درست و نادرست سخنان آقاي سفير تركيه

سخنراني هفته گذشته آقاي روحاني درباره وضعيت رودخانه‌هاي مرزي در افغانستان و تركيه برخي واكنش‌ها را موجب شد. از جمله آقاي سفير تركيه در ايران نيز نسبت به اين اظهارات پاسخ داد و در برخي از مطالب خود گفت كه«سدهايي كه تركيه بر دجله و فرات ساخته، هيچ اثر منفي بر محيط زيست كشورهاي پايين‌دست، يعني عراق و سوريه ندارد. برعكس، اين سدها به مديريت آب كمك مي‌كنند؛ به نحوي كه در دوره‌هاي كم‌بارش پيش از اين، وقتي باراني نمي‌باريد، آبي هم به اين كشورها نمي‌رسيد و دچار خشكسالي مي‌شدند و اين مساله آثار زيان‌‍‌بار محيط زيستي داشت، اما با احداث اين سدها، ما ابزار لازم براي مديريت آب را داريم و مي‌توانيم حتي در شرايط خشكسالي آب را رهاسازي كنيم و آب كافي به كشورهاي پايين‌دست بفرستيم تا آن را براي نيازهاي خودشان استفاده كنند... تنها ۴۰ درصد دجله از تركيه سرچشمه مي‌گيرد. ۴۰ درصد از عراق و البته ۱۰ درصد هم از ايران سرچشمه مي‌گيرد. ايران به‌شدت روي آب دجله در مرز ايران و عراق سدسازي كرده است. در ٣٠ سال اخير ايران ٦٠٠ سد ساخته كه مانع ورود آب به تالاب‌ها مي‌شود. ساده است كه يك كشور را نقد كنيم، اما به سياست‌هاي خودتان هم نگاه كنيد... وي در پاسخ به اينكه اگر به نحوي، ميزان حقابه‌هاي ادعايي رودخانه‌ها و تالاب‌هاي پايين‌دست، از سوي نهاد مستقل بين‌المللي تاييد شود، دولت تركيه اين حقابه‌هاي مورد تاييد نهادهاي بين‌المللي را رعايت خواهد كرد يا نه، تصريح كرد: شما نمي‌توانيد از حق حاكميتي خود چشم‌پوشي كنيد؛ اين كالايي نيست كه با نهادهاي بين‌المللي آن را شريك شويم. آنچه ما انجام مي‌دهيم، اين است كه حتي وقتي با مشكلات كمبود آب دست‌وپنجه نرم مي‌كنيم، هرگز آب را روي دجله و فرات قطع نخواهيم كرد؛ پس آب داده مي‌شود. آب بسيار ارزشمند است و در كنفرانس هم گفته شد، امروز يك بطري آب از يك بشكه نفت گران‌تر است و ملت‌ها تاكيد دارند كه آب حق ما است، حالا كه آب از نفت هم گران‌تر است، پس چرا نفت را با هم شريك نمي‌شويم؟! اين حرف دقيقا منطق مشابهي دارد. ما نبايد به مساله با چنين رويكردي نگاه كنيم. نگاه ما بايد بر علايق مشترك باشد. بايد بپذيريم خودمان هم اشتباهاتي داشته‌ايم و مثلا ايران حجم زيادي از آب را از خوزستان به اصفهان براي اهداف صنعتي منتقل كرده و اين موضوع خوزستان را خشك كرده است. اين واقعيتي است كه شما بايد بپذيريد.»
واقعيت اين است كه آقاي سفير تركيه بايد از منافع كشورش دفاع كند و از اين نظر ايرادي به كار ايشان نيست، ولي انتظار مي‌رود كه اين دفاع در مسيري سازنده و مورد قبول نظام بين‌الملل انجام شود تا به حسن روابط ميان كشورها منجر شود. در سخنان آقاي سفير برخي نكات وجود دارد كه مي‌تواند اثبات يا رد شود، برخي نكات نيز درست است ولي به موضوع ربط ندارد و البته برخي موارد نيز نادرست است.
1- ‌گفته شده كه سدهاي تركيه اثر منفي به محيط‌زيست عراق و سوريه نداشته است و حتي اين سدها مي‌تواند در مقاطع خشكسالي آب را مديريت كند. بخش اخير اين اظهارنظر درست است، ولي اينكه اين سدها و مديريت آب تركيه بر كشورهاي پايين دست اثرات منفي ندارد، طبعا وقتي پذيرفتني است كه از طريق نهادهاي علمي فراكشوري رسيدگي و تاييد شود كه ظاهرا چنين نيست. البته ترديدي نيست كه مشكلات محيط‌زيستي در منطقه را نمي‌توان تماما متوجه سدهاي تركيه كرد، تغييرات آب‌وهوايي و سياست‌هاي داخلي اين كشورها نيز بسيار تاثيرگذار هستند.
2- اگرچه بخش كوچكي از سرچشمه‌هاي دجله مربوط به آب‌هايي مي‌شود كه از ايران وارد آن رودخانه مي‌شود، ولي به قول معروف اثبات شيء نفي ما عدا نمي‌كند. اگر گزاره‌اي را درباره تركيه نادرست مي‌دانيم، به طريق اولي در مورد ايران نيز بايد آن را نادرست بدانيم و ايران مي‌بايد به دليل احداث سد روي آب‌هاي «زاب» مطابق قواعد بين‌الملل پاسخگو باشد.
 
