قتل تکان‌دهنده یک‌کودک در تهران

سال 95 حدود هزار و 11 نفر برای دریافت دیه اقدام به خودزنی، تصادف ساختگی و حتی اره کردن استخوان ترقوه خود کرده‌اند که این آمار نسبت به سال گذشته 14درصد افزایش داشته است. این آماری است که پزشکی قانونی اعلام کرده است. به گزارش ایسنا، ماجرا اما همیشه به این سادگی نیست و حتی ‌می‌تواند منجر به قتل فرزند از سوی پدر شود؛ پدری که بنا به ادعای یک راننده، به امید دریافت دیه تصادفی ساختگی برای پسر خردسالش طراحی می‌کند، اما سرانجام دستش رو و به اتهام قتل عمد فرزند بازداشت می‌شود. این ماجرا هفته گذشته رخ داد. راننده‌ای که درگیر این حادثه شده است، ادعا می‌کند: «چهارشنبه حوالی ظهر در حال رانندگی بودم، خیابان خلوت بود. در حال نزدیک شدن به چهارراه بودم که دیدم چراغ در حال قرمز شدن است، از این‌رو شتاب ماشین را بیشتر کردم تا از چراغ عبور کنم. بعد متوجه شدم شخصی در وسط چهارراه و در حدود صدمتری من کودکی را جلو ماشین پرتاب کرد. با توجه به اینکه فاصله اندک بود من نتوانستم ماشین را کنترل کنم و با او برخورد کردم. از آنجا که کودک زخمی شده بود، با اورژانس تماس گرفتم و کودک مضروب به بیمارستان منتقل شد. پس از مراجعه به مراجع قضایی به ماموران اعلام کردم که پدر، کودکش را جلو ماشین انداخت و من این صحنه را به‌وضوح دیدم، ولی چون شاهدی نداشتم، من را بازداشت کردند، اما به‌قید وثیقه صدمیلیون‌تومانی همان روز آزاد شدم. روز پنجشنبه برای انجام کارهای اداری به مرجع قضائی مراجعه کردم، بازپرس به من گفت که اتومبیل شما که بیمه دارد، خودتان هم که گواهینامه دارید، پس مشکلی وجود ندارد. ولی چون این اتفاق برایم بسیار ناخوشایند بود و برای اینکه بتوانم مانع سوءاستفاده پدر کودک شوم، به بازپرس گفتم که شرایط بیمه و گواهینامه من مشکلی ندارد، ولی من خودم دیدم که پدر، فرزندش را جلو ماشین پرتاب کرد. بازپرس به من گفت شما چنین ادعایی دارید؟ من گفتم بله این ادعا را دارم. بازپرس در پاسخ حرف من گفت باید خودتان اثباتش کنید.» وی ادامه می‌دهد: «برای اثبات حرفم به محل تصادف رفتم. متوجه شدم دوربین بانک و طلافروشی در همان محل، به شکلی قرار داده شده که به احتمال زیاد صحنه تصادف را ضبط کرده است. روز شنبه برای گرفتن حکم بررسی دوربین بانک به دادگاه رفتم و پس از گرفتن حکم به بانک مراجعه کردم. با مشاهده فیلم مشخص شد که ادعای من درست بوده است. نکته دردناک ماجرا این بود که متاسفانه روز جمعه، به خاطر خونریزی داخلی، کودک مصدوم فوت کرد. مرگ کودک، مرا بیشتر مصمم کرد تا مانع از سوءاستفاده پدر کودک شوم. از این‌رو دوشنبه با پلیس به محل منزل مجرم رفتیم که در حال تدفین کودکشان بودند. در حین بازداشت شخص از سوی پلیس و پس از پرس‌وجو از اطرافیان متوجه شدم که این شخص یک کودک دیگر هم دارد که دست‌وپایش شکسته است و این احتمال وجود دارد که حادثه مشابهی نیز به همین شکل برای کودک دیگر رخ داده باشد.»