«ابتکار » در گفت و گو با یک دیپلمات سابق، دوره دوم وزارت خارجه ظریف را بررسی می کند

و دوباره آقای دیپلمات
خرم: تنها در مورد ظریف سوابق، ساختار و مهارت های حرفه ای مورد توجه قرار گرفت
محمدرضا ستاری
محمدجواد ظریف دیپلمات ارشد 58 ساله کشورمان روز گذشته با 236 رای موافق، 26 مخالف و 26 رای ممتنع از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی به عنوان وزیر خارجه دولت دوازدهم رای اعتماد گرفت. نام ظریف از چهار سال پیش و با شروع مذاکرات نفس گیر هسته ای میان ایران و شش قدرت جهانی در محافل داخلی و بین الملل زبانزد شد، به طوریکه حسن روحانی در هنگام دفاع خود از لیست کابینه پیشنهادی نام او را جزو برندهای بین المللی ایران ذکر کرد.


ظریف دکترای روابط بین الملل خود را از دانشگاه دنور آمریکا اخذ کرده و از دهه 1360 در نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد واقع در نیویورک آمریکا مشغول به کار شده است. معاونت حقوقی و بین الملل وزارت خارجه به مدت 10 سال و سال‌ها نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل از جمله سوابق حرفه ای ظریف در دوران خدمتش در وزارت خارجه ایران بوده است.
ظریف زمانی در سال 92 عهده دار دستگاه دیپلماسی ایران شد که پرونده اتمی ایران به واسطه دیدگاه منحصر به فرد دولت نهم و دهم از روند حقوقی خود خارج شده و تبدیل به
پرونده ای امنیتی و پس از آن بحرانی در جامعه جهانی شده بود. تنها در طول کمتر از 4 سال و با صدور شش قطعنامه تحریمی لازم الاجرا توسط شورای امنیت سازمان ملل، ایران با سنگین ترین تحریم های بین المللی مواجه شد، به طوریکه علاوه بر انزوای استراتژیک ایران در نظام بین الملل، اقتصاد و سیاست نیز ایران به محاق فرو رفته بود. از سوی دیگر محمدجواد ظریف نیز به عنوان دیپلماتی با سابقه با بی مهری های فراوانی از سوی دولت قبل مواجه شد و در اواخر دهه 80 بازنشسته شده و از ساختار وزارت خارجه ایران خارج شد.
چهره چهار ساله ظریف
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و معرفی ظریف به عنوان وزیر امور خارجه، کمتر کسی در فضای عمومی ایران انتظار داشت که پس از مدتی ظریف و تیم همراهش اینچنین با درنوردیدن فضای افکار عمومی، تبدیل به قهرمان ملی برای ایرانیان شود.
رهبری و به نتیجه رساندن مذاکرات هسته ای با گروه 1+5، انتخاب تیمی حرفه ای و میدان دادن به آنها در دوره وزارتش، انتخاب اولین سخنگوی زن وزارت خارجه (مرضیه افخم) و نخستین سفیر اهل سنت ایران پس از انقلاب (صالح ادیبی)، بیش از 50 دیدار با جان کری وزیر خارجه آمریکا و بیشترین حضور در صحن مجلس شورای اسلامی و کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی از جمله اقدامات وی در طول این 4 سال بوده است.
ظریف همچنین در قطعنامه 598 و خاتمه جنگ تحمیلی میان ایران و عراق نیز نقش برجسته ای داشت، به طوریکه با گنجاندن کلمات حقوقی و صحیح در متن، روند آن را متحول ساخت. از سوی دیگر وی به واسطه سال ها حضور خود در نمایندگی ایران در آمریکا، ارتباطات گسترده ای با جامعه و محافل سیاسی این کشور دارد. در همین راستا 2 ماه قبل مارک دوبووتیز یکی از استراتژیست های آمریکا در پیامی توئیتری با اشاره به مقاله ظریف در نیویورک تایمز، نوشت: برایم مهم نیست که دیگران در ارتباط با او چه می گویند، ولی ظریف حرفه ای ترین مبلغ نسل ماست. نیویورک تایمز یک استاد را نمایان کرده است. همچنین هنری کسینجر یکی از معماران سیاست خارجی آمریکا در دهه های گذشته نیز سال ها قبل کتاب دیپلماسی خود را به ظریف تقدیم کرده و روی آن نوشته بود: تقدیم به دشمن قابل احترامم محمدجواد ظریف.
ظریف با تکیه بر تجربه فراوان در قامت یک دیپلمات، آشنایی با محیط بین المللی، تسلط بالا به زبان انگلیسی، فن سخنوری و محبوبیت مثال زدنی خود در داخل و خارج از کشور، یکی از ارکان موفقیت و به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای است. وی همچنین بر پایه اعتبار بین المللی خود علاوه بر ده ها سفر خارجی، مقامات بلندپایه بسیاری از کشورهای مهم را به ایران دعوت کرده که حداقل دستاورد آن شکست دیوار ایران هراسی و توافق های تجاری، اقتصادی و سیاسی برای کشور است.
