يك انتصاب غريب

عيسي كلانتري رييس سازمان حفاظت محيط زيست ايران شد؛ شوك بزرگ خبري كه روز گذشته فعالان، كارشناسان و استادان محيط زيست كشور را متعجب كرد. كلانتري تنها فردي بود كه درميان گزينه‌هاي مطرح شده براي رياست سازمان محيط زيست، چندان پايگاه مردمي در ميان فعالان محيط زيست نداشته و بارها فعالان محيط زيست خواستار عدم انتخاب او از سوي رييس جمهور شده‌ بودند. انتخابي كه كه با شعار محيط زيستي دولت، تناسبي ندارد. اما چرا كلانتري درميان جامعه محيط زيستي ايران پايگاهي ندارد؟ پاسخ اين پرسش در كارنامه 13 ساله او در زمان وزارت جهاد كشاورزي است.كلانتري در 13 سال وزارت خود در جهاد كشاورزي، طرح‌هايي همچون «خودكفايي گندم» و «طوبي» را در كارنامه خود دارد و بارها به‌صورت آشكار از تفكر سازه‌اي در مديريت آب و محصولات تراريخته حمايت كرده است.
خودكفايي گندم و كلانتري
كلانتري طرح خودكفايي گندم را در دولت اصلاحات كليد زد.در سال‌های ۸۳ و ۸۴ كشور به خودکفایی در تولید گندم رسید،خودكفايي كه عمر كوتاهي داشت و تنها يك‌سال پس از آن، ايران دوباره مجبور به واردات گندم شد. خودكفايي گندم كه تحت تاثير خودكفايي عربستان در گندم رخ داده بود و به‌بهاي از دست رفتن منابع آبي و فرسايش خاك در ايران انجام شد. پس از گذشت چند دهه، كلانتري به اين اشتباه خود اعتراف كرده و درمصاحبه‌اي گفته است:« خودكفايي ايران در توليد گندم به بهای فدا کردن سایر محصولات رخ داد. خودکفایی ما در راستای توسعه پایدار نبود، بلکه سلیقه‌ای بود. آن زمان قیمت گندم را ۵۵ درصد بالا بردند و ۶۰۰، ۷۰۰هزارهکتارکشت بقیه محصولات پایین آمد و برای یک سال خودکفا شدیم. اما بعدها این سیاست را نتوانستند ادامه دهند، چون دیگر پول نداشتند که هر سال قیمت گندم را بالا ببرند. خودکفایی گندم در آن دوره مشکلی از مشکلات کشور حل نکرد، بلکه در درازمدت مشکلاتی به وجود آورد که اقتصاد کشاورزی کشور را بر هم ریخت و در نتیجه همان سیاست خطا، جنگ قیمت‌ها در محصولات کشاورزی و رقابت بین محصولات شروع شد. ما در حال حاضر جزو ۱۰ کشور گران قیمت تمام شده در سطح مزرعه هستیم».
طرح طوبي؛ خودكفايي روغن بر باد رفته


طرح طوبي يكي ديگر از فاجعه‌هاي دوران وزارت كلانتري در جهاد كشاورزي است. يك خودكفايي ديگر كه اين بار به‌بهاي نابودي خاك ايران تمام شد. طرحی که در اوايل دهه هفتاد در كشور به‌دستور كلانتري وزير وقت اجرا شد. در طرح طوبي زمین به باغداران واگذار شده و تسهیلات دولتی نيز دراختیار آن‌ها قرار مي‌گرفت. طوبي براي خودكفايي ايران در تولید روغن اجرايي شد. براساس شواهد، نهال‌های زیتونی واگذار شده به باغ‌داران در طرح طوبي، هم‌اكنون پس از گذشت بيش از دو دهه به‌ثمر ننشسته‌اند. اما اين طرح علاوه‌بر اينكه هدر رفت بيت‌المال براي ايجاد باغ‌هاي بي‌ثمر بود بلكه زمينه‌ساز تغييركاربري اراضي كشاورزي در ايران نيز بود. تغييركاربري‌هايي كه سرانجام آن، فرسايش و نفوذناپذيري خاك و سيلاب‌هاي اين روزهاي كشور است. به‌گفته برخي از مديران وزارت جهاد کشاورزی« در سه دهه گذشته بیش از پنج میلیون هکتار از اراضی ملی برای اجرای طرح‌های کشاورزی واگذار شده که در بیشتر این اراضی نه‌تنها طرح اجرا نشده بلکه اراضی واگذار شده به سمت سایر کاربری‌ها تغییر جهت یافته‌اند که نتیجه امر، تشکیل ده‌ها هزار پرونده تخلف در محاکم قضایی کشور است».
