سرمایه خفته

سالانه حدود ٢٧٠ ميليارد مترمكعب گاز طبيعي در كشور توليد مي‌شود كه حدود صد ميليارد مترمكعب آن در مصارف خانگي تجاري و نيروگاهي به هدر رفته و بقیه عمدتا صرف مصارف گرمايشي و توليد برق مي‌شود. از اين میزان گاز مي‌توان محصولات ارزشمندي در حوزه پتروشيمي و پالايشگاهي توليد کرد. با وجود این، حجم گازي كه در صنایع پتروشيمي استفاده می‌شود، حدود پنج درصد از گاز توليدي كشور است و در بهترين حالت، در 10 سال آتي به 10 درصد می‌رسد. از گاز طبيعي مي‌توان با استفاده از تكنولوژي GTL محصولات ارزشمندی از قبیل بنزين، گازوئيل يورو ٤، نفتا و ال‌پي‌جي توليد کرد. كشور قطر در پروژه بزرگ «مرواريد» با همكاري شركت «شل»، گاز طبيعي خود را به ميليون‌ها تن از اين محصولات گران‌بها تبدیل کرده و در بازارهاي جهاني به فروش رسانده و درآمدهای سرشار ارزی را به خزانه خود واریز کرده است. می‌دانیم در کشورمان در سال‌های گذشته، خط لوله صلح با هزينه زياد تا نزديكي چابهار کشیده شده اما به دليل پايبندنبودن پاكستان و هند به تعهداتشان موضوع صادرات به اين كشورها به نتيجه‌اي نرسيده است. به باور نگارنده، بهترين راهكار براي تبديل اين تهدید به فرصت و پيروزي بزرگ آن است كه يك یا دو واحد GTL با ظرفيت پنج تا 10 ميليون تن محصول در چابهار احداث شود. با احداث اين واحد سودآور و استراتژيك، چابهار به دور از شعارهاي بدون پشتوانه فني و اقتصادي به قطب سوم انرژي ايران تبديل مي‌شود و ايران قادر خواهد شد با كاهش شديد كرايه حمل محموله‌های گازوئيل و بنزين موردنياز مناطق شرقی كشور و همچنین كشورهاي پاكستان و افغانستان و بخشي از هندوستان را تأمين کند. دوم، با استفاده از نفتاي حاصل از فرايند GTL يك واحد الفين بزرگ در منطقه احداث شود. همچنين با استفاده از مخزن ذخيره LPG واحد GTL، یک واحد الفين با خوراك LPG راه‌اندازی شود. بخشي از خوراك نيز به وسیله كشتي از عسلويه در مخزن ال‌پي‌جي كه در هر صورت نياز پروژه است، ذخيره مي‌شود. به‌این‌ترتيب اهداف دولت و نظام برای توسعه سواحل مكران و تبديل چابهار به قطب سوم انرژي كشور در يك فرايند جذاب براي سرمايه‌گذاران داخلي و خارجي محقق مي‌شود. در شرايط كنوني به دليل افزايش واحدهاي توليد متانول، آمونياك و اوره و دامنه مصرف اين محصولات، احداث واحدهاي جديد از اين نوع كه خوراك گاز طبيعي مصرف مي‌كنند، چندان مورد توجه سرمايه‌گذاران نيست. با گاز طبیعی نمی‌توان به صورت مستقیم واحدهای پلیمری راه‌اندازی کرد، اما با استفاده از تکنولوژی GTO و GTPP می‌توان واحدهای الفینی ایجاد کرد.مشکل آنجاست که حجم سرمایه‌گذاری این‌گونه پروژه‌ها بالا و برای کشوری که اتان و پروپان کافی دارد، از توجیه اقتصادی کمتری نسبت به واحد‌های الفینی با خوراک اتان و پروپان برخوردار است. به‌همین‌دلیل چنانچه به اميد احداث واحدهاي متانول و آمونياك اوره بخواهيم چابهار را قطب انرژي کنیم، ممکن است در کوتاه‌مدت مقدور نباشد، بنابراین احداث واحد GTL و صنايع جانبي يادشده، جذابیت مناسبی براي سرمايه‌گذاران در آن منطقه به نظر مي‌رسد. درباره اهمیت و میزان تولیدات و اشتغال‌زایی پروژه GTL به یک