روزنامه جهان صنعت
1396/06/01
استدلال حقوقی برای حل مشکل
«جهان صنعت»- این روزها رفع حصر نه فقط مطالبه عدهای خاص بلکه مطالبه خیلی از کسانی است که به دلیل وعده روحانی در خصوص حل شدن این موضوع به پای صندوقهای رای آمدند. مردم در زمان تبلیغات انتخاباتی و جلسات سخنرانی حسن روحانی و اسحاق جهانگیری بارها با شعارهای مختلف خواستهشان را در این خصوص مطرح کردند و روحانی هم در پاسخ، قول اجابت مطالبه مردم مشروط به انتخاب مجددش را داد. لذا مسوولان نیز باید به مطالبات مردم توجه و برای حل مشکل اقدام کنند و چراکه همیشه فرصت و گفتوگو برای حل یک معضل ملی وجود ندارد و شاید خیلی زود دیر شود.دیر از آن جهت که ممکن است با حل نشدن مسالمتآمیز این مطالبه، مردم از مشارکت دوباره در زمانهای حساس سرباز زنند و از طرفی دو رهبر جنبش سبز به ستوه بیایند و شرایط زندگی را برای خود سختتر از شرایط موجود کنند آن وقت است که هرچه رفع این مساله به تعویق بیفتد هزینههای ایجاد شده نیز به تبع آن بیشتر میشود و اگر همچنان این معضل بسان گره کوری باقی بماند به این معنی است که سیاستمداران ما در برههای خاص از زندگی متوقف شدهاند. آیتالله حسینعلی منتظری کسی بود که مدت زیادی در حصر به سر برد و نمونهای بود که هرگز در هیچ دادگاهی محاکمه نشد. پس از او میرحسین موسوی و مهدی کروبی به دلیل اعتراض به شرایط موجود در حصر قرار گرفتند. بسیاری نگران هستند که سرنوشت میرحسین موسوی و مهدی کروبی هم به همان سرنوشت منتظری گره خورده باشد. مهمترین نکته در این زمینه توجه به این امر است که مخالفان جمهوری اسلامی همچون مجاهدین خلق، پان ایرانیسمها، سلطنتطلبان و... با امثال کروبی، موسوی و منتظری متفاوت هستند و فاصله مشخصی بین آنها وجود دارد. ضدانقلابیون به صورت مشخص راس نظام جمهوری اسلامی را نشانه گرفتهاند و به دنبال سرنگونی نظام حاکم در ایران هستند و در تمام اقدامات خود سخن از براندازی حکومت را زمزمه میکنند درحالی که در مقابل کروبی، موسوی نه فقط در جهت براندازی حکومت اقدامی انجام نمیدهند بلکه به طور غیرمستقیم به تحکیم نظام کمک هم میکنند از جمله اینکه پس از انتخابات 88 همواره مردم را به حضور در پای صندوقهای رای تشویق کردهاند. از این روست که برخی از مسوولان همچون نمایندگان مجلس در این زمینه به دنبال ایجاد راهکاری برای رفع حصر هستند.درباره علل تداوم این حصر برخی مقامات و از جمله مقامات قضایی کشور میگویند که افراد یاد شده هنوز به مجازات خود نرسیدهاند و از این بابت باید همچنان در حصر باقی بمانند. این سوال مطرح است که چرا برای آنان که مناظره کذایی به راه انداختند و بزرگان جریان اصلاحات را متهم به چنین و چنان کردند عکسالعمل در خوری صورت نگرفت؟ و چرا از همان ابتدای کار چارهای به جز حصر در نظر گرفته نشد، چارهای همچون برگزاری دادگاه علنی تا حقایق حداقل در اذهان مردم تاریک نماند؟علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران در گفتوگو با «جهان صنعت» در خصوص اصرار نظام به تداوم حصر گفت: گرهگشایی از فضای عمومی کشور جزو مطالبات مردم است، حداقل بخش قابل توجهی از جامعه مطالبات جدی دارند که در این فضا گشایشی صورت گیرد تا از این انسداد بیرون بیاییم. در این انسدادی که در بخشی از فضای سیاسی کشور اتفاق افتاده ممکن است برخی اصلاحات و تعابیر دیگری به کار ببرند و بگویند که این انسداد عین آزادی عمل، عدالت و قانون است؛ منتها بخشی از جامعه از این موضوع قانع نشدند و انتظار دارند فضای عادی و متفاوتی را شاهد باشند اما تلاشهای آقای مطهری و دوستان دیگر در جهت تحقق مطالبات مردمی است.رحیمی در پاسخ به اینکه با توجه به اینکه طرف مقابل در مورد محدودیتها و تداوم آن پافشاری میکند فکر نمیکنید این تلاشها بیفایده است؛ گفت: صرف اینکه احتمال بدهیم نتیجهای نمیگیریم نشاندهنده عدم تلاش نیست.
