پشت صحنه يك شهادت

درد‌هاي اين زمانه تمامي ندارد و هر روز بايد خبرهايي را تحمل كنيم كه دل را خون مي‌كند. از كشتن كودكان وطن گرفته تا شهادت مردان‌خدا در آن سوي مرزها، همه آزردگي‌هايي را به همراه دارد كه با هيچ مرهمي التيام نخواهد يافت و روح آدمي را مجروح مي‌كند. زخمي كه هرقدر نيز تلاش مي‌كني تا جدي نگيري، باز سوزشش ذهنت را رها نمي‌كند. ميان تمام اخبار ريزودرشتي كه اين روزها فضاي مجازي و حقيقي را درگير خود كرده‌است، واقعه‌اي اطلاع‌رساني شد كه ناگهان نه‌تنها سراسر ايران، بلكه خارج از مرزها را نيز تحت تاثير قرار داد. خبر، شهادت يكي از نيروهاي ايراني در آن‌سوي مرزها بود. بي شك همه مردم، چهره مقتدر او را هنگامي كه در دستان يك مفلوك تروريست اسير است و زمان شهادت او را در اين روزها مشاهده كرده اند، ولي شايد كمتر كسي بداند كه دليل اسارت اين سرداررشيد اسلام چيست. شهيدمحسن حججی، از پاسداران لشکر زرهی ۸ نجف اشرف و از هم‌ولايتي‌هاي احمدكاظمي يعني نجف آبادي است. او دوشنبه هفته گذشته در قالب ماموريت‌هاي پاكسازي تروريست‌هاي داعشي در منطقه الجمونه نزدیک مرز تنف (مرز عراق،اردن و سوریه) به اسارت رسيد و بعد از چند روز سربريده شد و به كاروان شهدا ملحق شد. ماجرا از آن قرار بود كه منطقه مذكور چند روز توسط گردان های سیدالشهدا(ع) وابسته به حشد الشعبی عراق به كنترل در آمد اما آمريكايي‌ها كه مدت‌ها اين منطقه در اختيارشان بود، توسط جنگنده‌هاي خود اين بخش را بمباران كردند كه در اين ميان، حدود ۴۰ رزمنده شهید شدند و در بین آنان ۷ ايراني نیز حضور داشتند و شهيد حججي نيز به اسارت گرفته شد.
پيشينه جنايت
اما اين منطقه مدت‌ها مركز درگيري‌هاي فراواني بود. اواخر خرداد امسال«خبرگزاری اعماق» وابسته به داعش خبر داد که عناصر این گروه تروریستی در حمله‌ای غافلگیرانه به نیروهای عراقی در نزدیکی «تنف» به نيروهاي مقاومت ضربه زده‌اند.آن‌ها مدعي شده‌بودند كه موفق شده‌اند 17 نیروی عراقی را به قتل برسانند و 31 خودرو و ديگرتجهیزات نظامی را منهدم کنند. اما در همان زمان یک منبع عراقی گفته بود که «درگیری و مقابله شدید بود و حشد الشعبی توانست حمله را دفع كرده و خسارت جانی و مادی به داعش وارد کند».
البته قبل‌تر از آن نيز يعني در اوايل خرداد، دولت اسد اعلام کرد به مرزهای عراق در شمال تنف رسیده است. برخي، دليل اين درگيري‌ها را اهميت رسيدن ارتش‌های سوریه و عراق در نقطه مرزی در شمال تنف مي‌خوانند. گذرگاهي كه مي‌تواند راهرويي براي تردد نيروهاي مقاومت باشد؛ اما يك‌سالي است كه نيروهاي آمريكايي در اين منطقه حضور داشتند و سعي مي‌كردند كه نگذارند تا نيروهاي مخالف تروريست‌ها و حامي اسد، در اين منطقه فعاليت داشته باشند و حتي سلاح‌هاي سنگيني موردنياز را به مبارزان ضد تروريست برسانند.


