مهرتاييد دوباره كاخ سفيد برروي برجام

دونالد ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتي قول داده بود در نخستين اقدام، توافق هسته‌اي را ابطال كند تا اين توافق بسيار بد در تاريخ امريكا به فراموشي سپرده شود. اما با بر سركار آمدن دونالد ترامپ، نه‌تنها گزندي به برجام وارد نشد بلكه همين رييس‌جمهور هر سه ماه يك‌بار مجبور است طي نامه‌اي به كنگره امريكا درخواست تمديد لغو تحريم‌ها را بكند. رمز اين موفقيت در عملكرد درست ايران نسبت به تعهداتش در برجام است. وزير امورخارجه امريكا بر اساس گزارش‌هايي كه از آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و همچنين از طريق نمايندگي خود در سازمان ملل متحد و همچنين مراكز مختلفي كه اطلاعات كسب مي‌كند، رسما اعلام مي‌كند كه ايران به تعهدات خود  در چارچوب برجام پايبند بوده و اين موضوع را به رييس‌جمهور اطلاع مي‌دهد و از لحاظ حقوقي رييس‌جمهور امريكا كار ديگري نمي‌تواند انجام دهد. وقتي كه وزارت امور خارجه اعلام كند ايران متعهد به توافق‌هاي برجام بوده رييس‌جمهور بايد آن را مورد تاييد قرار دهد، حتي اگر اين موضوع برخلاف ميل باطني وي باشد.
وضعيت حاضر در امريكا به اين ترتيب است كه دونالد ترامپ بدون اينكه علاقه‌اي داشته باشد، در مقابل اينكه ايران به تعهدات خود پايبند بوده و آژانس نيز آن را تاييد كرده، مجبور است تا برجام را مورد تاييد قرار دهد و به آن پايبند باشد. به عبارت ديگر طبق قانون، وقتي وزير امورخارجه امريكا نيز اين موضوع را تاييد مي‌كند و دليلي براي نقض برجام وجود ندارد بايد ادامه لغو تحريم‌ها را تاييد كند. حالا اگر بين ايران و امريكا روابط سياسي و ديپلماتيك برقرار بود در اين صورت ترامپ به جاي سه ماه آن را يك‌ساله و حتي دوساله تمديد مي‌كرد. اين همان فرصت‌هايي بود كه ما در دوره اوباما از آن استفاده نكرديم و باعث شد كه با وجود توافق هسته‌اي، اين توافق در حداقل‌ترين شكل ممكن اجرا شود و اين در حالي است كه مي‌توانست در حداكثر‌ترين شكل ممكن اين موضوع به اجرا برسد. يعني به جاي اينكه سه ماهه اين موضوع تمديد مي‌شد، باراك اوباما همان زمان مي‌توانست آن را براي چند سال تمديد كند كه ما اسير فرد بي‌عقلي به مانند دونالد ترامپ نشويم. اما در آن دوره به جاي استفاده از فرصت، عليه باراك اوباما موضع‌گيري‌هايي صورت گرفت و نمايندگان كنگره با اطلاع از اينكه ايران موضع به‌شدت منفي نسبت به امريكا دارد، به محض به وجود آمدن فرصت با روي كارآمدن دونالد ترامپ تمام عقده‌هاي سياسي خود را جمع كردند تا از طريق دونالد ترامپ سر ايران خالي كنند كه شاهد تحريم‌هاي موجود هستيم كه هيچ ربطي به موضوع هسته‌اي ندارد ولي هر تحريمي ايران را اذيت مي‌كند و ريشه اين كار به گذشته باز مي‌گردد كه آن را مورد درمان قرار نداديم كه امروز شرايط اينچنين شده است. اما تحريم‌هايي كه كنگره تاكنون تصويب كرده چه در دوره اوباما و چه ترامپ، آن هم ريشه در گذشته دارد.
وقتي كه گروه 1+5 قصد داشت موضوع هسته‌اي را مورد بحث قرار دهد، دولت امريكا و غربي‌ها قصد داشتند كليه موضوعاتي كه به ايران مربوط مي‌شود را يك كاسه كنند و راجع به آن تصميم‌گيري كنند. اينكه ما متوجه نشديم يا چه اتفاقي رخ داد، آن زمان روي بحث هسته‌اي تاكيد كرديم. در همان دوره آنها نيز تاكيد كردند كه تحريم‌هاي موشكي، تروريسم و حقوق بشر كاملا خارج از اين چارچوب خواهد بود. حالا كه قطعنامه‌هاي هسته‌اي لغو و تحريم‌هاي آن برداشته شده است، حوزه‌هاي جديدي ايجاد شده كه بتوانند از آن طريق روي ايران فشار بياورند و وقتي كه تندروهايي مانند ترامپ سركار قرار مي‌گيرند، تحريم‌هاي جديدي را در كنگره عليه ايران به تصويب مي‌رسانند. بنابراين بحث تحريم سپاه قدس و حتي زمزمه تحريم سپاه پاسداران از طريق حوزه تروريسم صورت مي‌گيرد نه موضوع هسته‌اي.
 از سوي ديگر بايد گفت كه دونالد ترامپ و تيم ايشان به غير از وزارت امورخارجه، همگي ضد ايران هستند و همگي مي‌خواهند عليه ايران اقدام كنند، در نتيجه هرآنچه كه مي‌توانند را به كار مي‌گيرند. آنها ابتدا فكر مي‌كردند مي‌توانند توافق هسته‌اي با ايران را برهم بزنند، اما عده‌اي متخصص و حقوقدان با آنها صحبت و اعلام كردند كه شما چنين كاري نمي‌توانيد انجام دهيد. در شرايطي كه آنها نمي‌توانند اين كار را انجام دهند از مسير ديگري قصد دارند به ايران ضربه وارد كنند و از اين نظر دونالد ترامپ شخصا تمايلي به حفظ برجام ندارد و اين موضوع نيز در شعارهاي وي در دوره انتخابات رياست‌جمهوري مشهود بود و حتي قصد داشت برجام را پاره كند. اما وقتي وارد كاخ سفيد شد ديد كه اينگونه نيست رييس‌جمهور بتواند هركاري را انجام دهد و قوانين داخلي امريكا جلوي آن را مي‌گيرد.
اما در كنار آن موضوع ديگري كه وجود دارد اين است كه دونالد ترامپ فردي است كه شخصيت آن سركوب شده است چرا كه هر شعار و هر اقدامي كه انجام داده، به نوعي زمين خورده است و از اين نظر در داخل امريكا به عنوان رييس‌جمهور فاقد شخصيت است. در خارج از كشور نيز هر اقدامي انجام داده به خصوص از سوي اروپايي‌ها مورد انتقاد قرار گرفته است. بنابراين به‌شدت دنبال آن است كه به گونه‌اي شخصيت خود را ترميم كند. به همين دليل اگر مقداري پيش برود و متوجه شود يكسري كارها را نمي‌تواند انجام دهد، ممكن است آرام آرام به سمت حل موضوعات پيش برود تا به سمت استيضاح پيش نرود. زيرا خطر استيضاح روي سر دونالد ترامپ به‌شدت سنگين است. حالا ممكن است به سمتي پيش برود كه آرامش برقرار كند و به سوي حل مسائل گام بردارد. اين عامل ممكن است در آينده موجب شود به ما كمك كند نسبت به اينكه دونالد ترامپ صد درصد مخالف ايران به تدريج جهت خود را تصحيح كند. اينها عواملي هستند كه بايد منتظر ماند تا زمانه ترامپ را تصحيح كند.