حمایت تمام‌قد فرهنگیان از روحانی در انتخابات 96؛

مهدی بهلولی*- یکی از صنف‌هایی که در انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری، نقش برجسته‌ای ایفا کردند فرهنگیان بودند. گرچه آمار درست و دقیقی از مشارکت قشرها و صنف‌های گوناگون جامعه در دست نیست اما این نگارنده با توجه به مشاهده‌ها و تجربه‌های شخصی، بر این باور است که درصد بالایی از فرهنگیان کشور در انتخابات گذشته شرکت کردند و افزون بر این بخش بزرگی از آنان به حسن روحانی رای دادند. فرهنگیان، جزو طبقه متوسط جامعه هستند و روی هم رفته با نگاه و نگرشی معطوف به بهسازی‌های گام به گام و تدریجی همسوترند تا دیدگاه‌هایی که در پذیرش این بهسازی‌ها و نگاه نو به جامعه و فرهنگ،از خود مقاومت‌های غیرمنطقی نشان می‌دهند. فرهنگیان همچنین یکی از اقشار مرجع جامعه به شمار می‌روند. به ویژه به دلیل شمار بالا،از توان اثرگذاری چشمگیری برخوردارند.از همین روست که می‌بینیم در پیش از هر کدام از انتخابات ریاست جمهوری یا مجلس، در شعار و سخن، به آنان توجه ویژه می‌شود. شوربختانه اما پس از انتخابات، گویا وعده‌ها فراموش می‌شود و وضع به حالت «عادی» برمی‌گردد - «عادی» در اینجا یعنی فرهنگیان زیادند و بودجه لازم برای پرداخت مطالبات بحق آنان وجود ندارد. یعنی این که آموزش‌و‌پرورش در اولویت‌های نخست دولت نیست و در جدول اولویت‌های سیاستگذاری کشور،به ویژه در زمینه‌های مالی، در یکی از سطرهای پایین جدول جا می‌گیرد. نمونه‌ای از یکی از همین واکنش‌های «عادی» و ناهمساز پیش و پس از انتخابات،سخنان تازه محمد‌باقر نوبخت، سخنگوی دولت است که پرداخت معوقات یک‌ساله فرهنگیانی که در حوزه‌های آزمون‌های نهایی شرکت داشتند را «گروکشی» مسوولان آموزش‌و‌پرورش ارزیابی کرد. یعنی اگر فرهنگیان و فرادستان آنان، از دولت درخواست پرداخت معوقات کنند، از دید آنان کاری ناپسند انجام گرفته و گروکشی از دولت است. البته وی به درستی به برخی پرداخت‌ها در زمینه پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته سال‌های 94 و 95 هم اشاره می‌کند که خوشبختانه و برخلاف سال‌های گذشته به یکباره واریز شدند که کار درست و شایسته‌ای بود. اما لحن و نوع استدلال نوبخت در مورد معوقات مربوط به آزمون‌های نهایی، باعث شد که بیشتر فرهنگیان به یاد همان برخورد همیشگی و «عادی» و ناهمسازی‌های پیش و پس از انتخابات بیفتند و واکنش گسترده‌ای از خود نشان دهند.
