تغییرات در کابینه، نگاه دولت و انتظار ملت

 هرچه به زمان تحلیف دولت دوم حسن روحانی نزدیک‌تر می‌شویم، گمانه‌زنی‌ها درمورد ترکیب اعضای هیات دولت بیشتر می‌شود. چه کسی می‌رود؟ چه کسی می‌ماند؟ چه کسی جابه‌جایی جایگاه دارد؟ و چه کسی می‌آید؟ همه این علامت‌سوال‌ها برای گروه‌های سیاسی، فعالان حوزه‌های مختلف و از همه مهم‌تر برای مردم از اهمیت بالایی برخوردار است.
اخبار درباره تغییرات کابینه البته محصور به امروز نیست، حتی در روزهای قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری نیز نقل‌قول‌هایی از خروج بعضی افراد حاضر در هیات دولت به گوش می‌‌رسید؛ به‌طور مثال نعمت‌زاده مسن‌ترین عضو کابینه یازدهم پیش از انتخابات گفته بود می‌خواهد عرصه را به جوان‌ترها واگذار کند یا محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه گفته بود که «اگر روحانی دوباره رئیس‌جمهور شود، ترجیح می‌دهم پیشنهاد وزارت‌ امور خارجه به فرد دیگری داده شود»، اظهارنظری که البته در گفت‌وگوهای بعدی تعدیل شد و ماندن و نماندن در این پست را منوط به تصمیم رئیس‌جمهور دانست تا مشخص شود نشستن گرد زمان و مسائل پیرامونی تا دقیقه 90 در کابینه دولت موثر است.
جدا از خود افراد که با نیت‌های بعضا متفاوت از جدایی‌ها حکایت می‌کردند، همزمان شخصیت‌های سیاسی هم معتقدند دولت باید در کابینه تغییراتی ایجاد کند. یدالله طاهرنژاد، نایب‌رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی پیرامون ضرورت جوانگرایی در کابینه دوازدهم می‌گوید: «کشور ما جوان است و حتما باید از این ظرفیت استفاده شود. به کار گرفتن ظرفیت جوانان در مسئولیت‌های مختلف به‌نفع کشور است. امیدواریم دولت این را در برنامه‌های خودش قرار دهد و نصب‌العین باشد.» «سن کابینه بعدی جوان‌تر می‌شود»، این جمله مهم‌ترین اظهارنظر درباره تغییر در کابینه بود که رئیس‌جمهوری در برنامه انتخاباتی خود که از شبکه خبر پخش می‌شد، گفت و این خبر را داد که او تصمیم دارد در کابینه دولت دوم خود وزرایی را تغییر دهد؛ البته او با دو چالش روبه‌رو است. چالش اول این است که در انتخاب کابینه دولت روحانی، اشخاصی غیر از او نیز علاقه زیادی برای اعمال سلیقه دارند و معتقدند سهم بسزایی از دولت متعلق به آنهاست؛ افرادی نظیر ابطحی، رئیس دفتر دولت اصلاحات در همین راستا می‌گوید کابینه‌ای همسو با شعارهای انتخاباتی روحانی باید سرکار بیاید. مرتضی حاجی از فعالان اصلاح‌طلب هم اعتقاد دارد گرایشات اصلاح‌طلبانه در کابینه آینده باید پررنگ باشد. باید‌ها و باشدهایی که در آینده نزدیک معلوم می‌شود روحانی را به یکدست کردن کابینه متمایل می‌کند یا خیر؟ که در هر دو صورت-چه روحانی فشار اصلاح‌طلبان را بپذیرد، چه نپذیرد- پیام مهمی را به جامعه مخابره می‌کند. چالش دوم این است که چهار سال اول دولت تدبیر و امید نشان می‌دهد شخصیت روحانی به شکلی است که انتخاب اول او برای وزرا، انتخاب آخرش است و طی دوره دولت دوازدهم شاهد تغییر وزیری که به هر دلیل برای ادامه کار مناسب نیست، نخواهیم بود مگر آنکه از جانب جایگاه نظارتی دیگری نظیر مجلس شورای اسلامی این تغییر اتفاق بیفتد. پس اولا باید انتخاب بادقتی صورت گیرد و ثانیا این انتخاب باید با مجلس شورای اسلامی که ترکیب تقریبا مساوی از دو جناح دارد، همراستایی قابل توجهی داشته باشد که در این بین گزینه‌های معتدل و غیررادیکال مناسب‌تر به نظر می‌رسند.
در کنار تمامی این احتمالات و پیش‌بینی‌ها آنچه در راس اهمیت قرار دارد این واقعیت است که مردم به‌رغم گرایشات مختلف سیاسی یک مطالبه مشترک دارند و آن حل مشکلات اقتصادی و بهبودی وضعیت معیشت آنهاست که نیازمند حضور افراد کارآمد و مطلع به اوضاع جامعه و باانرژی است هرچند وزرای قبلی نیز زحمات زیادی برای احقاق حقوق مردم کشیدند که خود جای سپاس و تقدیر دارد.«ما روستایی هستیم، به قولی بعضی‌ها گیوه را ورکشیدند و به میدان آمدند... اما بعضی‌ها پاشنه گیوه‌شان خوابیده بود، ور نکشیدند و لخ‌لخ کردند.» این جملات حسن روحانی درباره کابینه قبلی حالا با تفسیرهای مختلفی قابل بیان است؛ اینکه ور کشیدن پاشنه به‌معنای یکدستی کابینه یا تغییرات مدیریتی است نیاز به زمان دارد. ما هم مانند مردم منتظر این تغییرات هستیم.