3- اشتباه آقاي سفير در اين است كه به سياست‌هاي ايران در امور آب‌هاي داخلي اشاره مي‌كند. فارغ از اينكه سياست‌هاي سدسازي در ايران درست يا نادرست باشد، هيچ ربطي به موضوع فعلي ندارد. زيرا بحث ما درباره رودخانه‌هاي بين‌المللي است ما درباره رودخانه ارس و اترك نيز براساس ضوابط بين‌المللي رفتار مي‌كنيم. حتي درباره سياست سدسازي تركيه كسي به سدهاي تركيه در رودخانه‌هاي داخلي آن كشور كاري ندارد، بلكه مساله فقط درباره دجله و فرات و سرشاخه‌ها آن مربوط است. اگر ايران آب كارون را به فلات داخلي بياورد فارغ از اينكه اين كار درست يا نادرست باشد، در نهايت دولت يك كشورِ واحد، مسووليت نتايج و تبعات آن را بايد بپذيرد و در برابر مردم خود مسووليت‌پذير باشد در حالي كه در رودخانه‌هاي بين‌المللي، دولت‌هاي بالادست، هيچ مسووليتي درباره عواقب كار خود نسبت به مردمان پايين‌دست نمي‌پذيرند.


4- اشتباه ديگر آقاي سفير كه نشان مي‌دهد سياست تركيه در امور آب نادرست است، مقايسه ميان نفت و آب است و اينكه چرا نفت را شريك نمي‌شويم؟ كسي نخواسته در آب تركيه شريك شود. كسي نخواسته در معادن تركيه شريك شود. كسي نخواسته در آبراه بسفر و داردانل شريك شود. مساله حقابه است كه هزاران سال پيش از تشكيل دولت‌هاي جديد وجود داشته است و مقررات بين‌المللي نيز آنها را به رسميت مي‌شناسد. فرض كنيد كه تركيه تشكيل نمي‌شد و همان حكومت عثماني بود و سوريه و عراق نيز جزو آن بودند، آيا آب‌هاي دجله و فرات اختصاص به مناطق شمالي عثماني داشت يا شامل حال مردمان پايين‌دست دجله و فرات هم مي‌شد. گاهواره تمدن بشري در بين‌النهرين است كه از ده هزار سال پيش در اينجا مردم زندگي و از اين آب‌ها استفاده مي‌كردند. بنابراين تغييرات تكنولوژيكي نمي‌تواند نافي اين حقابه شود. در امور و حقوق داخلي نيز همين قاعده برقرار است. آيا اراضي پايين‌دست اين سدها در داخل تركيه از حقابه تاريخي و سنتي خود محروم مي‌شوند؟ قطعا خير.
5- پاسخ منفي آقاي سفير به اين پرسش كه تركيه از حق حاكميتي خود چشم‌پوشي نمي‌كند و اين كالايي نيست كه با نهادهاي بين‌المللي آن را شريك شويم، به اندازه كافي نشان‌دهنده واقعيت ماجراست. نهادهاي بين‌المللي و مقررات آن در امور آب فراتر از مصداق‌هاي كشوري تعيين شده‌اند. مثل مقررات حاكميتي در آب‌هاي سرزميني كه فراتر از جايگاه هر كشوري تعيين شده‌اند و همه كشورها به آن تن مي‌دهند تا زندگي مسالمت‌آميزي داشته باشند. بنابراين استفاده از لفظ شريك شدن با اين نهادها به كلي خالي از وجه است و نشان‌دهنده ضعف منطق دولت تركيه در سياست آب آن كشور در رودخانه‌هاي بين‌المللي است.