سيطره آمريكا در يك منطقه
از طرفي يكي از رسانه‌ها در تاريخ 25 خرداد با گزارشي خطرهاي احتمالي حضور آمريكا در اين منطقه راگوشزد كرد و نوشت كه شبه نظامیان مخالف دولت سوریه از گسترش دامنه حضور نظامیان آمریکایی در صحرای جنوب شرق سوریه خبر می‌دهند. رویترز اعلام كرده‌ بود در حالی شبه نظامیان سوری مدعي شدند که نظامیان آمریکایی مستقر در جنوب شرق سوریه، دامنه حضور خود را در این مناطق گسترش داده اند كه خطر تقابل مستقیم نظامی بین نیروهای مورد حمایت آمریکا و ایران به شدت افزایش یافته است. اين رسانه نوشته بود كه نیروهای ویژه آمریکایی از سال گذشته تاکنون در منطقه راهبردی تنف در مرز عراق و سوریه مستقر شده‌اند و در حال کمک! به شبه نظامیانی هستند که قصد بازپس گیری این منطقه را از تروریست های داعش دارند؛رقابت شدیدی بین شبه نظامیان مورد حمایت آمریکا و نیروهای مورد حمایت دولت سوریه برای تصرف این مناطق از دست تروریست‌های داعش وجود دارد. در آن زمان نيز جنگنده‌های ائتلاف آمریکایی بارها مواضع نیروهای مورد حمایت دولت سوریه را در این مناطق هدف قرار داده‌اند.جیمز ماتیس، وزیر دفاع آمریکا تاکید کرد كه حملات اخیر هوایی آمریکا علیه نیروهای دولتی سوریه طی هفته های گذشته، دفاع از خود بوده و ایالات متحده همه تدابیر لازم برای محافظت از نیروهایش در سوریه را اتخاذ می‌کند. ايالات متحده در همان زمان، یک فروند پهپاد نیروهای دولتی سوریه را که به سوی نیروهای ائتلاف آمریکایی شلیک کرده بود، سرنگون کردوهمان روز آمریکا، دو کامیون نیروهای دولتی سوریه در نزدیکی شهر التنف در جنوب این کشور را هدف قرار داد.
تنف زير ذره‌بين
اين منطقه از لحاظ راهبردي به حدي اهميت دارد كه سه مسئول نظامی آمریکایی فاش کردند ارتش اين كشور، سامانه موشک انداز پیشرفته با تحرک سریع از نوع هیمارس« HIMARS » را از اردن به داخل خاک سوریه منتقل کرده است. گفتني است ارتش آمریکا این سامانه موشک انداز را در نزدیک پایگاه آموزشی ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا در منطقه مرزی تنف در مرز سوریه با اردن مستقر کرد.نیروهای آمریکایی پیشتر از این، موشک هايي را از پایگاه‌های آمریکایی موجود در مرز اردن و ترکیه با سوریه برای حمله به اهداف گروه تروریستی داعش استفاده کرده بودند.
قلمروي درگيري
رایان دیلون، سخنگوی نیروهای ائتلاف موسوم به ضد داعش بعد از درگيري‌ها در سخنانی گفت: نیروهای آمریکایی هیچ پایگاه نظامی جدیدی در سوریه احداث نکرده اند. ولی برخی از نیروهای ائتلاف، عملیات های گشت زنی و آموزشی را با شبه نظامیان مستقر در خارج از منطقه تنف به طور مشترک انجام داده اند.اما سخنگوی شبه نظامیان مورد حمایت آمریکا نیز در آن بازه زماني از فعاليت‌هاي آمريكايي‌ها در منطقه مورد مناقشه خبر مي‌دهد و مي‌گويد:« نیروهای ویژه آمریکایی، هم‌اکنون در حال گشت زنی در 100 کیلومتری تنف هستند. نیروهای ویژه بیشتری در حال استقرار در تنف و پایگاه جدید موسوم به زکف هستند و تسلیحات بیشتری به شبه نظامیان تحویل داده شده است».وی در آن بازه مي‌گويد:« ماه‌هاست که مطالعه برای احداث پایگاه نظامی جدید انجام ولی اکنون به یک پایگاه رسمی تبدیل شده است.بايد اشاره شود كه گذرگاه الولید نیز که یک گذرگاه استراتژیک سوریه در مسیر اتوبان بغداد - دمشق به حساب مي‌آيد در نزدیکی تنف واقع شده است».