مورد عملی که در همسایگی ما انجام شده، توجه كنيد طرح GTL مروارید به صورت بالادستی و پایین‌دستی اجرا شده است، به این معنی که 66.1 میلیارد فوت‌مکعب (حدود 47 میلیون مترمکعب) گاز به وسیله شل از حوزه گازی گنبد شمالی که با پارس جنوبی حوزه مشترکی را تشکیل می‌دهد، تولید و پس از پالایش کامل گاز متان برای مصرف در این مجتمع به‌کار گرفته و 140 هزار بشکه در روز گازوئیل، نفتا، نفت سفید، پارافین و روغن پایه تولید می‌شود. 120 هزار بشکه در روز هم میعانات گازی (LPG و کاندنسیت) و اتان از این عملیات به دست می‌آید. اولین محموله‌های گازوئیل این مجتمع در ماه ژوئن 2011 به بازارهای جهانی فرستاده شد. 52 هزار کارگر و کارمند از 60 کشور جهان در این طرح که پنج‌ سال طول کشید به‌کار گرفته شدند و 500 میلیون ساعت کار برای طراحی و ساخت این مجموعه که بزرگ‌ترین پالایشگاه جهان است، صرف شده است. همه سرمایه حدود 19میلیارددلاری این طرح از سوی شل تأمین شده است. این مجتمع در محلی به مساحت 250‌ هکتار احداث شد. ارزش فروش مایعات گازی و فراورده‌های نفتی این مجتمع در سال حدود 11 میلیارد دلار است و در‌آمد آن، حدود 3.7 میلیارد دلار برآورد شده است. واحد ديگري بين دولت قطر و شركت EXXONMOBIL توافق شده كه ظرفيت آن 150 تا 180 هزار بشكه و مصرف گاز آن 1.5 ميليارد فوت‌مكعب و سرمايه‌گذاري هفت ميليارد دلار خواهد بود. با اجرای طرح بزرگ GTL در ایران علاوه بر اشتغال‌زایی مناسب، درآمد شرکت گاز بابت فروش خوراک گاز به این واحد افزایش درخور توجهی خواهد یافت. نکته مهم این است که واحدهاي GTL از گاز به عنوان خوراك استفاده مي‌كنند و براي توليد 10 ميليون تن GTL در سال حدود 15 ميليارد مترمكعب گاز مصرف مي‌شود. پس درآمد شركت گاز نيز از محل فروش گاز به اين واحدهاي بزرگ افزايش چشمگيري خواهد يافت و از اين منظر حمايت از اجراي اين پروژه ملي منافع سرشاري براي دولت به دنبال دارد. تفاوت فروش 15 ميليارد مترمكعب گاز به مصارف خانگي با فروش به اين واحد صنعتي حدود پنج‌هزار ميليارد تومان در سال خواهد بود. در واحد‌هاي GTL طيف متنوعي از فراورده‌ها قابل توليد است كه وضعيت بازدهي واحد بستگي به نوع كاتاليست، سرعت عبور جريان گاز از كاتاليست، درجه حرارت و ... دارد. جالب است حتي فراورده‌هاي سنگين‌تر حاصله، نيز از مرغوبيت و درنتيجه ارزش اقتصادي بالایي برخوردارند. برای مثال، استانداردهاي كشور آمريكا پارافين حاصله را قابل استفاده براي مصارف خوراكي دانسته‌اند يا روغن پايه حاصله به‌قدري مرغوب است كه مي‌تواند جايگزين مواد افزودني در روغن‌‌هاي مشابه پالايشگاهي شود. در كل تركيب محصولات واحدهاي GTL نسبت به پالايشگاه‌هاي نفت خام بسيار مطلوب‌تر و فاقد فراورده‌هاي سنگين با ارزش اقتصادي پايين مانند نفت كوره است. نمودار شماره 3 در انتهای این یادداشت اين تفاوت را نشان مي‌دهد. وزارت نفت و شرکت‌های سرمايه‌گذار در حوزه انرژي می‌توانند با بررسي و مطالعه عمیق، از این ظرفیت نهایت بهره را ببرند. حمایت از سرمایه‌گذاری در احداث واحدهای GTL می‌تواند نقش ویژه‌ای در توسعه اشتغال، افزایش درآمد ملی و توسعه اقتصادی کشور ایفا کند.