اصلاح‌طلبی و کارگزار صالح

محمد هدایتی - برای مردمی که برای اصلاح رویه‌ها، برای پاسخگو کردن قدرت و برای دموکراتیک شدن بیشتر امور چشم به گروه‌های اصلاح‌طلب دوخته‌اند، احتمالا هیچ چیز ناامیدکننده‌تر از صحبت‌های امثال حمیدرضا عارف و امثال او نیست که با تبختری حیرت‌انگیز، بیایند و از استعدادشان بگویند و ژن خوب‌شان و نهایت اینکه اگر موهبتی هم یافته‌اند، حق‌شان بوده است. می‌شود از توطئه گروه‌هایی گفت که در روزهای اخیر شاید به خاطر فشار بر عارف صحبت‌های پسر او را پخش کرده‌اند. مساله، اما فقط صحبت‌های یک آقازاده نیست. که اگر بود می‌شد نادیده‌اش گرفت. مساله کلیت جریان اصلاح‌طلبی است و نسبت با آن با خیر عمومی، تفاوت‌های احتمالی‌اش با جریانات رقیب و مهم‌تر اینکه آیا می‌توان به چنین جریانی برای اصلاح امور امید داشت؟ می‌شود آن را نماینده خود یا کارگزاری درست دانست؟ وقتی اصلاح‌طلبان در قدرت هم همان منطق رقبایشان را در پیش می‌گیرند، وقتی آنها هم خاص‌گرایی را اولویت می‌بخشند، رانت توزیع می‌کنند، وقتی مردم برایشان بیشتر در ایام انتخابات معنادار هستند، وقتی یارای ایستادگی بر سر مطالبات مردم را ندارند و مهم‌تر وقتی طلبکار هستند، می‌شود آیا امید چندانی به آنها داشت. وقتی مواهب‌شان را سهم‌شان از سفره انقلاب می‌دانند. البته تفاوت‌هایی وجود دارد میان خود اصلاح‌طلبان و بین اصلاح‌طلبان و گروه رقیب. اما بسیاری از اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند در سلب اعتماد مردم، توانایی‌های بسیاری هم دارند که آنچنان خود درگیر قدرت می‌شوند که تمام شعارهایشان را فراموش می‌کنند. فقط خبرهای یک ماه اخیر را مرور کنید. انتقادات روزافزون به اصلاح‌طلبان در چینش لیست‌های مجلس سال قبل و شورای شهر که معلوم شد خیلی جاها پای روابط شخصی در میان بوده است یا درز خبرهایی درباره چینش کابینه و اینکه گویا در کابینه جدید هم هستند بسیاری از افراد که نسبتی با اولویت‌های مردم ندارند یا اختلافات بین خود اصلاح‌طلبان که علنی شده است و نبردی برای قدرت بیشتر را به ذهن متبادر می‌کند. همه اینها یک بار دیگر این پرسش را مطرح می‌کند که با مختصاتی که این گروه‌ها دارند، گذشته و اکنون آن تا چه حد می‌توان برای دموکراتیک کردن وضعیت و اصلاح امور به آنها دل بست و اینکه مردم چه رویکردی باید در قبال این گروه‌ها در پیش گیرند.
hedayati.mohammad@yahoo.com