اما نکته اصلی این نقد، سخنان نوبخت نیست و به پویش مطالبات معلمان برمی‌گردد که محمد علی نجفی در پیش از انتخابات مطرح کرد. نجفی یکی از وزیران گذشته آموزش‌و‌پرورش است که در میان فرهنگیان و در سنجش با دیگر وزیران آموزش‌و‌پرورش، از جایگاه بهتری برخوردار است. ایشان در پیش از انتخابات دوازدهم ریاست‌جمهوری از شکل‌گیری پویش (کمپین) مطالبات معلمان پس از انتخابات سخن گفت: ‌در دولت اول دکتر روحانی قرار بود که آموزش‌و‌پرورش اولویت اول دولت باشد، اما متاسفانه به علت وضعیت بحرانی کشور، آموزش‌و‌پرورش نتوانست در اولویت اول قرار گیرد و مسایلی چون لغو تحریم‌ها و ایجاد ثبات در اقتصاد در اولویت قرار گرفت که به لطف خداوند در این زمینه‌ها موفق بود. اصلی‌ترین مطالبه‌ای که به اتفاق آرا‌‌ مورد تاکید قرار گرفت، بالا بردن سهم بودجه آموزش‌و‌پرورش، از بودجه عمومی کشور است. این سهم در دولت اصلاحات، بیشتر از دولت گذشته بود، اما متاسفانه در دولت قبل و با وجود درآمدهای فراوان نفتی، این سهم به کمتر از نه درصد کاهش یافت. البته در دولت تدبیر و امید این سهم به حدود 10 درصد رسید که اگر‌چه مطلوب نیست، اما با توجه به معضلات فراوان اقتصادی که میراث دولت قبل بود، می‌تواند مورد قبول باشد. سال گذشته حدود 15 تا 20درصد بیشتر از بودجه پیش‌بینی شده، به آموزش‌و‌پرورش اختصاص داده شد. به امید خدا و با انتخاب مجدد دکتر روحانی و بعد از جمع‌بندی نظرات کار گروه‌های تشکیل شده، محتوای این پویش منتشر خواهد شد و در دسترس عموم همکاران فرهنگی قرار خواهد گرفت. من هم عضوی از این کمپین خواهم شد تا به اتفاق همه فرهنگیان مطالبات معطل مانده معلمان را به جد پیگیری کنیم. هم‌اکنون فرهنگیان در انتظار برآورده شدن وعده‌هایی هستند که در پیش از انتخابات به آنان داده شد. یکی از آن وعده‌ها، راه‌اندازی همین پویش مطالبات است که نجفی قول آن را داد. امید که دولت دوازدهم، این رسم ناپسند رفتارهای دوگانه پیش و پس از انتخابات را بشکند و به راستی آموزش‌و‌پرورش و بهسازی آن را در دستور کار خود بگذارد.
اما در اینجا بد نیست به برخی دیگر از مطالبات فرهنگیان هم اشاره کنیم. فرهنگیان از دولت دوازدهم انتظار دارند در گزینش وزیر آموزش‌وپرورش دقت کند و وزیری برگزیند که وزن لازم برای تاثیرگذاری بر هیات دولت و مسوولان عالی‌رتبه دیگر حکومتی را داشته باشد. انتظار از کابینه دولت دوازدهم این است که از وزیر آموزش‌و‌پرورش حمایت‌های لازم را انجام دهد. انتظار این است که دولت دوازدهم، «دولت آموزش‌وپرورش» باشد و اگر این هم نباشد، دست‌کم در مقایسه با دولت‌های پیشین، اولویت بیشتری به آموزش‌وپرورش بدهد. در این صورت یکی از بایسته‌های آن، حضور یک وزیر توانمند و خوشفکر است که قدرت اثرگذاری بر دیگران را داشته باشد. متاسفانه برخی از وزرای گذشته آموزش‌وپرورش ما کسانی نبوده‌اند که بتوانند با اتکا به دانش، تجربه و شخصیت خود، استوار و محکم، پشت خواسته‌های بحق آموزگاران و آموزش بایستند. وزیر آموزش‌وپرورش باید کسی باشد که به جایگاه وزارت آموزش‌وپرورش چیزی بیفزاید‌ نه اینکه همه اعتبارش را از پست وزارت بگیرد! یک مطالبه دیگر به جو فرهنگی و خسته‌کننده آموزش‌و‌پرورش برمی‌گردد. انتظار این است که دولت دوازدهم در راستای «شادسازی» آموزش‌وپرورش ما گام بردارد. هم‌اکنون به جرات می‌توان گفت که فضای مدرسه‌های ما از فضای صداوسیما، اندوه‌بارتر و گرفته‌تر است. بیشتر مدیران مدرسه‌های ما‌ در اجرای برنامه‌های شادی که اجرا و نمایش آنان در صداوسیما هیچ مشکلی ندارند هم مشکل دارند و اساسا در اندیشه انجام آن نیستند. آموزش گرفته و اندوه‌بار ما نمی‌تواند پرورش‌دهنده انسان‌های سرزنده و پویا باشد. آموزش‌و‌پرورش ما نیازمند مدیرانی- در همه رده‌های مدیریتی- است که جسارت انجام تغییر و دست زدن به آن را داشته باشند و فضای آموزش ما را به فضای فرهنگی و فرهیخته‌پرور تبدیل کنند.
باید دقت داشت که خواسته‌های فرهنگیان از دولت دوازدهم برای بهسازی آموزش‌و‌پرورش‌، جدا از خواسته‌های مردم نیست و توجه عملی و جدی به آنها، بی‌گمان‌ به سود کل جامعه خواهد بود.
* عضو کانون صنفی معلمان استان تهران