به هرحال مهم این است که این اقناع در طرف مقابل هم ایجاد شود، یعنی در برابر اصراری که بر ادامه وضعیت وجود دارد باید دلایل مخالفت محکمتر از طرف افراد مختلف مطرح و نهایتا اقناع ایجاد شود. مثلا آقای مطهری یا خود بزرگان اصلاحات بارها گفتهاند که درباره موضوع حصر باید دادگاه تصمیم بگیرد نه شورای عالی امنیت ملی و اگر قرار است مسوولان قضایی در این خصوص تصمیم بگیرند باید در محکمه این اتفاق بیفتد و اینها مواردی است که استدلالهای محکم حقوقی برای شکستن این فضا وجود دارد اما این استدلالهای محکم حقوقی برای شکستن این فضا وجود دارد اما این استدلالها باید در فضای سازنده و دوطرفه مطرح شود و اینکه یک طرف سکوت کند یا بگوید کمترین مجازات این افراد اعدام است، مواردی است که بیشتر به رجزخوانی شبیه است و این مسایل هیچ آرامشی در افکار عمومی ایجاد نمیکند. بالاخره تاکی باید این شرایط ادامه داشته باشد؟!
مردمی که در جریان انتخابات به حسن روحانی رای دادهاند به یکی از وعدههای روحانی مبنی بر رفع حصر دلخوش کردند هرچند روحانی در دولت یازدهم نیز در خصوص رفع حصر قولهایی به اهالی رسانه و مردم داده بود اما نه تنها خبری از تحقق وعدههای روحانی در دولت یازدهم نشد بلکه علیه افراد محصور سختگیریهای بیشتری صورت گرفت و حالا روحانی که با چینش کابینهاش خود را متمایل به جناح مخالف رفع حصر نشان داده بعید به نظر میرسد به وعده رفع حصر تحقق ببخشد اما به هر حال روحانی در کنار خیلی از وعده وعیدهایش باید بداند که رفع حصر مطالبه نه فقط هواداران بلکه بسیاری از مردم است که به پای صندوقهای رای آمدند البته خروج نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات از خانه کروبی دستاورد دولت روحانی بوده نشان میدهد که می توان با در نظر داشتن ملاحظاتی به خواسته محصور شدگان نیز توجه شود. این امر مبین آن است که رییسجمهور میتواند با هوشیاری و تعامل مثبت در جهت رفع محدودیتهای اعمال شده بر شخصیتهای اصلاحطلب باشد.
تکلیف حصر را روشن کنید
نعمت احمدی- مجازات در قوانین ما تعریف شده است اما در این قوانین اعم از قانون اساسی یا قوانین عادی واژهای به اسم حصر و تعریف حقوقی از آن وجود ندارد و به عنوان یک مجازات حقوقی و قضایی تعریف نشده است. لذا اگر سوال مطرح شود که حصر برخی درست صورت گرفته یانه باید گفت که در قانون مجازاتی به نام حصر نیست و نمیتوانیم تعریف مشخصی از آن داشته باشیم البته ما در حصر نفی بلد داریم، نفی بلد در مجازاتی که جنبه شرعی دارند اخراج یک فرد یا گروه از یک مکان یا سرزمین است ولی در کل واژهای به اسم حصر نداریم و حصر یک عمل سیاسی است تا یک عمل قضایی. ما در گذشته هم حصر داشتیم، در دوره رضا شاه مرحوم مدرس مدتی محصور بود و بعد در تبعید هم اجازه رفت و آمد نداشت. همچنین مرحوم مصدق را مدتی زندانی و بعد به قلعهای در حسنآباد محصورش کردند ضمن اینکه در دوره گذشته نیز آیتالله منتظری در حصر بود.اما حصر برخی بزرگواران مانند کروبی، موسوی و خانم رهنورد در منزل خودشان صوت گرفته که زمان معینی نیز ندارد و چون در قانون عنوان حصر وجود ندارد نمیتوان گفت چه مرجعی این حصر را در نظر گرفته است. این را از خلال برخی صحبتها از جمله صحبتهای رییس قوه قضاییه میتوان متوجه شد. ایشان گفتهاند که اگر حصر اینها تمام شود ما محاکمه قضایی را شروع میکنیم یعنی برخورد قضایی! پس پیداست که قوه قضاییه تدبیر برای حصر نیندیشیده است. تعجبآور این است که زمانی که آقای روحانی به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی بودهاند هم گفتند که این حصر توسط شورای امنیت ملی هم صورت نگرفته و احتمالا در یکی از کمیتهها و نه دبیرخانه صورت گرفته است.