قمار بی سرانجام سعودی ها

گروه سیاسی- قطر این روزها برادر ناخلف کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به ویژه عربستان شده است تا با وجود فشارهای شدید بین‌المللی نقش اساسی و حساس خود را در خلیج‌فارس بازی کند. پنجم ژوئن 2017 بود که عربستان اعلام کرد کلیه روابط خود را با این کشور کوچک عربی قطع می‌کند. قطع رابطه عربستان با قطر به عنوان برادر بزرگ‌تر ائتلاف کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس به معنی گردن نهان سایر کشورهای عربی به فرمان عربستان بود. بعد از آن بحرین، امارات متحده عربی، مصر و لیبی و... هم در کنار عربستان قرار گرفتند و با قطع رابطه با قطر خوش‌خدمتی خود را به سعودی‌ها نشان دادند. اخراج قطر از کشورهای شورای همکاری خلیج‌فارس فصل تازه‌ای را برای کشورهای منطقه رقم می‌زند که البته شاید مهم‌ترین دستاورد آن ترک دیوارهای اتحاد کشورهای عربی باشد. قطع روابط اقتصادی و سیاسی، بستن مرزهای زمینی و هوایی، بیرون کردن اتباع قطری از کشورهای عربی و حتی اتخاذ تدابیری برای اعلام جرم برای کسانی که با قطری‌ها همدردی کنند، نشان از ناراحتی عمیق کشورهای خلیج‌فارس از رفتار سیاسی قطر دارد. قطر در روز پنج ژوئن از سوی کشورهای عربی با این اتهام بیرون انداخته شد که از گروه‌های تروریستی همچون اخوان‌المسلمین دفاع می‌کند. اتهامی که تقریبا از سوی بیشتر تحلیلگران سیاسی رد شد و علت آن هم این بود که حمایت قطر از این گروه‌ها به امروز و دیروز برنمی‌گردد و این دلیل محکمی نیست که ناگهان رگ غیرت اعراب را برانگیزد. بیشتر گردانندگان صحنه سیاسی می‌دانستند این قطع رابطه ناشی از حمایت قطر از ایران است. در حقیقت ماجرای این رفتارهای قهرآمیز اعراب از اظهارات امیر قطر و انتشار آن در خبرگزاری رسمی این کشور آغاز شد. تمیم بن حمد آل ثانی در حمایت از ایران گفته بود: «ایران یک قدرت اسلامی است و هیچ عقلانیتی در دشمنی با ایران وجود ندارد. ایران یک قدرت اصلی برای حفظ و ثبات در منطقه است.» او البته در گفته‌هایش از اسراییل و آمریکا همپیمان همیشگی عربستان هم سخن گفته بود که این سخنان به هیچ روی به مذاق مقامات ریاضی خوش نیامد و بهانه خوبی به دست آنها داد تا با واکنشی تند ضربه سنگینی به قطر بزنند. اگرچه این سخنان به سرعت در همان روز انتشار از سوی مقامات قطری تکذیب شد و هک شدن سایت‌ خبرگزاری قطر عامل اصلی انتشار این حرفا معرفی شد اما کشورهای عربی زیر بار این توجیه نرفتند.
