نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان از افزایش کودکان کار ایران خبر داد؛

گروه جامعه- معضل کودکان کار در ایران سال‌هاست ادامه دارد و هر روز با افزایش فقر و بیکاری نیز بر تعداد آن افزوده می‌شود. بخش عمده‌ای از چرخه کودکان کار، کودکان مهاجر بینوایی هستند که به صورت قانونی و غیرقانونی در ایران ساکنند و برای انواع دستفروشی، زباله‌گردی و فروش کالا به طور عمده به نقاط مختلف پایتخت می‌روند. کوچه و خیابانی در تهران نیست که کودکی زباله‌گرد کیسه ده‌ها برابر بیشتر از وزن خود را به دوش نکشد و مردم با وضعیت اسفباری آنها را در حال جست‌وجو در سطل‌های زباله شهری نبینند. هیچ چهارراهی در هیچ نقطه این شهر با فاصله طبقاتی بالا نیست که از حضور کودکان فال‌فروش و گل‌فروش و شیشه‌تمیز‌کن بی‌بهره باشد. نمونه سالم‌تر آنها کودکانی هستند که اگر در خدمت کولی‌ها قرار نگرفته باشند در مترو و اتوبوس دستفروشی می‌کنند. همه این مجموعه فعالیت‌هایی که کودکان را صبح تا شب در کلانشهرها می‌بینیم، نوعی از کار کودک و به استثمار و بردگی کشیدن آنهاست. کودکانی که به هر دلیلی ترجیح می‌دهند یا ناچار می‌شوند ترک تحصیل کنند و از پشت میز مدرسه به میز کارگاه‌های خیاطی و سطل‌های زباله پناه ببرند و با مشکلات عدیده‌ای در سلامتی و رفتارهای اجتماعی و و آموزش روبه‌رو شوند. از آن مهم‌تر در معرض آسیب‌های گوناگون و آزارهای جنسی و تعرض و دزدیده شدن پول‌هایشان قرار می‌گیرند. بارها در گزارش‌های مختلف بر این مقوله تاکید شده که ایران عضو کنوانسیون بین‌المللی حقوق کودکان است اما هر بار که از کودکان کار صحبت و آمار و گزارشی به میان می‌آید، متوجه می‌شویم این امضا پشیزی برای مسوولان ارزش ندارد و به مفاد آن پایبند نیستند و اقدامی برای بهبود وضعیت کودکان کار یا کاهش تعداد آنها انجام نمی‌دهند بلکه ظرف سال‌های اخیر آنقدر تعداد کودکان کار افزایش یافته که خود مسوولان امر دیگر نمی‌دانند چطور باید آنها را ساماندهی کنند. طاهره پژوهش از فعالان قدیمی حقوق کودکان چندی قبل درخصوص آخرین آمار و وضعیت کودکان کار در کشور و مصائبی که آنها با آن دست به گریبانند، توضیحاتی ارائه داده است.
نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان عنوان کرده: متاسفانه با وجود آنکه در سطح جهان آمار کودکان کار رو به کاهش بوده اما در ایران شاهد افزایش تعداد کودکان کار هستیم و تا زمانی که ساختارهای اقتصادی کشور اصلاح و فقر ریشه‌کن نشود، این روند ادامه خواهد داشت.
طاهره پژوهش در گفت‌وگو با ایسنا درخصوص آخرین وضعیت کودکان کار در ایران گفت: زمانی که حداقل دستمزد یک کارگر 800 هزار تومان است در حالی‌که قیمت اجاره‌خانه‌ها سر به فلک می‌زند با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان فهمید که با این میزان حقوق و دستمزد حتی نمی‌توان یک سرپناه مناسب داشت و از حداقل‌ها بهره‌مند بود به این ترتیب وقتی از اوضاع اقتصادی نا‌بسامان‌مان آگاه نیستیم و ساختارهای غلط را اصلاح نمی‌کنیم، عجیب نیست که در آیین‌نامه‌هایمان مدعی آن شویم که با پرداخت ماهانه 50 هزار تومان به هر کودک کار می‌توان آنان را به چرخه تحصیل برگردانده و از رشد این معضل در کشور جلوگیری کرد.
نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان در ادامه ضمن تاکید بر اینکه مساله کودکان کار باید مساله همه باشد و بدانیم بدون همکاری همه‌جانبه این معضل در کشور حل نخواهد شد، عنوان کرد: چنانچه بخواهیم کودکی را از چرخه تولید خارج کنیم باید درک صحیحی از شرایط اجتماعی و اقتصادی کشور داشته باشیم.


پژوهش ادامه داد: متاسفانه کودکان کار در حال حاضر هزینه اجاره‌خانه و معیشت خانواده خود را تامین می‌کنند و اگر کار را از آنها بگیریم به طور کلی از صحنه روزگار محو خواهند شد. به همین دلیل است که مسوولان باید در جهت اصلاح ساختارها اقدام کنند. وی علت اصلی شکل‌گیری کار کودک در هر جامعه را ناسالم بودن ساختارهای اقتصادی آن جامعه عنوان کرد.