نقطه صفر راهبردي
تنها چند روز بعد از اين درگيري‌ها کوروش احمدی،کارشناس روابط بین‌الملل با درج مطلبي در روزنامه شرق، تنف و جنوب شرق سوريه را «جدیدترین نقطه بحران در منطقه» مي‌خواند و مي‌گويد:«در شرایطی که روند عقب‌نشینی و نابودی داعش در سوریه سرعت گرفته، تلاش‌ها برای پرکردن خلأ ناشی از آن نیز رو به افزایش نهاده و از جمله موجب شده به ناگاه، جنوب شرقی سوریه به یکی از حساس‌ترین و مخاطره‌آمیزترین صحنه‌های تقابل در منطقه تبدیل شود. در نتیجه، در بیش از یک ماه گذشته، این منطقه عرصه برخوردهایی بین نیروهای حامی دولت سوریه و نیروهای سوری تحت حمایت آمریکا بوده است. حمله آمریکا در هجدهم می، به واحدهایی که ادعا می‌شد به پادگان تنف نزدیک می‌شدند؛ ٩ روز قبل از آن حمله نیروهای سوری به مواضع شورشیان در منطقه؛ ادعای سرنگونی دو پهباد مسلح ساخت ایران از سوی آمریکا در ٧ و ٢٠ ژوئن؛ ادعای آمریکا مبنی بر سرنگونی یک هواپیمای سوری که گویا به «نیروهای دموکراتیک سوریه» (نیرویی مرکب از کُردها و عرب‌ها که با کمک آمریکا علیه داعش می‌جنگد) حمله کرده بود؛ شلیک 6 موشک ایرانی به شهر دیرالزور که در تصرف داعش است؛ اعلام روسیه مبنی بر تعلیق برنامه هماهنگی با آمریکا برای اجتناب از برخوردهای تصادفی هوایی و هشدار به آمریکا درباره ورود هواپیماهای آمریکایی به منطقه عملیاتی روسیه یعنی غرب رود فرات، برخی از این موارد تنش‌زا بوده‌اند».
پيشينه حمله جنگنده‌‌هاي آمريكايي
اشاره كنيم مانند حمله‌اي كه به تنف صورت گرفت و سبب شهادت حججي و جمعي از رزمندگان شد، اندكي قبل نيز انجام شده بود و جنگنده‌های ائتلاف ادعایی آمریکا علیه داعش، روز 28 اردیبهشت‌ به یک کاروان ارتش سوریه و نیروهای هم‌پیمان آن‌ها که در حال پیشروی در شمال غرب منطقه تنف بودند، حمله کردند. جايي كه نیروهای ویژه آمریکایی و انگلیسی مدعی هستند عناصر محلی را برای مقابله با «داعش» آموزش و به آن‌ها مشاوره‌های نظامی می‌دهند.
ردپاي روسي
اما نكته مهم اينجاست كه این نوع حملات در منطقه‌ای انجام مي‌شود که در توافق آمریکا و روسیه «منطقه عدم برخورد» شمرده شده است وهر دو طرف از اقدام نظامی در آن منع شده بودند.سياستي در منطقه‌ آتش‌بسي كه سران اين دو كشور در اجلاس (جي20) آن را علني كرده‌بودند و بي شك دولت سوريه نيز از آن خبر داشت. نكته قابل تامل اين است كه در دوران حمله جنگنده‌هاي آمريكايي به تنف، پنتاگون مدعی شده پیش از حمله، موضوع را به اطلاع مرکز ارتباطات نیروهای روسی در سوریه رسانده بود؛ اظهاراتي که از سوی مسکو رد شد.
زنگ خطري كه توجهي به آن نشد
اندكي بعد از حمله نخست، جف دیویس، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا اعلام كرد: «ما همچنان شاهد تجمع نیروهای هم‌پیمان ارتش سوریه هستیم و در این باره نگرانیم». وی همچنین اضافه کرد که جنگنده‌های ائتلاف در روزهای گذشته با پرتاب اعلامیه به نیروهای هم‌پیمان ارتش سوریه هشدار داده‌اند که از مناطق کاهش تنش، دور شوند. سخنگوی پنتاگون گفته‌بود: «شاهد گشت‌زنی آن‌ها در مناطق مجاور ناحیه کاهش تنش‌، حوالی مرکز آموزش التنف هستیم». وی اضافه کرد مشخص نیست که نیروهای ایرانی نیز در این منطقه حضور دارند یا خیر، اما نیروهای حاضر، «دست‌کم به وسیله تهران، تقویت شده‌اند». سخنراني اين مقام ارشد نظامي آمريكا سبب شد تا خبرگزاری فرانسه اعلام كند كه این ادعای پنتاگون احتمال حمله مجدد جنگنده‌های ائتلاف به نیروهای هم‌پیمان ارتش سوریه را افزایش می‌دهد . ولي با اين حال چرا توجهي به اين ادعا يا هشدار نشد، مشخص نيست.