ریشه این اختلافات از کجاست؟
قطر یکی از شش عضو شورای همکاری خلیج‌فارس است که حالا از این شورا بیرون انداخته شده است و این به معنای یک ترکیب جدید سیاسی در منطقه است. عربستان همواره می‌خواست برای افزایش قدرت خود و برای آنکه بتواند به جای ایران بازیگر اصلی عرصه سیاسی در خاورمیانه باشد دست به یک ائتلاف بزرگ از کشورهای عربی بزند اما شیطنت‌های قطر و کم‌توجهی به عربستان باعث شد تا آنها تصمیم بگیرند این کشور را از مدار روابط خود خارج کنند. خروجی که البته در عرصه بین‌المللی نخستین نتیجه آن برهم خوردن توازنی است که عربستان به دنبال است. با این حال قطر که کلیه روابط دیپلماتیک خود را با عربستان و کشورها قطع کرده با آماده‌باش نیروهای نظامی خود منتظر برخورد با هرگونه حمله احتمالی از سوی ائتلاف اعراب و عربستان است. اما مهم‌ترین سوال این است که چرا قطر باید حامی بزرگ خود را از دست بدهد و تن به تحریم‌های سخت از سوی شورای همکاری خلیج‌فارس بدهد. هرچند که اصلی‌ترین عامل این تنش‌های حمایت مستقیم قطر از ایران است اما عوامل دیگر نیز در این تنش‌ها بی‌تاثیر نبوده است. براساس گفته تحلیلگران سیاسی این دو کشور از سال‌های دور به دلیل آنچه دخالت‌های بیشمار عربستان نامیده می‌شود با هم کشمکش سیاسی دارند. عربستان و قطر به دلیل آنکه مرز مشترک دارند همواره برسر این مرز مشترک با هم اختلاف داشته‌اند و حتی طی سال‌های گذشته و در دهه 90 تنش‌های نظامی هم گریبانگیر آنها بوده است. با این وجود اما سوال مهم این است که آیا این تنش و بحران منطقه فرصت مناسبی را برای بهره‌برداری سیاسی ایران از منطقه فراهم می‌کند یا اینکه خروج قطر، شورای همکاری خلیج‌فارس را تضعیف می‌کند؟ با وجود آنکه این تنش فرصت اقتصادی را برای ایران فراهم آورده است اما مقامات سیاسی ایران از این وضعیت ابراز نگرانی کرده‌اند. عباس ملکی، کارشناس امور بین‌الملل و معاون امور بین‌الملل مرکز تحقیقات استراتژیک درباره گره پیش‌آمده در همکاری بین کشورهای حاشیه خلیج‌فارس با روزنامه «جهان‌صنعت» گفت‌وگو کرد. وی مهم‌ترین عامل تغییرات رفتار عربستان با کشورهای منطقه به ویژه قطر را ناشی از تغییرات ساختاری حاکمان سعودی در داخل کشور عربستان دانست. ملکی در این‌باره گفت: «به نظر می‌رسد مسایلی که در خلیج‌فارس پیش آمد، نشان از دو روند دارد؛ نخست مربوط به هیات حاکمه عربستان سعودی است که روابط بین‌الملل آنها را می‌توان از طریق مدل‌های رفتاری تصمیم‌گیران و سیاستمداران و مسایل روانی آنها توجیه کرد. به نظر من در عربستان گروه جدیدی در حال روی کار آمدن هستند که از لحاظ شخصیت روانی می‌خواهند عربستان در منطقه قوی و منحصر‌به‌فرد باشد و رقیبی هم نداشته باشد.» وی افزود: «نارضایتی‌ها و گله‌هایی که ملک سلمان و محمد بن سلمان، نایب ولیعهد از قطر داشتند به قدری زیاد بود که آنها را واداشت با پرداخت هزینه‌های گزاف به آمریکا و لابی با دیگر کشورهای عربی با قطر قطع رابطه کنند. به نظر می‌رسد این رفتارها نشانه تغییر رهبری در عربستان است و به احتمال زیاد تا آخر سال میلادی در سیاستگذاری‌های عربستان خانواده نائف و کسانی که غیر از اطرافیان سلمان هستند به تدریج حذف خواهند شد. اکنون شاید بتوان گفت محمد بن سلمان تصمیم‌گیر اصلی در عربستان سعودی است.»
ملکی با اشاره به اینکه اختلافات قدیمی میان عربستان و قطر عامل این قطع رابطه نیست بلکه تحولات جدید عربستان علت اصلی ماجراست، اضافه کرد: «قطری‌ها و آل‌سعود از یک خانواده هستند. خانواده آل‌ثانی و خانواده محمد بن عبدالوهاب با یکدیگر ارتباط خویشاوندی دارند و در مسایل سیاسی و مذهبی تا امروز کمتر با هم اختلاف داشتند. به نظر می‌رسد جدای از اختلاف سیاسی و مذهبی، این رفتار و شخصیت کسانی همچون محمد بن سلمان است که موجب شده کار تا جایی پیش رود که لاجرم با قطر قطع رابطه کنند.» وی وجود اختلافات مرزی میان عربستان و قطر را عامل این تنش‌ها ندانست و گفت: «اختلاف مرزی می‌تواند میان کشورها باشد و کشورها مشکل چندانی نداشته باشند. به طور مثال اختلافات قطر و عربستان بر سر رسانه الجزیره بیشتر از اختلاف آنها در مسایل مرزی است ولی اینها هیچ‌کدام باعث چنین حرکت تند و سریعی که همچنان هم ادامه دارد، نیست. این نشان می‌دهد که مساله فراتر از جریانات مرزی یا رسانه‌ای است. این رفتارها ناشی از مسایل داخلی عربستان است.»


