همه دست به دست هم برای آبادی ایران

 پرویز کرمی*
رقابت انتخاباتی تمام شده. این حقیقت را مدیران به صریح‌ترین شکل ممکن گفته‌اند. منتها دعوای سیاسی همچنان کش پیدا کرده و
یکه به دوهای جناحی به آخر خط نرسیده. اگر این مجادله‌ها محصور در فضای رسانه‌ای بمانند، عیبی ندارد. اما تجربه ثابت کرده است که اینها به عرصه مدیریتی هم سرایت می‌کنند و کارهای مهم و اساسی را به تعطیلی می‌کشانند. درست است؛ دعواهای سیاسی از اقتضائات دموکراسی است. حتی این دعواها برای پیشبرد کشور مفیدند و باعث اصلاح امور می‌شوند. بحث سلیقه و گرایش نیست. همین که در جامعه، 'چند صدایی' حاکم باشد خود به این معناست که روش‌ها و مدیریت‌ها نقد می‌شوند، مدیران از استبداد رای دوری می‌کنند و نظر دیگران از جمله رقیب را نیز، چه با میل و رغبت و چه با اکراه می‌شنوند. همه چیز را همگان دانند و روش‌های مردم سالارانه چیزی جز دعوت از همگان برای اداره کشور نیست. اما هر چیزی حدی دارد و اگر مراقبت نکنیم نه تنها باعث پیشرفت کارها نمی‌شود بلکه باعث تعطیلی و توقف کارها هم می‌شود. در واقع رعایت دُز مجادله و مباحثه همان چیزی است که نمی‌گذارد دموکراسی به هرج و مرج بدل شود.
حالا اگر، انرژی صرف شده در این مجادلات و بگومگوها، تاب بردازند و در زمین دیگری، سر از خاک بردارند و فوران کنند، گل از پس گل دیگری، خواهد شکفت. این زمین و پهنه، بی شک؛ «اقتصاد مقاومتی» است. اصلا اگر توپ مان را در این زمین بیندازیم، هر چه گل بزنیم و گل بخوریم، دست آخر برنده ایم. «اقتصاد مقاومتی را همه تأیید می‌کنند و برای آن، کمیسیون و کمیته تشکیل می‌دهند اما کار پیش نمی‌رود که این مشکل نشان‌دهنده وجود یک گره علمی است.» (بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اساتید دانشگاه ها، 31 خرداد 1396) خب، وقت آن نرسیده است که این گره‌ها، باز شوند؟ چگونه؟ توسط چه کسانی؟ اساتید دانشگاه‌ها و پژوهشگران و سرآمدان علمی، در باز کردن این معضل، خط مقدم هستند. اما پشتیبانی نمی خواهند؟ آرامش نمی خواهند؟ وقتی فضای مجادله، بی رویه گشاد می شود، دلتنگی به باور می آورد و تمرکز را از ضرورت ها بر می دارد.


از طرف دیگر، ما کشور جوانی هستیم. جوانان برومند و خوشفکر و پایه کاری داریم. برای آنکه اقتصاد مقاومتی به سامان برسد، پیشرانه آن؛ «اقتصاد دانش بنیان» باید با قدرت کارش را انجام دهد. تجربه همه دنیا، ثابت کرده است که شکل گیری زیست بوم کارآفرینی که از ملزومات اقتصاد دانش بنیان است، روی کاکل جوانان می چرخد. ما جوانانی داریم که وقتی پایشان را می گذارند روی خاک ینگه دنیا یا جاهای دیگر غرب، تبدیل به بهترین ها می شوند. حالا که تاسیس و فعالیت شرکت های دانش بنیان در داخل کشور، سرعتی چشمگیر پیدا کرده، کمی خیالمان راحت خواهد بود که به جوانان می شود میدانی در خور جنگاوری و روحیه فاتحیت شان داد. شاهد ماجرا هم، این بیانات: «اگر نیروی انسانی جوان کشور، «متدین، انقلابی، عمیق، با سواد و مصمم» بار آید، می تواند در تحولات پر شتاب آینده، حصار و حباب تاریخی وابستگی ایران را به معنای حقیقی کلمه بشکند و ایران و ایرانی را در شأن و جایگاه واقعی خود قرار دهد.» (همان)
قبلاً هم در این باره سخن گفته‌ایم و کارهای زمین مانده را یادآوری کرده‌ایم. ادامه در صفحه 8