3 اولویت ظریف برای دور دوم
رییس دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم برای آینده نیز برنامه های زیادی دارد. حفظ برجام و مقابله با اقدامات آمریکا در راستای کارشکنی در قبال آن، توسعه و جذب سرمایه گذاری های خارجی، حل و فصل تنش ها با همسایگان و همچنین مدیریت بحران های منطقه از مهمترین چالش های ظریف در طول چهار سال آینده خواهد بود. وی چندی پیش نیز در معرفی برنامه های خود برای دولت دوازدهم در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه معاونت اقتصادی در وزارت امور خارجه تشکیل می شود گفته بود که مباحث منطقه ای و فعال سازی دیپلماسی در میدان اقتصادی، 2 ابر اولویت ما در برنامه کاری دولت آینده است. اما فارغ از این ظریف در طول تصدی مجددش بر وزارت خارجه یک مساله اساسی دیگر نیز در پیش خواهد داشت. این مساله بحث جانشینی ظریف و اینکه چه میزان ساختارهای وزارت خارجه در طول این سال‌ها برای پرورش جایگزینی توانمند همچون او برنامه ریزی و مقدمه سازی کرده است؟
در این راستا، دکتر سید علی خرم دیپلمات با سابقه و سفیر اسبق ایران در مقر اروپایی سازمان ملل در خصوص مهمترین اولویت‌ها و چالش های ظریف در طول چهار سال دوم وزارتش به ابتکار می گوید: ممکن است جمع بندی‌ها و مشاوره‌های آقای ظریف با مسئولین برای اولویت های آتی وزارت خارجه با آنچه از سوی کارشناسان مطرح می‌شود متفاوت باشد. به عبارت دیگر ما بحث را از منظر کارشناسی مطرح می‌کنیم، ولی ممکن است آقای ظریف در وزارت خارجه اولویت‌هایی داشته باشد که یا ما از آن مطلع نباشیم و یا اینکه برای زمان فعلی از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. با توجه به این نکته، به نظر می رسد آقای ظریف باید در طول چهار سال آینده به سه نکته توجه کند.
اولویت نخست در وهله اول حفظ دستاوردهای توافق هسته ای است. به اعتقاد من توافق هسته ای مهمترین دستاورد سیاست خارجی پس از قطعنامه 598 و یا حتی مهمتر از آن بوده است. بنابراین حفظ این توافق بسیار مهم است.
خرم در ادامه می‌افزاید: در طول این چهار سال شاهد بودیم که توافق هسته ای در داخل و خارج مورد حملات بی امان واقع شده و رمق آن تا حدودی از بین رفته و همچنین . حملات خارجی یک سو از طرف آمریکا صورت گرفته است. پس از دوران اوباما و روی کار آمدن ترامپ شاهد بودیم که خود او، تیمش و تمام جمهوری خواهان در صدد مخالفت و کارشکنی در قبال برجام بوده اند. البته آنها تاکنون در عمل دیده اند که پاره کردن و خروج از توافق هسته ای امکان پذیر نیست، در نتیجه با وضع تحریم های جدید در صدد ایجاد مقدماتی برای خروج ایران از توافق هسته ای هستند.
در منطقه، عربستان، رژیم صهیونیستی و ترکیه نیز به نمایندگی از بسیاری از کشورهای دیگر مایل هستند که توافق هسته ای از کارآمدی خود ساقط شود. شاهد بودیم که در دوران مذاکرات این کشورها تمام تلاش خود را کردند تا این توافق میان ایران و گروه 1+5 به نتیجه نرسد. در داخل کشور هم الی ماشاالله در سطوح مختلف مسئولین و جناح های سیاسی (به غیر از مردم) توافق هسته ای را با حملات تند مورد انتقاد قرار داده اند. این مخالفان به جای آنکه از برجام به عنوان یک دستاورد ملی یاد کنند، برای کوبیدن دولت یازدهم از آن استفاده کردند. این نوع رفتار باعث سردرگمی افکار عمومی شد که آیا این توافق به درد می خورد یا خیر؟ شبهه ای که ایجاد شد، این بود که توافق هسته ای بر سر سفره مردم نیامده، در حالیکه قرار نبود این توافق بر سر سفره های مردم بیاید. برجام قرار بود بنیان صنعت و اقتصاد کشور را احیاء کرده و وضعیت را به شکل سابق آن باز گرداند تا ظرف یک دهه اقتصاد ایران بتواند با جذب سرمایه گذاری خارجی به راه خود ادامه دهد.بنابراین از میان پیچ و خم هایی که مطرح شد دکتر ظریف باید بتواند هم در داخل و هم در خارج از کشور این توافق را از گزند هر سوء نیتی نجات دهد. این نخستین اولویت دستگاه سیاست خارجی در دولت دوازدهم خواهد بود و در غیر اینصورت تمام دستاورها بر باد خواهد رفت.
