جامعه شناسی کارآفرینی

 مهدی درویش
چنانکه می دانیم مسأله کارآفرینی در جامعه ما نیز پس از توجه جدی کشورهای توسعه یافته به آن، اگر چه با تأخیر، در دو دهه گذشته مورد توجه قرار گرفته است . در اینجا شاید مقدم بر تمام نقد هایی که در زمینه کارآفرینی در ایران مورد بحث قرار گرفته، نقد ابعاد نظری این مسأله بوده است. اما در زمینه نقد نظری به نظر می‌رسد، تحلیل جامعه شناختی کارآفرینی چنانکه باید مورد بحث قرار نگرفته است.
تبیین نظریه کارآفرینی پیش از همه به آراء اقتصاد دانانی نظیر ژوزف شومپیتر باز می‌گردد. وی با تبیین این که کارآفرینی، نیروی محرکه اصلی در توسعه اقتصادی است، توجه محافل علمی را به مسأله کارآفرینی جلب کرد. اما از لحاظ نظری همانگونه که ساراسون نیز تصریح می کند، تأکید محققان بر یکی از مفاهیم دوگانه کارآفرین و فرصت، سبب پدیدآیی دو رویکرد بنیادی در تبیین کارآفرینی شده است؛ رویکردهایی که بر کارآفرین و ویژگی های شخصیتی او تأکید دارند ( رویکرد های روان شناختی ) و رویکردهایی که بر ساختار اجتماعی ( و اقتصادی ) به عنوان فرصت تأکید دارند (جامعه شناختی ). برای نمونه دیوید مک کله لند با تأکید بر اینکه کارآفرینان افرادی هستند که نیاز فراوانی به موفقیت دارند و مخاطرات بالایی را می پذیرند، فرآیند کارآفرینی را بر اساس ویژگی های شخصیتی کارآفرینان تبیین می نماید، اما در برابر  برنر با تأکید بر اینکه کارآفرینی پاسخ به عدم تحرک اجتماعی است و گروه هایی که موقعیت اجتماعی خود را از دست می دهند برای کارآفرینی برانگیخته می‌شوند، فرآیند کارآفرینی را بر اساس ساختار اجتماعی تبیین می کند.
اما نگاهی به تحقیقات انجام گرفته در زمینه کارآفرینی در ایران ( و شاید سایر جوامع) نشان می دهد که این تحقیقات اساساً در گستره تحقیقات روان شناختی قرار می‌گیرند؛ تحقیقاتی که بیش از هر چیز متوجه کارآفرینان موفق در بازارهای رقابتی بوده است. برای نمونه در این تحقیقات مخاطره‌پذیری، نیاز به موفقیت، استقلال طلبی، تحمل ابهام، توانایی متقاعد کردن، خلاقیت و نو‌آوری به عنوان ویژگی های اساسی شخصیت کارآفرینان موفق مورد بحث قرار می گیرد. بر این اساس انجام مطالعات جامعه شناختی در زمینه کارآفرینی  هر چه بیشتر ضروری به نظر می آید. مطالعاتی که با تحلیل مؤلفه های زمینه اجتماعی کارآفرینی مانند ساختار ارزشی و اجتماعی، شرایط فرهنگی و قابلیت های صنعتی جامعه، بینش ژرفی را فرا روی محققان قرار می دهد. که البته با توجه به پیشگامی مؤسسات دانشگاهی در کشورهای توسعه یافته در زمینه آموزش و تحقیقات کارآفرینی، انجام این مهم در جامعه ما نیز بیش از همه به این مؤسسات بازمی گردد.