تدليس در ثبت طلاق

هر دم از این باغ بری می‌رسد. این مصرع، حکایت شنیدن گاه و بی‌گاه اخبار عجیب و غریب در حوزه زنان است. یک روز برای سفرهای خارجی زنان مجرد اما و اگر می گذارند، یک روز به اسم حمایت از خانواده می‌خواهند ازدواج دوم مردان را عادی‌سازی کنند؛ روز دیگر مرخصی زایمان تصویب می‌کنند اما زن باردار را از محل کار اخراج می کنندو جالب اینجاست که نمایندگان همین جامعه، برای سلفی گرفتن با یک زن سیاست‌مدار خارجی آبروی ملت و دولت و مجلس را می برند. زنی که به طور قطع اگر دست پرورده ایران بود، این حجم از استقلال و خودباوری را آسان به دست نمی آورد. حال در روزهای اخیر همین نمایندگان می‌خواهند طرحی را مبنی بر حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان بررسی کنند. بهانه این است که دختران عقد کرده نباید اسیر اسم طلاق باشند اما چنین طرح‌هایی در صورت تصویب به بالا رفتن آمار آسیب و ناامنی در روابط و ترویج پنهان‌کاری می‌انجامد. اگر مسئولان به فکر حذف واژه طلاق افتاده اند پس حتما می‌دانند که زن مطلقه در ایران با موانع و مشکلاتی روبه‌رو است. با این حال مثل همیشه ارائه راه حل یا ایجاد زیرساخت به منظور فرهنگ‌سازی وجود ندارد و آسان‌ترین راه را برگزیده‌اند؛ حذف کردن صورت مساله.
شروع یک زندگی با تحقیر
تهیه پیش نویس حذف عنوان طلاق از شناسنامه زنان مطلقه، خبری بود که در روزهای گذشته از سوی رییس سازمان ثبت احوال کشور مطرح شد. «سلمان خدادای»، عضو کمیسیون اجتماعی مجلس نيز گفته که اقدام دولت در ارائه لایحه حذف واژه طلاق از شناسنامه زنان مطلقه تصمیم تاثیرگذاری است! به عقیده ايشان یکی از اثرات منفی در ذهن زنان واژه کلمه طلاق در شناسنامه است که البته این امکان وجود دارد تا در صورت لزوم از ثبت احوال استعلام گرفته شود. با این تفاسیر دختری را تصور کنید که در برابر خانواده همسر آینده اش نشسته و خانواده پسر از خانواده دختر می پرسند: دخترتان که قبلا ازدواج نکرده است؟ و تصمیم بر استعلام گرفتن از ثبت احوال دارند. بسیاری از زنان، خاطره تلخ کسب گواهی سلامت برای ازدواج را از یا نبرده اند و این موضوع گرچه کم‌رنگ اما هنوز وجود دارد. شروع یک زندگی با تحقیر. حال استعلام یک مرد از ثبت احوال برای اطمینان از مجرد بودن همسرآینده اش را نیز به چنین مواردی اضافه کنید و خود را جای این دختران بگذارید. چنین جامعه ای از پرورش زنان خودباور می‌ترسد. البته نگاه بسیاری از زنان نیز به پیرامون خود تغییر کرده و با چنین طرح‌هایی، اعتماد به نفس خود را از دست نخواهند داد اما به افرادی که در مقام تصمیم گیرنده نشسته اند بیش از قبل بی اطمینان خواهند شد.
حذف طلاق، نگاه بیمار جامعه را درمان نمی‌کند


ایران کشوری در حال توسعه است اما در مسائل فرهنگی به‌خصوص مسائل مهم حوزه زنان، میل به عقب‌گرد در مسئولان به وفور دیده می‌شود. انگار که زنان در حال دویدن هستند اما دستی نامريی از پشت، آن‌ها را به عقب می کشد؛ مانند همین مساله طلاق که زمانی در ایران تابو بود و اکنون گویا مسئولان دوباره در تلاش اند این تابو را زنده کنند. در این خصوص «نسرین شریعت پناه» فعال حوزه زنان در گفت‌وگو با «قانون» معتقد است که حذف عنوان مطلقه از شناسنامه زن، اگرچه در کوتاه مدت پیامدهای مثبتی چون تسهیل روند پیداکردن شغل یا اجاره کردن مسکن و غیره دارد، اما در طولانی مدت پیامدهای منفی چون بی‌اعتمادی اجتماعی را در جامعه رواج می‌دهد و بدبینی جامعه به زنان جایگزین تابو طلاق می‌شود. به گفته این فعال حقوق زنان، نگاه حذفی به پدیده طلاق می‌تواند نشات گرفته از قبح و تابو بودن طلاق در تاریخ جامعه ایرانی باشد؛ نگاهی که زن یا مرد مطلقه را متهم و مجرم می‌دانند و البته این نگاه مجرمانه در مورد زن ایرانی شدت بیشتری دارد. تصویب این قانون نگاه بیمار جامعه را درمان نمی‌کند.
