درایت، تنها ابزار عبور از بحران امروز

نعمت احمدی*-برجام قطعنامه‌ای بین‌المللی است؛ قطعنامه‌ای که شورای امنیت سازمان ملل آن را تصویب کرده لذا خروج آمریکا نمی‌تواند تاثیری بر این قطعنامه داشته باشد مگر آنکه ترامپ این توان را داشته باشد که مجددا اجماعی که قبل از برجام علیه ایران در دنیا صورت گرفته به وجود آورد. در هر صورت باید درنظر گرفت که خروج تنهایی آمریکا تاثیری ندارد اما آنچه ما می‌توانیم انجام دهیم صرف‌نظر از واقعیت‌های موجود از نظر پولی، باید فکری به حال روابط خارجی‌مان داشته باشیم. نمی‌توانیم دست‌بسته ناظر این باشیم که آمریکا علیه ایران اقداماتی را انجام دهد. ما هم در حد و حسن خودمان باید از این اهرم‌های قانونی که می‌توانیم داشته باشیم، استفاده کنیم و قادر باشیم در زمان مناسب پاسخ مناسب دهیم همان‌طور که دیروز مجلس شورای اسلامی طرح مقابله با اقدامات ماجراجویانه آمریکا را به تصویب رساند‌. اما واقعیت امر این است که ظرف 37سال گذشته فاصله ما با آمریکا در دو زمینه سیاسی و اقتصادی خیلی معنادار شده. اکنون رابطه سیاسی با آمریکا نداریم‌؛ حافظ منافع آمریکا در ایران دولت سوییس و حافظ منافع ما نیز در واشنگتن، دولت پاکستان است. از نظر سیاسی خیلی با آمریکا فاصله داریم. در زمان مذاکرات 1+5 نزدیک شدیم اما متاسفانه عواملی که تندروهای داخلی و آمریکایی دنبال آن بودند خصوصا اعراب و عربستان و اسراییل و سر کار آمدن جناح تندرو آمریکایی‌، فاصله سیاسی ما با آمریکا را نسبت به روز امضای قطعنامه عمیق‌تر کرد. از نظر اقتصادی نیز همین شرایط وجود دارد. اکنون آمریکا حتی در پنج کشور ردیف اول که روابط تجاری با ما دارند، قرار نمی‌گیرد و فعلا روابط تجاری با آمریکا مگر در موارد خاص نداریم‌. عملا ایران و آمریکا در دو کره جداگانه هستند و امیدواریم بتوانیم به موقع وضع پیش آمده را مدیریت کنیم تا فاصله‌ها بیشتر نشود چرا‌که اکنون دنیا، دنیای همبستگی‌هاست ما باید بیشتر کوشش کنیم و همبستگی‌ها را بیشتر کنیم. اکنون در آمریکا شرایطی به وجود آمده که متاسفانه خشن‌ترین و دشمن‌ترین مخالفانی که ایران می‌توانست در این سال‌ها داشته باشد در آمریکا برسرکار آمده‌اند و باید بدانیم که عصر اوباما تمام شده و عصری است که ترامپ در آن قرار گرفته و همه ارکان قدرت در آمریکا از مخالفان ایران هستند. اکنون لابی قدرتمند اوپک (لابی صهیونیستی) فعال است، از طرفی باید در نظر بگیریم وضعیت اقتصادی که بعد از سال 2008 حاکم برجهان شده شوک اقتصادی محسوب می‌شود که با ترفندهایی اندک ترمیم شد اما غرب نیاز به دگرگونی اقتصادی دارد چرا‌که نزدیک به 2 هزار میلیارد دلار نیاز است تا به وضعیت اقتصادی‌اش رونق بدهد و این پول فقط می‌تواند از خاورمیانه تامین شود. نفت الان به قیمت زیر45دلار رسیده و وقتی نفت به زیر 45 دلار می‌ر‌سد نفت مناطق جذبی که هزینه استخراجش بالاست مثل نفت شیل‌، خلیج مکزیک و دریای شمال چرخه اقتصادی برای استخراج ندارد. می‌ماند نفت خاورمیانه‌. شرکت‌هایی که سرمایه‌گذاری کلان در بخش نفت کردند با توجه به ارزان بودن قیمت نفت انگیزه‌ای برای تولید ندارند حالا اگر مثلا درگیری هوایی در خاورمیانه اتفاق بیفتد و جنگ زمینی نباشد بلکه تکنولوژیکی باشد و مانع انتقال نفت از این منطقه شود با توجه به اینکه یعنی 60 درصد نفت اوپک از خلیج‌فارس می‌رود اگر با یک درگیری ناخواسته در منطقه خلیج‌فارس، صدور نفت قطع شود سود قطعی نفت را روسیه و شرکت‌های آمریکایی می‌برند به همین دلیل قیمت نفت مجددا بالا می‌رود و آن موقع نفع اقتصادی برای شرکت‌های غربی و نفت کانادا تا استخراج کند نفت خاورمیانه هم قطع می‌شود. اگر از 10 میلیون بشکه عربستان یا 30 میلیون نفتی که اوپک می‌دهد 10 تا 15 میلیون بشکه قطع شود، متضرر اصلی ایران است به خاطر اینکه عربستان در سال‌های گذشته وضعیت جدیدی را تعریف کرد یعنی نفت منطقه ظهران و قطیف به دریای سرخ منتقل می‌شود یعنی نفتی که از منطقه خلیج‌فارس از تنگه هرمز صادر می‌شود راه جدیدی پیدا کرده است، صحرای عربستان به دریای سرخ و بحراحمر لوله کشیده ولی می‌خواهند نزدیک به 5/3 میلیون بشکه صادر کنند. امارات هم نفت خود را از منطقه داخلی خلیج‌فارس و تنگه هرمز به دریای عمان رسانده یعنی اگر حادثه‌ای در خلیج‌فارس اتفاق بیفتد راه ایران و عراق و کویت بسته می‌شود و عربستان قادر خواهد بود به میزان گرداندن چرخ اقتصادی‌اش نفت از منطقه ظهران، قطیف و الاحیاء‌، از طریق بیابان‌های عربستان به دریای سرخ و کانال سوئز بفرستد. امارات هم از طریق خط لوله کشیده شده تا دریای عمان یا خلیج عدن می‌تواند نفت ببرد.
