اخبار ویژه


سرشکستگی مضاعف حامیان فتنه در یک مراسم تشییع
با وجود تبلیغات سنگین رسانه‌های وابسته به جریان‌های معارض، تشییع رئیس گروهک نهضت آزادی با حضور تنها چند صد نفر برگزار شد.
سایت گروهک ملی- مذهبی نوشت: «مراسم تشییع پیکر ابراهیم یزدی با حضور انبوه هواداران ایشان برگزار شد. به گزارش ملی- مذهبی، صدها تن از فعالان سیاسی و مدنی، نیروهای ملی- مذهبی و هواداران نهضت آزادی ایران با حضور در حسینیه ارشاد ابتدا بر پیکر دکتر ابراهیم یزدی نماز خواندند و سپس پیکر ایشان را برای خاکسپاری به بهشت زهرا همراهی کردند. حجت‌الاسلام دعایی نیز بر پیکر ابراهیم یزدی نماز اقامه کرد».
یادآور می‌شود در تشییع ابراهیم یزدی، غیر از برخی عناصر وابسته به نهضت آزادی، افراطیونی مانند عبدالله نوری، رضا خاتمی، محسن آرمین و مصطفی تاج‌زاده حضور داشتند. لابه‌لای تشییع ابراهیم یزدی، عده‌ای از حامیان فتنه که هر رویدادی- ولو تشییع یک از دنیا رفته- را به مستمسکی برای سوءاستفاده و خودنمایی تبدیل می‌کنند، برای سران فتنه شعار دادند که حتی از سوی حضار تشییع نیز همراهی نشد.


گفتنی است سیاسیون و محافل رسانه‌های مدعی اصلاح‌طلبی به بهانه درگذشت یزدی، اقدام به تطهیر سوابق وی و نهضت آزادی کرده بودند و این در حالی است که علی‌اکبر محتشمی‌پور(از اعضای اصلی ستاد موسوی در سال 88) در گفت‌وگو با ماهنامه یادآور(خرداد 88) درباره ابراهیم یزدی گفته بود: «آقای دکتر یزدی یک ویژگی خاصی دارد و آن اینکه بسیار راحت دروغ می‌گوید و چنان قاطعانه و محکم هم دروغ می‌گوید که ممکن است کسی کوچک‌ترین شکی به او نکند. کدهایی را که در مورد نجف و نوفل لوشاتو و مسیر انقلاب داده بررسی کنید، می‌بینید که همه آنها دروغ است! در مصاحبه‌هایش هرچه را که ویژگی منحصر به فرد و ممتاز جمهوری اسلامی است، به خود نسبت می‌دهد، می‌گوید تشکیل شورای انقلاب نظر من بود. دولت موقت نظر من بود، روز قدس را من پیشنهاد کردم، جهاد سازندگی را من پیشنهاد کردم، سپاه پاسداران را من پیشنهاد کردم. من به عمرم چنین آدم دروغگوی شارلاتانی ندیده‌ام.
اگر من و آقای ناصری و آقای رحیمیان و دوستان دیگر مرحله به مرحله همراه امام نبودیم، شاید به شک می‌افتادیم که او دارد راست می‌گوید! یکی از حرف‌هایش این است که در نوفل لوشاتو، صبح‌ها که امام قدم می‌زدند، من با ایشان بودم و مسیر انقلاب را مرحله به مرحله برای امام تبیین می‌کردم! و امام می‌گفتند این‌ها را یادداشت کن و به من بده! از این جور دروغ‌های عجیب و غریب، در حالی که ‌آقای یزدی حتی یک روز هم صبح‌ها با امام قدم نزده، محل سکونت امام باغچه آقای دکتر عسگری بود که دو تا اتاق داشت. یک اتاق که خود ایشان در آنجا ساکن بود، اتاق دیگر که ما طلبه‌ها آنجا بودیم. دکتر یزدی اصلا شب‌ها آنجا نبود. اینها می‌رفتند به ساختمان هتل‌گونه‌ای که چند اتاق داشت و به آن هتل طویله می‌گفتند و شب‌ها آنجا بودند و ساعت 9 صبح می‌آمدند. امام نماز صبح و تعقیبات را که می‌خواندند، می‌رفتند در این باغچه قدم می‌زدند و تنها هم بودند. ما هم از داخل اتاق ایشان را تماشا می‌کردیم. اینها ساعت 9 می‌آمدند. اگر یک نفر حتی دیده که آقای یزدی صبح زود با امام مشغول قدم زدن بوده، بیاید بگوید.»نقدینگی در دولت یازدهم 3 برابر شد
دولت یازدهم 3 برابر دولت دهم و 6/6 برابر دولت نهم نقدینگی ایجاد کرد.
به گزارش مشرق، با  انتشار آخرین آمارهای پولی و بانکی کشور، عملکرد فاجعه‌بار دولت یازدهم در زمینه نقدینگی و پایه پولی مشخص شد.