كلانتري؛ حامي تراريخته
سازمان محيط زيست در سال‌هاي اخير بارها درخصوص واردات محصولات تراريخته به كشور و استفاده از آن‌ها اعتراض كرده است. اما با انتخاب يك حامي محصولات تراريخته چگونه انتظار برخورد يا اعتراض به اين مساله در كشور مي‌رود. كلانتري بارها در سخنان خود از توليد و واردات محصولات تراريخته حمايت كرده و پشت پرده مخالفت با محصولات تراریخته را دلایل اقتصادی دانسته است. او در مصاحبه‌اي در اين‌باره گفته است:« تولید ارگانیک، بحث انحرافی است و عده‌ای قصد دارند درهای کشور را به روی واردات بیشتر باز کنند.هنوز بعد از حدود ۲۲ سال، ارقام تراریخته در دنیا تولید می‌شود و در حال حاضر سطح زیرکشت  این محصولات  از حدود ۲۰۰ میلیون هکتار نیز بالاتر رفته است؛باوجود تحقیقات فراوانی که از نظر بهداشتی و پزشکی در دنیا درباره این محصولات انجام شده یک گزارش دال بر اینکه تراریخته‌ها  برای سلامتی انسان خطرناک هستند، وجود ندارد. محصولات تراریخته در دنیا در راستای حفظ محیط زیست تولید می‌شوند نه به منظور افزایش تولید؛  محصول تراریخته برای کاهش مصرف سم به‌وجود آمده و  کمپانی‌های سم سازی ممکن است پشت پرده این ماجرا باشند تا اجازه ندهند که تولید این محصولات به سرانجام برسد».
انتظار اقتدار از كلانتري در سازمان
در چند روز اخير كمپين‌هاي بسياري براي حمايت از گزينه‌هاي مطرح شده براي رياست سازمان محيط زيست كشور راه‌اندازي شده بود. يكي از اين كمپين‌ها كه توسط كارشناسان و استادان برجسته محيط‌زيست كشور حمايت مي‌شد كمپين« تغيير در مديريت محيط‌زيست» بود. دكترحسين آخاني چهره‌ شناخته شده محيط زيست كشور به‌عنوان فردي كه كمپن «تغيير در مديريت محيط‌زيست» را راه‌اندازي كرده است، از محمد فاضلي يكي از گزينه‌هاي مطرح شده درخصوص رياست سازمان محيط زيست حمايت مي‌كرد و با ابراز گلايه‌مندي از «قانون» و ديگر رسانه‌هاي اصلاح‌طلب كشور درخصوص بي‌تفاوتي نسبت به عدم بازتاب خبري كمپين چند هزار نفري «تغيير در محيط زيست»، درباره انتصاب عيسي كلانتري مي‌گويد:« كلانتري انتخاب خوبي براي محيط‌زيست ايران نبوده است. براساس همكاري كه با او در ستاد احياي درياچه اروميه داشتم، اين مساله را عنوان مي‌كنم. عيسي كلانتري چند ويژگي مثبت دارد كه خانم ابتكار اين ويژگي‌ها را نداشته است. نخست آنكه انسان مقتدري است و اگر به مساله‌اي اعتقاد داشته باشد براي دستيابي به آن مي‌جنگد. در ستاد احياي درياچه اروميه به اين موضوع پي‌برده‌ام. به‌عنوان مثال هنگامي‌كه آقاي روحاني بر انتقال آب خزر به درياچه اروميه تاكيد داشتند، كلانتري در ستاد به اين نتيجه رسيد كه اين طرح غلط است و باوجود تاكيد رييس جمهور جلوي اين مساله ايستادند و اجازه اجراي آن را ندادند. با انتخاب كلانتري انتظار آن مي‌رود كه او بتواند سازماني را كه تاكنون نگاه تحقيرآميزي از لحاظ اختصاص بودجه و جايگاه به آن بوده است، ارتقا دهد. همچنين به وضعيت معيشتي كارمندان سازمان و محيط‌بانان رسيدگي ويژه‌اي كند».
نگاه كلانتري تغيير نكرده است!