ما نباید بهانه به دست عناصر تندرویی که الان در کاخ سفید نشسته‌اند و از طرف شرکت‌های نفتی تقویت می‌شوند بدهیم تا عملا درگیری در منطقه وجود بیاید چرا‌که اگر این درگیری به وجود بیاید بازنده اصلی کویت و عراق ایران است لذا اول باید خود را مسلح به سلاح جنگی کنیم و از برنامه توسعه سلاح‌ها حمایت کنیم. اگر قدرتمند باشیم جرات حمله به ایران وجود نخواهد داشت پس باید همسو با وضعیت بین‌المللی توان دفاعی‌مان را بالا ببریم از طرفی هم باید درایت داشته باشیم تا بهانه به دشمنان بالقوه ندهیم که بالفعل تبدیل شوند. این بهانه دادن به دوره احمدی‌نژاد برمی‌گردد که روزنامه رسمی دولت اسراییل دو مرتبه از او تشکر کرد‌ چرا‌که شعارهایی که احمدی‌نژاد در مورد اسراییل و وهابی‌ها می‌داد باعث شد حوزه هولوکاست در سازمان ملل ثبت کنند و اسراییل خود را در برابر ایران قوی تشخیص بدهد. ما باید عقلانیتی که در وزارت امور خارجه‌مان هست و آقای ظریف هم ظریفانه از این اهرم استفاده می‌کند به دست آمریکا گزک ندهیم.درحین اینکه باید همه ابزارها را هم روی میز داشته باشیم و از طرحی که مجلس داده حمایت کنیم اما نباید بهانه به غرب و آمریکا بدهیم‌. زنگنه الان تلاش می‌کند که ما را به زمان قبل از تحریم‌ها برساند اگر اتفاق‌ بدی بیفتد و متوقف شود باید سال‌ها خون دل بخوریم تا به شرایط عادی برسیم.
تیم ترامپ همه هم و غمش بر این است که خروج از برجام را گردن ایران بیندازد. دوماه دیگر آقای ترامپ مجددا باید تایید کند که آیا ایران به برجام پایبند بوده است‌؟ اما از همین الان زمزمه‌هایی سر دادند که ایران برجام را نقض کرده و با این کار می‌خواهد توپ را به زمین ایران بیندازند. باید یک اقدام عملی از ناحیه دولت و مجلس داشته باشیم و جهان را به این مسیر معطوف کنیم که ایران برجام و روح برجام را نقض نکرده است. ضمن اینکه تیم سیاسی وزارت خارجه باید توضیح دهد که برجام و تعهدات ایران مربوط به مسایل اتمی ایران بوده و اگر اقدامی در مورد موشک داریم ارتباطی به برجام ندارد و قبل از آنکه بخواهیم اقدام عملی انجام دهیم باید درسطح بین‌المللی فعال شویم به این صورت که توضیح دهیم برجام و دایره برجام چقدر است و تعهدات ما چیست‌. به هرحال 22 ماه مذاکرات 18ساعته صورت گرفته و به راحتی نباید بهانه به تیم ماجراجوی آمریکا بدهیم و فراموش نکنیم در همسایگی عربستانی قرار داریم که ملک سلمان بیمار از صحنه سیاسی اداره این کشور خارج شده و یک جوان خام ماجراجو‌ براین کشور حکمرانی می‌کند که با ایران دشمنی دارد‌. لذا باید پیش از آنکه بخواهیم اقدامی را عملیاتی کنیم باید شرایط موجودمان را در مجامع بین‌المللی تثبیت کنیم تا بهانه‌گیری صورت نگیرد.
* فعال سیاسی‌