زنان موش آزمایشگاهی نیستند
در این خصوص هم چنین «ناهید توسلی» پژوهشگر حوزه زنان در گفت‌وگو با «قانون» می‌گوید: «باید پرسید که حذف طلاق از شناسنامه زنان چرا و به چه دلیلی باید صورت بگیرد! آن هم در جامعه اسلامی ما که یکی از سوره های قرآن، سوره طلاق است! اگر طلاق تابو بود که در قرآن سوره‌ای به این نام وجود نداشت! تابوها را جهالت آدمی می‌سازد و اینکه در هزاره سوم و سده 21، بعید می‌دانم دیگر جهالت جایی برای حضور و انجام داشته باشد». توسلی معتقد است حذف موضوع طلاق از شناسنامه زنان، علاوه بر تبعات و پیامدهای حقوقی بسیار، ایجاد وضعیت و شرایط ریاکارانه و بازتولید دروغ را در زندگی زناشویی و خانوادگی زنان و مردان در پی خواهد داشت. زنان، بیشترین لطمه و صدمه را از چنین قوانینی که حاصل نگاه نابرابر است خواهند برد. توسلی می‌گوید: «مگر زنان موش آزمایشگاهی هستند که گاه به گاه قانون‌هایی از این دست را روی‌شان امتحان می کنند؟ البته که در حال حاضر چنین قوانینی دیگر قادر نیستند وجود زنان را مختل کنند. باور دارم که حتی تصویب و اجرای چنین قوانینی، حقانیت خود بودن و باورمندی به خویش انسانی زنان را در آن‌ها فربه تر می کند».
مشکلات زنان را از سر باز نکنید
زنان مطلقه بی‌شمار مشکلات ریز و درشت دارند که با حذف عنوان طلاق، نمی‌توان آن‌ها را از سر باز کرد. این زنان پس از طلاق تا می‌آیند نفسی به راحتی بکشند، با شرایطی مواجه می‌شوند که در آن باید آهسته بروند و بیایند تا کسی شاخ‌شان نزند. دشواری‌هایی از جمله حاشيه‌هاي ناخواسته که اغلب از برخورد نامناسب اطرافيان ناشی می‌شود. دغدغه‌هاي معيشتي، عاطفي، پیدا کردن شغل وغیره. پیدا کردن مسکن برای آنان زمان طولانی‌تری را به همراه دارد و خیلی از آنان از مزاحمت‌های همسر قبلی‌شان آرامش و آسایش ندارند. علاوه بر آن، با مزاحمت‌های مردانی که هرگز کسی به خاطر رفتارشان به آن‌ها انگ نمی بندد نيز مواجه هستند.
کافی است مهمان داشته باشند تا همسایه ها سرک بکشند و 10 جفت چشم خانه او را تحت نظر قرار دهند. خیلی از آنان از طعنه‌های همسایه در عذاب اند به خصوص اگر به لحاظ مالی درمنطقه‌اي با فرهنگ پایین تر خانه گرفته باشند. امنیت اجتماعی کمتری را احساس می کنند و اگر در خانه پدری زندگی کنند، محدودیت‌های بیشتری را در رفت و آمد و اشتغال به کار شاهد خواهند بود. این‌ها مشکلاتی است که هر یک نیازمند بررسی و ایجاد زیرساخت برای فرهنگ‌سازی است. پاک کردن صورت مساله که فرهنگ نمی‌خواهد، پاک کن می خواهد.
