ضرورت هوشمندی و تدبیر

باید اذعان کرد که گاهی شرایط اجتماعی و عوامل تاثیرگذار انسانی، شرایطی پیش می‌آورند که سیر امور بر مدار منطق و عقلانیت پیش نمی‌رود. اینجاست که افکار عمومی دچار سردرگمی و غفلت می‌شود و در عین اضطرار، دست به گزینشی می‌زند که غیرعادی است. البته در طول تاریخ هم چنین گزینش‌ها و گرایش‌هایی سابقه داشته است و بعدها هم خواهد داشت. از جمله‌‌ آن وقایع غیرعادی، گزینش «دونالد ترامپ» است به عنوان رئیس جمهور بزرگ‌ترین، قدرتمند‌ترین و تاثیرگذارترین کشور به نام آمریکا، بلند قامتی که تا اینجا در عقل سیاسی‌اش تردید وجود دارد. چون از بیان و رفتارش این گونه استنباط می‌شود که نه تدبیر کشورداری می‌داند و نه با رموز درهم پیچیده‌‌ سیاست جهانی آشناست. از حرکاتش نیز پیداست که اطلاق «روان پریش» اوباما درباره‌اش، احساسی و به دور از شناخت نبوده است. مردی که بی‌هیچ ابا و درایتی، تشت ارزش‌های آمریکایی را از بام می‌اندازد و معلوم می‌دارد که هیچ نهادی و هیچ نهاده‌ای مشروعیت ندارد و باید همه را خراب کرد و از نو ساخت. حتی نمی‌داند که چماق پرزرق و برق «حقوق بشر»‌‌ که اسلافش بی‌محابا و ابزاری بر سر ملت‌ها فرود می‌آوردند، چه شکل و شمایلی دارد و متن و مفاد آن چیست وگرنه دستور نمی‌داد که جهت ممانعت از مسلمانان 7 کشور، از جمله ایران به خاک آمریکا، رفتارهای ایذایی و غیرانسانی صورت بگیرد آن هم نخبگان علمی و فرهنگی و اقتصادی ایران که جامعه‌‌ آمریکا به آنان بسیار مدیون است. به طوری که اگر این فحول علمی و مدیریتی، جامعه‌‌ آمریکا را ترک کنند آنچنان ضربه‌ای عارض آمریکا خواهد شد که جبران آن ممکن نیست. چون هر چه از ایران عزیز و با فرهنگ با آن مدنیت درخشان، کنده شده، به آمریکا پیوسته است. عجبا که این مرد بلند قامت بی‌درایت و بی‌تدبیر از آن همه فضایل و خصایل قوم ایرانی غافل است و شگفت آن که گزینه‌های تیم وی هم در درجه هوشی پایین‌تری از او قرار دارند. شما به سخنان سخنگوی کاخ سفید گوش بدهید تا صحت و سقم این مطالب روشن شود. بیهوده نیست که در امری بی‌سابقه در همین چند روز اول ریاستش طبق نظرسنجی‌های موسسه‌‌ معتبری مثل «گالوپ »، 51 درصد آمریکایی‌ها، خواهان کناره‌گیری چهل و پنجمین رئیس جمهور باشند، چون همه از جمله مردم آمریکا نمی‌دانند که این ساکنان و مسافران تازه‌ کاخ سفید، جامعه‌‌ آمریکا را به کجا می‌برند و مردم دیگر نقاط هم، بی‌خبرند از این که این «ناتراشیده در مجلس» چه عوارضی را بر آنها تحمیل خواهد نمود. از قضا بیم اتحادیه‌‌ اروپا از دور شدن آمریکا از اروپا و یار غار شدنش با روسیه است و در این میان درایت، آینده‌نگری، سنجیدگی در گفتار و رفتار و تدبیر دولت مردان ماست که می‌توانند بهترین بهره‌برداری را داشته باشند و توجه کنند که: «الخیر فی ماوقع» شری رسیده است که می‌توان از بطن و متن آن، خیر را استحصال و مصادره کرد از جمله:
نخست باید نخبگان را عزیز داشت و قدر شناخت و با ایجاد زمینه در ایران نگه داشت و از کنز قدرت و ثروت به نفع ملت چشم پوشید و اقتدار را در عدالت سیاسی، عدالت فرهنگی، عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی دید و توزیع مزایا را به حسب قابلیت‌ها و اهلیت‌ها، مشروع دانست.
دوم: حال که جسارت و اهانت به ایرانیان دانشمند و برجسته و نخبگان اقتصادی، بر همه مدلل و مبرهن شده است، دعوت از آنان و تامین و تضمین حقوق‌شان، می‌تواند برای ایران عزیز، آینده‌ای درخشان رقم بزند. در چنین تحقیر مسلمی که بر ایرانیان روا شده است چرا قدر یکدیگر را ندانیم و چراغ مان در وطن عزیز خودمان روشن نباشد. باید همه باور کنیم که ایران، متعلق به همه‌‌ ایرانیان است. چنین تلقی و باوری می‌تواند رفتگان را بازگرداند و سود سرمایه‌های علمی و اقتصادی آنها به جای بیگانه به یاران و ایرانی برسد. غمض عینی که در آغاز انقلاب و به فرمان امام، عنوان شد، در اینجا و در این زمان باید مصداق پیدا کند.
سوم: وفاق و همدلی با کشورهای اسلامی در چنین شرایطی باید بیش از هر زمانی مطمح نظر باشد. باید از فرصت به دست آمده بهترین استفاده را برد. برگزاری همایش‌ها و دعوت از متفکران مسلمان از کشورهای مختلف و ایجاد رابطه توسعه‌‌ فرهنگی با آنان، می‌تواند بهترین موقعیت را عاید جامعه‌‌ اسلامی نماید و آنان را در مقابل توطئه‌ها و دسیسه‌های ضد اسلامی، هشیار کند و لزوم مراودات فرهنگی و مذهبی را به آنان به عنوان یک وظیفه و رسالت، القا کند.


چهارم: فراموش نکنیم که دراین شرایط، افکار عمومی آمریکا به سود مسلمانان رقم خورده است باید این واقعیت را قدر دانست و تقویت کرد به عنوان نمونه پخش اذان از کلیسایی در «بوستون» آمریکا در به رسمیت شناخته شدن حقوق مسلمانان، امر بسیار بی‌سابقه‌ای است که به هیچ وجه نباید تخریب شود به عنوان راهکار موثر، این هفت کشور باید از مقابله به مثل به طور جدی پرهیز کنند و اعلان کنند که در اصول روابط انسانی، مرزهای جغرافیایی و دیوارهای حایل، فقط یک نشانه است نه یک مانع. 
پنجم: ضرورت ایجاد رابطه‌ صمیمانه با اروپا به ویژه با کشورهای مرجعی مثل فرانسه، آلمان، انگلیس، ایتالیا و... بیش از هر زمانی است. ما هر چه به اروپا نزدیک شویم و روابط هوشیارانه‌ خود را با چین و روسیه هم نگه داریم، دشمنی آمریکا نسبت به ما کم‌تر خواهد شد و...