بر اساس گفته‌های رئیس کل بانک مرکزی، حجم نقدینگی در پایان تیر 1396 به رقم 1333 هزار میلیارد تومان و حجم پایه پولی به رقم 186 هزار میلیارد تومان در پایان تیر 1396 رسید.
بدین ترتیب، دولت یازدهم در 4 سال عمر خود 854 هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی افزوده است، چرا که در پایان تیر 1392 و ابتدای شروع به کار دولت روحانی، حجم نقدینگی 479 هزار میلیارد تومان بود.
مقایسه عملکرد سه دولت اخیر در زمینه رشد نقدینگی نشان می‌دهد دولت یازدهم بدترین عملکرد را داشته است، چرا که دولت نهم 129 هزار میلیارد تومان بر حجم نقدینگی کشور افزود و دولت دهم 277 هزار میلیارد تومان بر این رقم اضافه کرد.
این آمارها نشان می‌دهد حجم نقدینگی جدید در دولت یازدهم بیش از 3 برابر حجم نقدینگی جدید در دولت دهم و 6/6 برابر حجم نقدینگی جدید در دولت نهم بوده است.
بر این اساس، از رقم 1333 هزار میلیارد تومان نقدینگی جاری در اقتصاد ایران،‌64  درصد آن در دولت یازدهم، 21 درصد در دولت دهم و 10 درصد در دولت نهم و مابقی در دولت‌های قبل ایجاد شده است.
سوالات مهمی که مطرح می‌شود این است که 854 هزار میلیارد تومان حجم جدید نقدینگی در دولت یازدهم، کجا خرج شده است؟ سهم کدام اقشار جامعه شده است؟ نصیب اقشار کم‌درآمد و متوسط شده یا در قالب وام‌های کلان و میلیاردی به جیب مرفهان و پولدارها رفته است؟ چرا این پول به بخش تولید کشور تزریق نشده چرا که همچنان تولیدکنندگان از کمبود نقدینگی می‌نالند.
شاخص دیگری که بی‌انضباطی محض دولت یازدهم را نشان می‌دهد، پایه پولی (چاپ پول پرقدرت) است.
دولت نهم و دهم در طی 8 سال مجموعا 80 هزار میلیارد تومان پول پرقدرت چاپ کردند؛ اما دولت یازدهم فقط در 4 سال 91 هزار میلیارد تومان بر حجم پایه پولی افزود. یعنی دولت اول حسن روحانی از مجموع دو دولت احمدی‌نژاد، پول پرقدرت بیشتری چاپ کرده است.اعتراف سایت‌ حامی دولت به افراطی‌گری روحانی در انتخابات
یک سایت حامی دولت می‌گوید اصولگرایان مدیون روحانی هستند چون در گفت‌وگوی تلویزیونی اخیر، مانند انتخابات حرف‌های تند نزد!
خبر آن‌لاین می‌نویسد: «روحانی آن‌طور که آن چند چهره مثلاً سیاسی و آن چند رسانه عصبانی انتظارش را داشتند حرف نزد. رئیس دولت دوازدهم چندبار گفته بود که ناهاربازار رقابت انتخاباتی تمام شده و حالا زمان چیزهای دیگر است.
او البته در فضای تبلیغاتی، هم برای رأی آوردن و هم برای آنکه حساب دست بعضی آدم‌ها و برخی سازمان‌ها بیاید حرف‌هایش را زده بود. حتی برای آنکه عده‌ای دور کسی جمع نشوند تا از او «مظلوم» بتراشند، بازی‌شان را به هم زده بود، اما آنها همه برای همان روزها بود.
حالا می‌توان گفت بیش از اصلاح‌طلبان، اصولگرایانند که مدیون روحانی‌اند، البته اگر قدر بدانند. روحانی با رفتارش، صدای اصلاح‌طلب‌های افراطی را که مرتباً «فالش» می‌خوانند، از کار انداخته و از این جهت دفع شر کرده. حتی بعضی از همان تندروها را به راهی کشانده که اگر حرفی و خواسته‌ای و آرزویی دارند، بیاورند در شاهراه قانون.»