این استاد حقوق بین الملل همچنین اولویت دوم وزارت خارجه را سر و سامان دادن به وضعیت خود با آمریکا و کشورهای منطقه عنوان کرد و گفت: وضعیت ما هم اکنون با آمریکا و کشورهای منطقه بسیار خصمانه و شکننده است. در این راستا همه مترصد غفلت ایران هستند تا بتوانند از این رهگذر ایران را با حملات سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی روبرو سازند.
اولویت سوم نیز این است که باید تلاش شود با توجه به فراهم شدن بنیان های لازم و لغو تحریم های اقتصادی، زمینه های احیاء و توسعه اقتصاد و صنعت ایران فراهم شود. ما تا اینجا تنها بندها را آزاد کرده ایم و هنوز گام های اولیه را بر می داریم. به اعتقاد من اگر دو اولویت از این سه اولویت جامعه عمل بپوشد، کار بسیار مهمی صورت گرفته و اگر هر سه عملیاتی شود قطعاً آقای ظریف کار شگرفی را انجام داده است.
ظریف تنها استثناء برای تصدی وزارت خارجه
این دیپلمات پیشین کشورمان همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا با توجه به ساختار وزارت خارجه، در طول این سال ها بحث جانشین سازی برای ظریف و توانمندسازی برای ادامه رویکرد وی در آینده صورت گرفته است؟ توضیح داد: این سوال بیشتر جنبه تئوریک دارد. این امر مربوط به کشوری می شود که وزیر خارجه را از دیپلمات های شاغل در وزارت خارجه انتخاب می کنند. در ایران شاهد هستیم که آقای ولایتی از نمایندگی مجلس به وزارت خارجه رسید. بعد از آن آقای خرازی نیز پس از برچیده شدن ستاد تبلیغات جنگ به نمایندگی ایران در سازمان ملل رفت و پس از آن وزیر خارجه شد. آقای متکی البته در وزارت خارجه بودند و پس از آن وزیر شدند و آقای صالحی هم اصلاً در وزارت خارجه مشغول به کار نبود. در این میان ظریف تنها کسی است که از صفر تا صد در وزارت خارجه کار کرده است. معتقدم که انتخاب آقای ظریف به خاطر اصول نبوده است. ایشان برای این انتخاب شد که به نوعی در سال 92 کفگیر ته دیگ خورده بود. در آن زمان هر کس دیگری خارج از ساختار وزارت خارجه می آمد، نمی توانست مذاکرات هسته ای را با عرف دیپلماتیک و حرفه ای مانند دکتر ظریف پیش ببرد. البته ما از این مساله استقبال می کنیم که آقای ظریف انتخاب شد، ولی بعید می دانم که پس از وی دوباره همین روند ادامه پیدا کند.
وزاری امور خارجه در ایران از جنبه سیاسی انتخاب می شوند نه به خاطر دانش و تجارب حرفه ای. هر گاه این روند اصلاح شد، سوال شما در راستای کادرسازی توجیه پیدا می کند. البته در وزارت خارجه فارغ از اینکه وزیر چگونه انتخاب می شود به طور معمول کادر سازی صورت می گیرد.
فقط در دوران آقای احمدی نژاد بود که وزارت خارجه از تمام نیروهای مجرب خود به واسطه بازنشستگی و خانه نشینی خالی شد. در این راستا رده های چهارم و پنجم وزارت خانه باقی ماندند که امروز بالا آمده و مشغول به کار هستند؛ البته غیر از چند نفری که وزیر به اختیار خودش بازنشستگی آنها را پس گرفته و به خدمت فراخوانده است، مثل آقایان تخت روانچی و غلامعلی خوشرو.
در نتیجه امیدوارم که در آینده افراد در راستای کادرسازی ترقی کرده و به مراتب بالاتر برسند، ولی اگر دوباره بعد از آقای ظریف یک فرد سیاسی و غیر حرفه ای به وزارت خارجه برسد، باید گفت که خیلی زود کلاف از دست خارج می شود. اصولاً رسم شده که هر گاه شخصی از کار برکنار شده یا سازمان منحل می شود باید به وزارت خارجه آمده و سفیر شود. در این میان شاهدیم که تنها در مورد محمدجواد ظریف به تمام معنا سوابق، ساختار و مهارت های حرفه ای مورد توجه قرار گرفت. نتیجه نیز این شد که ظریف توانست با توانمندی و به کارگیری ادبیات دیپلماتیک با جهان گفت و گو کرده و موفق هم باشد.