تربیت علوی

 مهدی خلیلی
Khalili.mehdi@ymail.com

گفته اند رهگذري شبانه چند بار بيهوشي مستانه حضرت علي (ع) را در حالت راز و نياز مي بيند و سراسيمه به فاطمه،همسر مهربان و بزرگوارش خبر مي آورد که علي از دنيا رفت و فاطمه که آشناترين همسايه ي روح علي است با تبسمي پاسخ مي دهد: اين قصه ي هر شب اوست.


ما افتخار مي کنيم حضرت علي (ع) را به  عنوان الگوي خويش قرار مي دهيم و ما شيعه و پيرو امامي هستيم که رسول اکرم درباره ي ايشان مي فرمايند:علي دوست خداست .علي آيه هاي قرآن است. علي راه مستقيم است.علي تجلي گاه نور ايمان است.علي پدر اين امت است. علي پيشواي مسلمانان به سوي بهشت است. علي محبوب من است.علي امير نيکان است.
علي اولين کسي است که به من ايمان آورد.و مرا تصديق آورد و علي اولين کسي است که با من نماز گزارد و ما شيعه ي علي هستيم.شيعه علي(ع) سهل و ممتنع است.سهل است ،زيرا
مي توان ظواهر را رعايت کني و مي تواني فقط يا علي بگويي و در ايام شهادت علي سياه بپوشي و اشک بريزي و عزاداري کني ،بي آنکه از خود بپرسي چرا حضرت علي به شهادت رسيد و هدف واقعي ايشان چه بود؟ شيعه بودن ممتنع است زيرا از خود برون آمدن و از خود و خودخواهي جدا شدن و به خدا رسيدن ،محتاج انسان شدن و صبوري است.شيعه بودن ،سهل است زيرا مي توان بنا به عادت مسلمان اسمي باشي و ديگران را فداي خود کني اما شيعه بودن سخت است، زيرا بايستي (من) قرباني (ما ) شود.حضرت علي (ع) شهيد تربيت بود. ايشان در نامه ي تربيتي خود به فرزندش امام حسن (ع) مي نويسد:پسرم نفش خويش را ميزان روابط خود با ديگران قرار بده و آن چه براي خود مي پسندي براي ديگران بپسند و آن چه براي خود نمي پسندي براي ديگران مپسند و ستم مکن،همان گونه که دوست نداري به تو ستم کنند و نيکي کن،همچنان که دوست داري به تو نيکي کنند و آن چه را براي ديگران زشت
مي داني براي خود زشت بدان!
حضرت علي(ع) دکتراي تعليم و تربيت از دانشگاه هاي معتبر نداشت،اما شهيد تربيت بود و الگوي واقعي مسلمانان .پدرش ابوطالب،مادرش فاطمه بنت اسد و همسرش فاطمه ي زهرا و معلم بزرگوارش حضرت محمد (ص) بود.
اما پرسش این است که  چرا از تعليم و تربيت علوي فاصله گرفته ايم؟تربيت علوي چه ويژگي ها و خصوصياتي دارد؟ مي گويند:حضرت  امير مومنان با مردي مسيحي همسفر شد .آن مرد مسيحي گفت:قصد کجا داريد؟ فرمودند:عازم کوفه ام.بر سر دوراهي حضرت راه کوفه را رها کرده  و آن مرد را همراهي نمودند.اين امر موجب شگفتی مرد مسيحي شد و پرسيد:مگر شما عازم کوفه نبوديد؟حضرت فرمودند:بلي مرد مسيحي گفت:پس چرا راهتان را تغيير داده ايد ؟حضرت فرمودند:توجه دارم،اما اين از حق مصاحبت است که انسان همسفر خود را مشايعت کند..البته تربيت علوي جز با سادگي و ساده زيستي امکان پذير نيست. مي گويند:وقتي ايشان به خواستگاري حضرت فاطمه (س) رفتند،زرهي داشتند که به چند درهم فروختند و پيامبر قدري از آن را در اختيار بلال گذاشته که عطري براي حضرت زهرا بخرد و باقي مانده را به عمار و ياسر و گروهي از ياران خود داد که براي دختر وي اسباب خانه و لوازم منزل تهيه کنند و اثاثيه و جهيزيه مختصری برای  حضرت فاطمه مهیا نمایند... ادامه در صفحه 2