و بازهم خوش‌خيالي
اندكي بعد از حمله‌هوايي نخست آمريكا به تنف، خبرگزاري تسنيم (از رسانه‌هاي نهادهاي خاص) در آن زمان با انتشار مطلبي مدعي شد:«کارشناسان می‌گویند با توجه به آغاز عملیات نظامی ارتش سوریه در محور شرقی فرودگاه نظامی «سین»، در حومه شرقی ریف دمشق به سمت گذرگاه مرزی تنف بین عراق و سوریه و تاثیر این حضور بر نبردهای دفاعی و باز محور مقاومت در منطقه، حمله دو هفته پیش جنگنده‌های ائتلاف، حمله‌ای قابل پیش‌بینی بود و حتی در آن تاخیر صورت گرفته بود. پیشروی ارتش سوریه به‌سمت مرزهای شرقی، به موازات عملیات «الحشد الشعبی» عراق به‌سمت مرزهای غربی این کشور در راستای مبارزه با داعش، موازنه‌های قدرت جدیدی را بر طرف‌های بین‌المللی و منطقه‌ای حامی گروه‌های تروریستی تحمیل می‌کرد. اولین موازنه از موازنه‌های جدید، «عرض اندام نظامی» و« نمایش اقتدار ارتش عراق و سوریه» بود که شکستی بزرگ برای آمریکا شمرده می‌شد که از زمان تشکیل «ائتلاف نظامی بین‌المللی» نه تنها از ثبت حتی یک پیروزی مقابل داعش و پروسه مبارزه با «تروریسم» عاجز مانده ، بلکه داعش را به دستاویزی برای حضور نظامی درسوریه و عراق تبدیل کرده بود.از سویی، پیشروی ارتش سوریه و الحشد الشعبی عراق درحالی به‌سمت مرزهای مشترک ادامه دارد که آمریکا هنوز نتوانسته، جایگزینی برای داعش درحال احتضار در استان‌های الانبار و نینوای عراق و استان‌های رقه و دیر الزور و شرق حمص سوریه بیابد».
اشتباهاتي كه جان مي‌گيرد
يك روز خان‌طومان وامروز تنف؛ طيفي از بهترين بندگان خدا به دلايل مختلف جان خود را از دست مي‌دهند و برخي فقط با تقسيم تقصير، به بريده‌شدن سر حقانيت نظاره مي‌كنند. گردن كلفت‌ جهاني(روسيه) كه منافع خود را دنبال مي‌كند نيز فقط گاهي اعلام مي‌كند كه قابل قبول نیست.آري، قابل قبول نيست جوانان ايراني كه براي حفظ امنيت مرزهاي كشورش به صدها كيلومتر آن‌طرف‌تر از مرزهاي ايران رفته‌اند، با اشتباهات محاسباتي برخي سياست‌مداران جان خود را از دست بدهند. قابل قبول نيست كه روسيه هرجا منافع او حكم مي‌كند، با آمريكا باشد و پشت ايران را خالي كند. قابل قبول نيست كه مانند عمليات كربلاي 4 عزيزترين مردان خدا با دستان بسته شهيد شوند و هزاران غير قابل قبول ديگر كه در اين ميان دل را مي آزارد.
خودبرتربينان انحرافي
بيشتر از همه اين دردها، حماقت‌هاي جرياني خودبرتربين بلاي جانست. جرياني كه تصور مي‌كند شهدا و شهادت در سيطره فكري آن‌ها خلاصه شده است و هركس به بازي‌هاي سياسي‌شان توجهي ندارد، از اين ميدان به دور است.بي‌شك آن‌ها نيز در شهادت اين عزيزان، تقصير دارند و دست‌شان آلوده به انحرافي است كه در اذهان ايجاد مي‌كنند. مشخص نيست كه چرا اين جريان در تلاش است تا شهدا،ايثار و فداكاري را از ملت دور و به يك تفكر خلاصه كند ولي اي كاش بزرگان‌شان، آن‌ها را از خواب غفلت بيدار كنند و جلوي اين رويه غلط را بگيرند.