سنگ اندازی پیش پای فرهنگ‌سازی
زهرا نژاد بهرام/ منتخب شورای شهر تهران
در فرهنگ ایرانی، ازدواج برای دختری که اسم فردی را در شناسنامه خود دارد سخت است. این موضوع از نظر فرهنگی دچار چالش است. ممکن است قانونگذار با این تصور که در پاسخ به مطلبات جامعه حرکث مثبتی ایجاد کند، این پیشنهاد را بررسی کند اما به طور حتم با وضع چنین قانونی زنان جامعه بیش از گذشته دچار مشکلات روحی و اجتماعی شده و بساط بی اعتمادی مرد به همسری که اختیار کرده و ترس زن از اینکه همیشه چیزی را از همسرش پنهان می کند رواج خواهد یافت. در ایران به لحاظ عرف ،دین و سنت، زندگی قبل از ازدواج وجود ندارد و گروهی از خانواده‌ها آشنایی بدون محرمیت را نمی پسندند؛ بنابر اين افراد برای آشنایی با یکدیگر ازدواج می کنند و مدتی کوتاه پس از عقد می فهمند که به هیچ عنوان اشتراکی با فرد مقابل خود ندارند و طلاق اتفاق می افتد. قانون‌گذار شاید خواسته که دست خانواده را برای ازدواج مجدد دختران باز بگذارد اما با هر نگاهی به آن بنگریم، رواج پنهانکاری و به نوعی دامن زدن به قبح طلاق در جامعه خواهد بود. درست است که نقش قانون، فرهنگ سازی نیست اما سنگ انداختن پیش پای فرهنگ سازی نیز درست نیست. لازم است که فكري به حال فرهنگ جامعه و نگاه به پدیده طلاق داشته باشیم نه اینکه صورت مساله را پاک کنیم.
به زنان توهین نکنیم
شهلا اعزازی/ جامعه شناس
در سال‌های اخیر تابو بودن و ننگ بودن طلاق در حال برچیده شدن بود. فکر می‌کنید چرا آمار طلاق در ایران بالا رفته؟ سابق بر این، اگر دختر و پسری به عقد هم در می‌آمدند، با وجود تمام ناهماهنگی‌ها از ترس طلاق کنار هم می‌مانند. حال هنوز هم بسیاری خانواده‌ها تمایل دارند فرزندان‌شان به سرعت عقد کنند. بله عقد انجام می‌شود اما تنها برای راحتی عمل. اما دختران و پسران اگر یکدیگر را نخواهند دیگر از ترس حرف بقیه کنار هم نمی‌مانند. اگر واقعا نمی‌خواهند که آمار طلاق در جامعه بالا باشد، کاری کنند جوان‌ها بتوانند در شرایط سهل‌تر ارتباط داشته باشند و هزار و یک دلیل آن‌ها را واردار به عقد نکند. نه آشنایی دو جوان مساله آسیب‌زایی است که این‌قدر به آن سخت می گیرند و نه طلاق موضوع پیچیده ایست.
مسئولان سعی کنند فرهنگ و نگاه جامعه و خانواده را تغییر دهند نه اینکه با حذف واژه طلاق به زنان توهین کنند. زنان مطلقه همیشه در جامعه مشکل داشته‌اند و هنوز دارند؛ این بر کسی پوشیده نیست. اما راه حل‌هایی که عنوان می‌شود معلوم نیست که مناسب کیست! دور از ذهن و اصلا روی آن فکر نشده است.
حذف ثبت طلاق آسيب زاست
لیلا ارشد/ رییس خانه خورشید
حذف عنوان طلاق از شناسنامه زنان، ترویج نام طلاق به عنوان یک انگ و تابو اجتماعی و نشان دادن زنان مطلقه به عنوان زنان نا امن و دست خورده است. در حالی که طلاق نیز یکی از تصمیماتی است که افراد بعد از مدتی برای زندگی خود می‌گیرند. کتمان این موضوع، هیچ کمکی به بهبود شرایط زنان مطلقه در جامعه ایرانی نمی‌کند و به نوعی تبلیغ تزویر و ریاست. اگر طلاق قانونی است یعنی جامعه نيز باید پذیرای آن باشد و حذف آن از شناسنامه، زیر سوال بردن نفس قانون و سردرگم شدن زنان و حتی مردان خواهد بود. با این کار جامعه ممکن است حتی دختری که تا به حال ازدواج نکرده را به دروغ متهم کند. دختران همواره زیر ذره بین این نگاه قرار دارند که آیا قبلا ازدواج کرده؟ آیا دروغ می گوید؟ اضطراب و نگرانی را بیش از قبل به زنان القا می‌کنند. واقعا قابل درک نیست. آیا قبل از ارائه این پیشنهادات فکر هم می شود؟ چنین تصمیمی تبعات سنگین دارد و آسیب های متفاوتی از دل آن رشد خواهد کرد. زنان ما تازه در حال رسیدن به خودباوری هستند و جامعه به سمتی پیش می رود که افراد نسبت به رفتارهای خود، شفاف و پاسخگو باشند و زنان از گذشته زندگی خود نترسند. حال ما در حال فرهنگ‌سازی چه چیزهستیم؟ عقب‌گرد و دروغ و عقب‌گرد.