شاید هفت سال پیش رفع حصر به خواسته عمومی تبدیل نشده بود اما اکنون حصر به خواستهای فراتر از مطالبه موسوی و کروبی و طرفدارانش مبدل شده و میتوان گفت که تبدیل به یک خواسته عمومی شده است. در تبلیغات انتخاباتی همیشه این مساله به عنوان یک خواسته از جانب مردم مطرح میشود، کاش حاکمیت و کسانی که میتوانند راجع به حصر تصمیمگیری کنند قبل از آنکه این موضوع به طور کامل تبدیل به مطالبه عمومی شود که دیگر نتوان آن را کنترل و با آن برخورد کرد، این معضل را حل کنند. کمکم زمزمهای شنیده میشود که عموم میخواهند حصر برداشته شود پس اولیتر این است که کسانی که دستاندرکاران قطعی هستند و این توان و قدرت را دارند که مساله حصر را حل کنند زودتر تصمیم بگیرند و حصر را حل کنند تا به خواسته ملی تبدیل نشود. مسوولان بالادستی و کسانی که خواستار این هستند که نظام اقتدار خود را داشته باشد باید به این فکر باشند که سرنوشت حصر را روشن کنند. آیتالله منتظری در حصر بودند و وقتی از حصر خارج شدند دیدیم که اتفاق خاصی نیفتاد و حتی ایشان پشتوانهای در جهت تقویت نظام بودند و در تمام صحبتها و نشستهایی که داشتند گلایهای از حصر نداشتند و در جهت تقویت نظام اقدام میکردند. پس تعیین تکیلیف این افراد منطقیتر است تا مطلب به صورت یک خواسته بماند. ضمن اینکه سنی از این افراد گذشته، آقای کروبی 80 ساله هستند و ناراحتیهایی دارند. آقای موسوی نیز در دهه پایان 70 عمر خود هستند و خدایی ناخواسته اتفاقی بیفتد ترمیم این حادثه و زدودن ذهن مردم سخت میشود و هرچقدر برای حل این مشکل زمان بگذرد به تبع آن باید هزینههای زیادی پرداخت کنیم.
باید این را بدانیم که مرز مشخصی میان آقایان کروبی و موسوی با مخالف نظام وجود دارد و این ستم به انقلاب است که این افراد را ضد انقلاب معرفی کنیم چون مخالفان قصد براندازی نظام را دارند، همچنین ساختار نظام را قبول ندارند. آقایان کروبی و موسوی در چارچوب قانون اساسی در انتخابات نامنویسی کردند و با ثبت اسم خود برای کاندیداتوری انتخابات ریاستجمهوری ثابت کردند که چارچوب قانون اساسی را قبول دارند و کسی که چارچوب قانون اساسی را قبول دارد مخالف انقلاب و نظام نیست. این ستم است اگر این افراد را ضد انقلاب بدانیم باید میان کسانی که برانداز نظام هستند و کسانی که در چارچوب نظام فعالیت کردند تفاوت قائل شد. آقای موسوی نخستوزیر دوران دفاع مقدس و امام و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و آقای کروبی نیز امیرالحاج حضرت امام و نماینده مجلس و دو دوره رییس مجلس بودند پس ضد انقلاب معرفی کردن آنان ظلم بزرگی به آنان هست.
فعال سیاسی*
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
روحانی مصوبه شورای عالی اداری را ابلاغ کرد؛
تشدید حضور نظامی آمریکا
کاهش صادرات محصولات کشاورزی کار دست تجارت داد؛
بحران آب، چالش جدی دولت دوازدهم؛
افتتاح بیستوهشتمین نمایشگاه ملی صنایعدستی؛
به فکر وصول معوقات بانکی از دانهدرشتها باشیم؛
فروشندگان کامپیوتر و لپ تاپ از رشد خرید و فروش در فضای مجازی نگران هستند؛
بلومبرگ: ایران با دلارهای تجاری خود مقابل ترامپ میایستد
ماریوی قارچخور و نادر گلابیخور!
اطاعت بانک ها زیر فشار دولت
در گفتوگو با دکتر قانعیراد مشخصههای وزیر علوم مناسب مطرح شد؛
استدلال حقوقی برای حل مشکل
گزارش «جهانصنعت» از مغایرت احداث پلاسکوی 15 طبقهای با طرح تفصیلی تهران؛
تکلیف حصر را روشن کنید
گشت و گذاری در خاطرات طهران قدیم:
حمله مرگبار به بخشداری پیشین در سیستانوبلوچستان
بلومبرگ: ایران با دلارهای تجاری خود مقابل ترامپ میایستد
عدم انتخاب سرپرست برای شهرداری تهران
اژدهای خفته اقتصاد ایران