آخاني درباره كارنامه كلانتري در دوران وزارت جهاد كشاورزي عنوان مي‌كند:« كلانتري در وزارت كشاورزي يكي از چهره‌هايي بوده است كه در جهت خودكفايي كشاورزي گام‌هاي جدي و اساسي برداشته است.او از جمله كساني بود كه بهره‌وري بي‌رويه و ناپايدار را از منابع آبي مديريت كرده است. ولي او از معدود مديران كشور است كه به اشتباهات خود اعتراف كرده و گفته است كه اگر روند مصرف بي‌رويه آب ادامه داشته باشد تمدن هفت هزار ساله ايران به زودي نابود خواهد شد. اما صرف بيان اعتراف، نشان‌دهنده تغيير نگاه ايشان در عملكرد نيست. چرا كه او به عنوان دبير ستاد درياچه اروميه بيشتر از آنكه نگاه نرم‌افزاري و اكولوژيكي به درياچه اروميه داشته باشد، نگاه سخت‌افزاري و سازه‌اي به احياي درياچه اروميه دارند. اين نوع ديدگاه، هزينه سنگيني را بر دوش كشور وارد خواهد كرد. به‌عنوان مثال، طرح انتقال آب زاب به درياچه اروميه است. كلانتري در دولت اصلاحات اين طرح را تهيه كرده و مدارك آن نيز موجود است».
نگراني از حلقه دوستان كلانتري
آخاني با اشاره به اينكه يكي از انتقادات به كلانتري درخصوص حلقه دوستان وي است، مي‌گويد:« ايشان حلقه‌اي از دوستان دارند كه نگراني ما از ورود آن حلقه دوستان به سازمان محيط زيست است. بارها شاهد اين مساله بوده‌ايم كه او به برخي از دوستان امتيازهاي داده است. مساله قابل توجه اينجاست كه آيا ايشان از دوستان خود در بخش تراريخته از اين پس نيز حمايت مي‌كنند. همچنين اين نگراني در واگذاري مناطق حفاظت شده نيز به‌برخي از اشخاص وجود دارد.
از كلانتري انتظار آن مي‌رود كه به‌عنوان رييس سازمان محيط‌زيست به جامعه نخبگان اعتماد كرده و از مشاوره آن استفاده كنند. انتخاب معاونان شايسته مي‌تواند راه‌گشاي اين موضوع باشد».
پاي كلانتري در محيط زيست مي‌لنگد
اسماعيل كهرم يكي از استادان محيط زيست كشور درباره انتخاب كلانتري به‌عنوان رييس سازمان محيط زيست مي‌گويد:«كلانتري تجربه مديريت كلان به‌عنوان رييس وزارت جهاد كشاورزي را داشته است. اما عملكرد او در آن زمان ضد محيط زيست بوده است. در زمان وزارت او خودكفايي گندم كليد خورد. فاجعه كاشت گندم در سطوح شيب‌دار مربوط به زمان وزارت ايشان است. خودكفايي گندم باعث شد در تمام سطوح شيب‌دار، گندم كاشته شود. اين درحالي است كه در هيچ جاي دنيا چنين كاري انجام نمي‌شود چرا كه با كاشت در سطوح شيب‌دار، خاك نرم و سست مي‌شود و اين شروع ماجراي فرسايش خاك است. فرسايش خاكي كه ايران رتبه نخست آن را در دنيا دارد.يك سال بعد از خودكفايي، با از دست دادن تمامي مراتع و سطوح شيب‌دار، ديگر خودكفا نبوديم. واردات گندم از آمريكا و آفريقاي جنوبي را دوباره شروع كرديم. طرح «طوبي» نيز توسط كلانتري اجرا شد. طرحي كه در آن اراضي شيب‌دار براي توسعه باغ‌ها واگذار شد. كلانتري همچنين دبير ستاد احياي درياچه اروميه در دولت يازدهم بود. در بازديدي كه از درياچه اروميه داشته‌ام، ديدم اروميه مرده است. پاي كلانتري در حوزه محيط زيست باتوجه به عملكرد او در زمان جهاد كشاروزي لنگ مي‌زند».
حامي سدسازان در محيط زيست
محمد درويش مدير دفتر مشاركت‌هاي مردمي سازمان محيط‌زيست نيز درباره انتخاب كلانتري به‌عنوان رييس محيط زيست عنوان مي‌كند:« عيسي كلانتري كارنامه قابل قبولي در جهادي كشاورزي ندارد. اما شجاعت ايشان در قبول اشتباه و اعلام آن قابل تحسين است. معمولا مديران دولتي به اشتباهات خود اعتراف نمي‌كنند. در طول چهار سال كه به‌عنوان دبير ستاد احياي درياچه اروميه فعال بوده‌اند، تمامي تلاش خود را در اين‌باره انجام داده‌اند. هرچند كه اين تحول آن‌گونه كه ديگران انتظار داشته‌اند، نبود ولي وضعيت درياچه اروميه اندكي بهتر شده است.اما مهم‌ترين مساله كلانتري نداشتن پايگاه مردمي بين فعالان محيط زيست است. اين نداشتن پايگاه به‌دليل حمايت او از محصولات تراريخته و غلبه تفكر سازه‌اي در مديريت آب است».