تحریریه همدلی فرمان اصول‌گرایان در دست کیست؟

جریان اصول‌گرا همچنان در دام ندانم‌کاری طیفی از فعالان سیاسی و رسانه‌ای خود گرفتار است و هر حرکتی که در جهت امتیازی مثبت برای جلب توجه مردم می‌کند، عملا به نمره‌ای منفی تبدیل می‌شود.
جریان تندرو اصول‌گرا تلاش می‌کند کنترل این جناح قدیمی را به دست بگیرد. از همین‌رو دست به هر اقدامی می‌زند تا جمعیت جوان را متوجه خود کند و به پدرخوانده‌های جریان اصول‌گرا بقبولاند که بدون آن‌ها نمی‌توانند جوانان را به خیمه اصول‌گرایی وارد کنند، اما آن چه که در پایان نصیب آن‌ها می‌شود، چیزی نیست به جز مقدار معتنابهی تمسخر و طنز و فکاهه.
هنوز برخی از طیف‌های ارزشی اصول‌گرایان ناراحت از کنارهم نشاندن تولیت آستان قدس رضوی با یک خواننده زیر زمینی – که در قوه قضاییه نیز پرونده دارد - بودند که طیفی از این جناح تصمیم گرفت برای پاسخ به این انتقادات – و احتمالا بی‌توجهی به آن و لجبازی – برخی از چهره‌هایی که روزگاری در مسندهای بزرگی از نظام بودند و برخی هنوز نماینده مجلس هستند را به صف کند تا از این خواننده تجلیل کند. تجلیل برای چه کاری هم مشخص نشد. امیرحسین مقصودلو یا همان تتلوی دنیای رسانه‌ای ومجازی، چه کاری کرد که باید چهره‌های اصول‌گرا برای تجلیل از او به صف شوند، چندان مهم نبود. مهم این بود که باید بر برخی از رفتارها اصرار کرد تا منتقدان خودی نیز تسلیم شوند. اما روز‌های گذشته برخی از چهره‌های فرهنگی نزدیک به این جناح از این حرکت برآشفتند و زبان به انتقاد گشودند و حتی اعلام شرمساری کردند. در این که رفتارهای شخصی امیر تتلو به خودش ربط دارد هیچ شکی نیست و اتفاقا این طیف از اصول‌گرایان بوده‌اند که همواره زندگی شخصی مخالفان خود را بزرگ کرده و حتی به رسانه‌ها کشاندند و به زعم خود افشاگری کردند. هنوز انتشار عمومی تصاویر خصوصی خانم مینو خالقی نامزد انتخابات مجلس دهم از سوی برخی از فعالان این طیف از جریان اصول‌گرا در اذهان مانده است و از این نظر نشان داده‌اند که این طیف تندرو معمولا به زندگی خصوصی مخالفان خود به عنوان یک طعمه نگاه کرده‌اند که شکار کرده و در مواقع لازم برای مقاصد سیاسی خود به کار ببرند. از این نظر می‌توان با آنان هم‌فکر بود که زندگی شخصی امیرحسین مقصودلو نباید مورد تعرض قرار گیرد. اما سئوال این است که آیا این گروه همین امنیت را برای مخالفان خود نیز قائلند و می‌توانند جوانی با پوشش و تتوهای روی دست و بازوی تتلو را در حوزه‌های ورزش و هنر نیز تحمل کرده و از آن‌ها حمایت کنند؟ اما سوال مهم‌تر این است که این نوع فعالیت‌ها از سوی چه جریانی از جناح باسابقه اصول‌گرا در حال انجام است و به نام اصول‌گرایان نوشته می‌شود؟ در حالی که آیت‌الله علم الهدی یکی از موثرترین و متنفذترین چهره‌های اصول‌گرا رسما با کنسرت مجاز و اصیل ایرانی موسیقی در مشهد و شهرهای دیگر خراسان مخالفت کرده و آن را مخل مبانی مذهب و حریم امام رضا(ع) می‌خواند، چگونه است که می‌توان به نام جریان اصول‌گرا از یک فعال موسیقی زیرزمینی تجلیل کرد؟
این جریان در همه سال‌های اخیر تلاش کرده است که همه منویات خود را به نام اصول‌گرایی در جامعه منتشر کرده و کم‌کم خود را به عنوان مصداق این تفکر سیاسی جا بزند. بی‌سبب نیست که برخی از فعالان رسانه‌ای و مجازی این جریان از این که تتلو را بر صندلی آیت‌الله مهدوی کنی و حبیب‌الله عسگراولادی بیینند برآشفته شوند. از دیدگاه اصلاح‌طلبان می‌توان از این اتفاق خرسند هم بود که طیفی که ریشه در اردوگاه اصول‌گرایی ندارد، مقدرات این جناح را به دست بگیرند، اما از آنجایی که هر حریفی دوست دارد در یک بازی رسمی و واقعی بازی کند، جانشینی این طیف تندرو به جای اصول‌گرایان اصیل و با ریشه برای اصلاح‌طلبان خوشایند نیست، به خصوص که در چندسال اخیر این گروه نشان داده‌اند که چندان به اصول بازی پایبند نیستند و اگر نتوانند بازی را به هم بزنند، اما تلاش می‌کنند که برد حریف را زیر سوال ببرند. از همین‌روست که سوال «فرمان اصول‌گرایان در دست چه کسی است؟» باید دغدغه اصلاح‌طلبان نیز باشد.