به خانواده‌های کودکان کار یارانه پرداخت شود
نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان در ادامه ضمن تاکید بر آنکه نیاز است خانواده‌های کودکان کار شناسایی و یارانه‌ای برای آنها در نظر گرفته شود، اظهار کرد: خانواده‌هایی که زیر خط فقر هستند، دریافتی بسیار محدودی داشته و قادر به تامین حداقل‌های زندگی خود نیستند.
«بردگی کودکان کار» یکی دیگر از مشکلاتی است که پژوهش به آن اشاره کرده و گفته: با بردگی کودکان کار به ویژه کودکان کار مهاجر و به طور خاص در منطقه دروازه‌غار و هرندی روبه‌رو هستیم. برخی از این کودکان حتی برای حمام کردن هم باید از استادکار یا صاحب کار خود اجازه بگیرند یا برخی اوقات تا ساعت 12 شب مشغول کار هستند و حتی بیش از دو ساعت در روز وقت خالی ندارند. متاسفانه این کودکان هیچ کارت شناسایی نداشته و حتی در صورت تضعیف حقوق یا عدم دریافت دستمزدشان نمی‌توانند به مراجع قضایی شکایت کنند یا حتی درخصوص کودکان کار مهاجر وقتی به اورژانس اجتماعی مراجعه می‌کنیم به‌علت مهاجر بودن به مسایل‌شان رسیدگی نمی‌شود. در این میان کودکان کار ایرانی هم هیچ آگاهی از حقوق خود ندارند.
نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان در ادامه به مساله ازدواج زودهنگام کودکان دختر نیز اشاره کرد و گفت: تاکنون ازدواج کودکان در سنین پایین را جزو کار کودک محسوب نمی‌کردیم اما کودکی که مجبور می‌شود در 10 سالگی مسوولیت خانه و زندگی را برعهده گیرد هم مشمول کار اجباری شده است.
پژوهش همچنین ضمن بیان اینکه متاسفانه طرح بیمه همگانی سلامت برای این کودکان پیگیری نشد و آنها مشمول بیمه نمی‌شوند و هزینه درمانی بسیار بالایی دارند، گفت: عدم آشنایی این کودکان با معیارها و شاخص‌های سلامت نیز یکی از مشکلات و چالش‌های اصلی ما در راه رساندن آنان به سلامتی است. حدود 12 سال است به دنبال آن هستیم که بهزیستی از طریق وزارت بهداشت یک بیمارستان را در سطح شهر به کودکان کار اختصاص دهد. این در حالی است که زمانی بهزیستی مدعی شد این مساله پیگیری و به زودی محقق خواهد شد اما تاکنون شاهد تحقق آن نبوده‌ایم.
وی معتقد است اختصاص یک بیمارستان به کودکان کار هیچ هزینه‌ای برای دولت ندارد. این در حالی است که با اختصاص این بیمارستان و اعلام آنکه تمام کودکان کار در مناطق شوش، ناصر خسرو و... با اخذ معرفینامه از سمن‌های فعال در این حوزه می‌توانند برای دریافت خدمات درمانی مراجعه و از خدمات رایگان بهره‌مند شوند، بسیاری از آسیب‌های موجود در حوزه کودکان کار نیز کاهش خواهد یافت.
نایب رییس انجمن حمایت از حقوق کودکان در ادامه ضمن تاکید بر اینکه یکی از حقوق اصلی کودکان مساله «آموزش» است، گفت: در قانون اساسی تحصیلات دوره ابتدایی اجباری و بر تحصیل رایگان کودکان تاکید شده است. علاوه بر قانون اساسی به علت آنکه ایران «کنوانسیون حقوق کودک» را پذیرفته، موظف است به مفاد آن کنوانسیون عمل کند که در آنجا نیز بر تحصیل رایگان و اجباری کودکان تاکید شده است. لازم به ذکر است تا زمانی که مدارس ایران به محل دوستدار کودک تبدیل نشوند، وضعیتی بهتر از این نخواهیم داشت زیرا کودک باید بتواند ویژگی‌ها و توانمندی‌های خود را در مدرسه کشف کند، پرسشگری آزادانه داشته باشد تا توانایی کشف راه‌های پیشرفت را فراگیرد. در غیر این صورت فرد در مدرسه به کودک منفعلی تبدیل می‌شود که انگیزه لازم را برای ادامه تحصیل ندارد. به این ترتیب کودکان حضور در بازار کار را بر حضور در مدرسه ترجیح داده و روزبه‌روز به تعداد کودکان کار در کشور افزوده می‌شود. در حال حاضر مشکل ما در آموزش‌و‌پرورش کیفیت آموزشی و آموزش‌های مبتنی بر تنبیه، سرزنش و... است. در نتیجه این‌گونه رفتارها خواهیم دید که این کودکان جذب بازار کار شده و در معرض آسیب‌های متعدد اجتماعی قرار می‌گیرند و زمانی که فرد دچار این آسیب‌ها شود نیز بر کشور هزینه‌های زیادی تحمیل خواهد شد در حالی که می‌توان به آسانی و با هزینه بسیار کمتر مدارس را احیا کرد و شرایط آموزشی را از نظر کیفیتی بهبود بخشید.