منافع ملی دو روی یک سکه

مسعود سلیمی- منافع ملی، یکی از مفاهیم ساختاری در واقع رایج‌ترین کلیدواژه‌ای است که قرن‌ها در ادبیات سیاست خارجی کشورها کاربرد دارد. این مفهوم از دو واژه «منافع» و «ملی» تشکیل شده که هر کدام در شرایط و از جهات گوناگونی از بار معنایی گسترده‌ای برخوردارند به عبارت دیگر هنگامی که «منافع» و «ملی» در کنار هم قرار گیرند، راه و شرایط برای تشریح و توجیه «منافع ملی» و در راستای اهداف گوناگونی چون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، ایدئولوژیکی و به ویژه این روزها «پوپولیسم» به درستی فراهم می‌شود.
جمله معروفی است منتسب به والتر لیپمن، نویسنده و تحلیلگر آمریکایی که می‌گوید: «کشوری دارای امنیت است که در صورت گریز از جنگ مجبور نباشد منافع ملی خود را فدا کند و در صورت وقوع جنگ، قادر باشد منافع ملی خود را با پیروزی حفظ کند». «منافع ملی» همواره به‌عنوان دستمایه اصلی حکومت‌ها و دولت برای قانع کردن مردم به حساب می‌آید و به همین خاطر هم می‌تواند و توانسته چونان دو روی یک سکه در دیروز و امروز و فردای آنان اثرگذار باشد.
در بحث «قدرت» امنیت ملی و منافع ملی از جنبه ذهنی و انتزاعی قابل بحث می‌نماید، گاه با ارزش‌ها در هم می‌آمیزد و زمانی بر پایه تمامیت ارضی و وحدت ملی و از هر منظر هم توسعه و کامیابی مردم در ظاهر هدف گرفته می‌شود.
به طور مثال در کشور چندتکه لبنان، «منافع ملی» همیشه بر وحدت می‌چرخد در حالی که نزد ابرقدرت‌های سیاسی و بازیگران منطقه‌ای بسط و توسعه اقتصادی، نظامی، ایدئولوژیکی و منافع ارضی مطرح می‌شود.


زمانی که در دانشکده علوم سیاسی درس می‌خواندم، در هنگامه جنگ سرد و اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا، بخشی از قاره هند چند زمانی بیش نبود که به دو کشور مستقل هند و پاکستان تقسیم شده بود (صدالبته بعدها استخوان لای زخمی میان دو کشور تازه‌استقلال‌یافته توسط بریتانیا برجا ماند با نام بنگلادش که به عنوان یک کشور شناخته شد).هرگاه سخن از منافع ملی پیش می‌آمد، نمود و نماد آن هندوستان بود و هنوز هم هست که هم با غرب رفت‌و‌آمد داشت و دارد و هم از شوروی سلاح می‌خرید (که از روسیه هم می‌خرد) و اینک هم با گذشت حدود 70 سال، این نمونه همچنان به قوت خود باقی است چراکه امکان ندارد هندی‌ها، فرقی نمی‌کند چه کسی و از چه حزبی در مسند قدرت باشد، اگر بخواهند یک عدد «میخ» از جایی بخرند، تا طرف را به صلابه نکشند و آنچه را که «منافع ملی» خود می‌دانند تامین نکنند، یک روپیه هم نمی‌پردازند؛ مثال درست این واقعیت، حضور دو سه ساله ناراندرا مودی، رهبر یکی از افراطی‌ترین احزاب هندو در مقام نخست‌وزیری این کشور و سفرهای اخیر او به مثلا آمریکا، آلمان، روسیه، اسراییل و در یک کلام رابطه مناسب با تمام دنیا، حتی با همسایه و دشمن همیشگی‌اش پاکستان، نمونه بارز تعریف منافع ملی را معنا می‌کند. با نگاهی گذرا به تعریف هند از «منافع ملی» درمی‌یابیم که هم «منافع» و هم «ملی» تمام جنبه‌های زندگی یک کشور از سیاست، اقتصاد، صنعت، کشاورزی، فرهنگ، دیپلماسی و در یک کلام کشورداری را شامل می‌شود.
این روزها که جهان در آتش بحران و جنگ می‌سوزد و خاورمیانه که ایران هم بخشی از آن است، به مرکز ثقل بحران جهانی بدل شده، نمی‌توان و نباید از کنار «منافع ملی» بی‌توجه گذشت. «منافع ملی» فقط حافظ ماندگاری یک کشور و یک ملت یکپارچه نیست بلکه نگهدار و معرف نوع حکومت بر کشور و ملت هم هست.
در واقع اگر قرار باشد «منافع ملی» در مفهوم ذهنی، انتزاعی، علمی، سیاسی- ایدئولوژیکی در یک کلام از معنای «آب و خاک» برگرفته شود برای حفظ آن، نه‌تنها باید در سیاست‌ورزی، نظامی‌گری، توسعه اجتماعی و... قابلیت دفاع و حمله مشروع داشته باشیم بلکه باید در ارتباط با جهان، در بده‌بستان و در بازی «برد-برد» هم قابل و موثر و وفادار و وطن‌پرست باشیم
چراکه هیچ کشوری به قول معروف به خاطر چشم و ابروی دیگران از جمله ما از در دوستی در‌نمی‌آید، پس هر کشوری باید «منافع ملی» و «آب و خاکی» خود را در ترازوی سیاست‌های زودگذر و شتابزده نگذارد چراکه تمام بود و نبود یک کشور همان آب و خاک است و بس.
massoudmehr@yahoo.fr