خبر آن‌لاین می‌افزاید: «حرف‌های روحانی در تلویزیون، شاید در برخی جاهایش «لج‌ درآور» هم باشد. شاید حامیان او هم از لحن «همه چیز آرام است» دلخور باشند. اما همین که او از بازی کردن در زمین عصبانی‌ها و کج‌خلق‌ها فاصله گرفت و به جای سیاست، سراغ فرهنگ و اجتماع رفت، پیامی بود برای خیلی‌ها. حق دارند بداخلاق‌ها که رگ گردنشان کلفت شود که: «آخه این هم شد رئیس‌جمهور؟». درست فهمیده‌اند. این چه رئیس‌جمهوری است که به آنها هاونی هدیه کرده و کاسه‌ای آب؟ که هی بکوبند و بکوبند و بکوبند؟»
مطلب خبر آن‌لاین‌ به مثابه دفاع بد از روحانی است سؤالاتی را در ذهن متبادر می‌کند از جمله اینکه؛ آقای روحانی چرا در انتخابات برای عصبانی‌ها و افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی حرف می‌زد؟ اگر کار الانش درست است، چرا در انتخابات، روی موجی که افراطیون مدعی اصلاح‌طلبی و بدتر از آنها محافل ضدانقلاب در خارج ساخته بودند، سوار شد و با متهم کردن عملکرد انقلاب و سیره شخص امام در ماجرای اعدام منافقین، مدعی شد کسانی 38 سال است می‌خواهند چوبه‌های دار را بلند کنند و میان مردم دیوار بکشند، یا اینکه به سپاه حمله کرد و به انواع اتهام‌های خلاف واقع متهم کرد؟ آیا آن روز باب دل «کج‌خلق‌ها و عصبانی‌ها» حرف زدن مجاز بود؟! و اصلاً این مدل رأی آوردن معتبر است؟!
دوم اینکه اگر کار حرام و نامشروع و خلاف مصلحت (نظیر زدن حرف‌های تند و خلاف واقع)، زشت و بد است، آیا به خاطر «ناهار رقابت‌های انتخاباتی» حلال و مشروع می‌شده است؟! یعنی برای «رأی آوردن» هر کاری می‌شود کرد چنان که آقای روحانی و برخی اطرافیانش کردند؟ یعنی برای زدن رقیب، روحانی مجاز بود به نحوی حرف بزند که دل سازمان تروریستی منافقین به ضعف بیفتد (مبنی بر اینکه روحانی ادعای ما را تأیید کرد) و محافل آمریکایی مدعی حقوق بشر علیه ایران پرونده بسازند؟!
بدین ترتیب این اصولگرایانند که بدهکارند یا آقای روحانی و برخی حامیان بی‌انصافش، یک عذرخواهی و توبه به نظام و ملت بدهکارند؟!خط اعتباری به قیمت رکود بیشتر و زمین زدن تولید داخلی
روزنامه‌های حامی دولت با هیجان‌زدگی از گشایش خط اعتباری 22 میلیاردی برای ایران خبر دادند.
روزنامه‌هایی مانند ایران، آرمان، شرق و... نوشتند که ایتالیا و دانمارک و اتریش، خط اعتباری 22 میلیارد دلاری برای ایران ایجاد کرده‌اند. استناد این نشریات به سخنان رئیس بانک مرکزی است.
شرق با وجود استقبال مفصل از این خبر، لابه‌لای خبر خود نوشت: چگونگی استفاده از این 22 میلیارد دلار خط اعتباری به یکی از دغدغه‌های اصلی فعالان اقتصادی تبدیل شد. فعالان بخش تولید و صنعت تاکید دارند شرایط باید به گونه‌ای رقم بخورد که کالاهای خریداری شده با استفاده از خطوط اعتباری جدید، در خدمت افزایش تولید و اشتغال باشد.
لزوم خرید مواد اولیه با استفاده از منابع خطوط اعتباری جدید در حالی مورد تاکید فعالان اقتصادی قرار می‌گیرد که طرف اروپایی به دنبال فروش کالاهای آماده به ایران است.
مسعود دانشمند عضو اتاق بازرگانی در این ارتباط هم می‌گوید: «طرف اروپایی به دنبال این نیست که مواد اولیه بفروشد، بلکه می‌خواهد کالایی را بفروشد که ارزش افزوده روی آن ایجاد شده باشد، در واقع ایتالیا، اتریش و دانمارک به دنبال آن هستند که بخشی از بازار چین در ایران را در اختیار بگیرند.»
پیش از این کارشناس اقتصادی اصلاح‌طلبی مانند فرشاد مومنی نسبت به آینده‌فروشی دولت از طریق استقراض و ایجاد تعهدات سنگین مالی 50-60 میلیارد دلاری هشدار داده‌اند.
در واقع به نظر می‌رسد اتفاق اخیر در کنار استقراض مشابه 10 میلیارد یورویی از کره جنوبی، تکاپوی طرف‌های سودجوی خارجی برای تسخیر بازار مصرفی 80 میلیون ایرانی، در ازای بدهکارتر کردن دولت ایران است.
دولت در حالی که مدعی است می‌خواهد سرمایه‌گذار و فناوری خارجی را در خدمت تولید جذب کند، در عمل به قیمت زدن تولید داخلی، در حال خارج کردن اقتصاد رکود زده برخی کشورهای اروپایی یا کره و... از رکود است؛ هرچند که رکود اقتصادی در ایران تشدید شود.
در واقع دولت بدون گرفتن کمترین امتیازی، در حال فروش سرقفلی بازار 80 میلیون نفری ایران به شرکت‌های خارجی از طریق خط اعتباری و استقراض و نظایر آن است؛ ضمن اینکه گفته می‌شود دولت همچنان از دسترسی به درآمدهای نفتی(دلار) محروم است و مجبور است به خرید کالایی پایاپای و... تن دهد.