکنولوژی اشاره کرد که با انجماد گاز طبیعی حتی قادر است که محموله هایی بیش از وضعیت مایع را انتقال دهد. وی بارها گفته است که قرارداد های جهان در حال تغییر از نوع طولانی مدت به موقت است و در آینده نه چندان دور شاهد خواهیم بود که قرارداد های تک محصولی بیش از سایرین رواج داشته باشد و هر محصولی که از تکنولوژی تولید جدید تری برخوردار باشد بیشتر مورد توجه خواهد بود. این مساله نشان می دهد که انتقال دانش فنی و ورود تمام ابعاد تکنولوژی نوین از مدیریت استراتژی گرفته تا تولید محصولات نهایی را در بر خواهد داشت؛ به چه اندازه الزامی است.
ایجاد ارزش افزوده و صادرات غیر نفتی
اما با نگاهی سطحی به میزان رشد ارزش واحد واردات ۹ درصدی و صادرات ۲.۳ درصدی می توان دریافت که حال ارزش افزوده در ایران اصلا مناسب نیست. مهرداد عمادی معتقد است ایران باید به سمت صادرات محصولات صنعتی و با ارزش افزوده برود چراکه ارزش صادراتی در شرایط فعلی پایین بوده و تاثیر چندانی بر اقتصاد ایران ندارد.
مشاوراقتصادی انگلیس در اتحادیه اروپا می گوید: مواد اولیه هنوز بخش عمده‌ای از سبد صادرات غیر نفتی ایران را شامل می شوند این مساله که نشان دهنده ادامه روند خام فروشی در ایران است را می توان از آخرین گزارش اداره گمرک مشاهده کرد بر این اساس از 20 مارس تا 21 ژوئیه، میعانات گازی، پروپان، بوتان و برخی دیگر از محصولات نفت خام - که ایران آنها را در ردیف صادرات غیر نفتی قرار می دهد - کالاهای صادراتی کشور در یک دوره 4 ماهه راتشکیل می دهند. به گفته عمادی، بر خلاف تصور صادرات محصولات پتروشیمی و صنعتی که دو بخش کلیدی اقتصاد هستند به ترتیب از نظر ارزش صادراتی 7/7 و 7/17 درصد به دوره مشابه سال قبل کاهش یافته اند. این آمار همچنین افزایش ارزش صادراتی بخش معدن و کالاهای سنتی (فرش و صنایع دستی سنتی) به ترتیب با 36.7 و 6.6 درصد را نشان داد.
مهرداد عمادی، مشاور عالی اقتصادی انگلیس در اتحادیه اروپا معتقد است اگر صنایع و محصولات صنعتی نتوانند سهم خود را در درآمد صادراتی بهبود بخشند، این روند می تواند کشور را به صادرات مواد غیرفرآوری و محصولات سنتی عادت دهد.
به گفته وی بازنگری تمرکز بر صادرات کالاهای پایه به طور مستقیم از ضروریات اقتصاد ایران است. به گفته وی دولت فعلی در تلاش است تا نسبت به ایجاد یک اقتصاد متنوع تر و رقابتی در سطح جهانی حرکت کند با توجه به برآیند هایی که از وضعیت اقتصادی جهان می توان پیش بینی کرد لازم است که سیاست های تجاری و محصولات صادراتی مورد بازنگری قرار بگیرند.
مهرداد عمادی می گوید: شرایط تجارت در ایران بدتر شده است. به گفته وی هزینه و ارزش هر واحد صادراتی در ایران 2.3 درصد افزایش یافته و این در حالی است که ارزش هر واحد وارداتی 9 درصد رشد کرده که نشان می دهد کالاهایی که وارد کشور می شوند با کیفیت بالاتر و ارزش افزوده بیشتری روبرو هستند. به گفته وی هدف باید دستیابی به افزایش شدید ارزش واحد صادراتی باشد که نشان
می‌دهد کشور صادرات محصولات با ارزش افزوده بالاتر را باید در دستور کار قرار دهد.
این کارشناس همچنین در مورد چگونگی تراز منفی تجارت خارجی ایران در طول چهار ماه اول سال جاری معتقد است نگرانی هایی که در بالا گفته شد در این برهه بر روی تراز تجاری اثر منفی گذاشته است.
به گفته مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا سرکوب تقاضا برای کالاهای خارجی، به ویژه کالاهای غربی، همیشه اثرات معکوس نشان می دهد و به خرید بیشتر این کالاها منجر خواهد شد. از طرفی دوره عبور از شرایط تحریمی و تجارتی که با سیاست های کنترلی و محدودکننده در گذشته مواجه بوده نیازمند گذشت زمان است.
لذا نمی توان انتظار داشت به سرعت شرایط به پیش از تحریم ها بازگردد.
عمادی معتقد است؛ معیارهای موجود در تجارت و سرمایه گذاری ایران در مسیر درست در حرکت است اما بخش بیشتر واردات در ایران را کالاهای سرمایه‌ای به خود اختصاص می دهند که با وجود قوانین دست و پاگیر در حوزه تجارت این مسیر و حرکت مثبت را منحرف می‌کند و سود مورد نظر را عاید کشور نمی‌کند.
طبق گفته عمادی، بررسی منحنی رشد زیر ساخت های ایران نشان می دهد که پروژه های زیربنایی کلیدی در ایران تقریبا همه به منظور تسهیل تجارت با دنیای خارج با هزینه کمتر و کارآمدتر، مخصوصا برای تسهیل صادرات، طراحی شده اند با این حال هنوز به صادرات غیرنفتی به خصوص صادرات محصولات صنعتی به عنوان تنها مسیر دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی نگاه
نمی شود.
بر این اساس یک اقتصاد موفق در ایران می تواند به عنوان موتور رشد برای منطقه عمل کند که با بهره گیری از اقتصادهای پیشرفته صنعتی در جهان برای گسترش ارتباطات تجاری خود در منطقه محقق می شود.
سایر اخبار این روزنامه