این استاد دانشگاه درباره رابطه ایران با قطر گفت: «ایران با قطر از سال 1971 رابطه طولانی داشته است. البته با کشورهای عمان و کویت هم این رابطه وجود دارد. اگر بخواهیم فکر کنیم رابطه ایران با قطر بسیار نزدیک بوده، این درست نیست. اگرچه قطر اکنون در موقعیتی است که می‌توانیم بگوییم به او ظلم شده اما قطر در همه این سال‌ها در کنار ایران نبوده است. بعد از انقلاب، سیاست ایران در منطقه حکم می‌کرد که اختلافات را با این کشورها به حداقل برساند. می‌توان فهرستی از بدعهدی‌ها و اختلاف‌نظرهای قطر با ایران ارائه کرد اما نکته اساسی در این شرایط این است که فرصتی که برای ایران هست یک فرصت دوگانه است؛ اول آنکه با قطر روابط خودمان را گرم نگه داریم و این روابط را بهبود بخشیم و فرصت دیگری که برای ایران وجود دارد، این است که مشکلات خود را با عربستان حل کند چون بالاخره باید به سمتی برویم که مشکلات را حل کنیم چراکه ما کشوری هستیم که به دنبال توسعه هستیم و توسعه ایران بدون ثبات منطقه‌ای امکان ندارد. مسایل متعددی میان ایران و عربستان است که امیدوارم موضوع حج و مذاکره درباره قطر دوبخشی باشد که بتواند ما را برای مذاکره به عربستان سعودی نزدیک کند.»
این کارشناس امور بین‌الملل درباره اینکه خروج قطر از شورای همکاری خلیج‌فارس به نفع ایران است یا نه، گفت: «یادمان باشد که قطر کشوری است که بزرگ‌ترین پایگاه نظامی آمریکا در آن است، روابط تجاری با رژیم صهیونیستی دارد و همان کشوری است که در سوریه جانب تروریست‌ها را گرفته است. با این حال این به معنای این نیست که ما با قطر رابطه خوبی نداشته باشیم چراکه وجه اقتصادی ما در رابطه با قطر بسیار مهم است و از همه مهم‌تر مساله گاز و تجارت آن است. ایران اولین دارنده گاز طبیعی در جهان است و برای همین باید با قطر کار کنیم اما درباره شورای همکاری خلیج‌فارس باید بگویم مدت‌هاست که پیشنهاد دادم ایران، عراق و یمن مستقل با شورای همکاری خلیج‌فارس 3 +6 را تشکیل دهند. شاید الان یکی از پیشنهاد‌های ایران می‌تواند شورای همکاری جدیدی بین ایران، عراق، قطر و یمن باشد و شاید در آینده عمان هم به آنها بپیوندد. قطع روابط ایران و قطر اگرچه به لحاظ انسانی غمگین است اما به لحاظ سیاسی فرصت‌هایی را برای ایران فراهم می‌کند.»
ملکی درباره اینکه آیا در نهایت عربستان از سیاست‌های جنگ‌طلبانه خود پا پس می‌کشد، اظهار داشت: «در سیاست، واقعیت‌هاست که نتیجه را روشن می‌کند. هیات حاکم عربستان دیر یا زود می‌فهمد که حضورشان در یمن و جنگ علیه مردم یمن اشتباهی است که باید از آن عقب‌نشینی کنند. مسایل سوریه به تدریج به انتها می‌رسد و عراق در نهایت به یک مشی مستقل رسیده و توانسته بین ایران و عربستان تعادل برقرار کند. در شش ماه آینده تا به قدرت رسیدن کامل خانواده سلمان مشکلاتی را در بخش‌های مختلف منطقه خواهیم داشت و تهدیداتی که می‌تواند در مساله نفت ایجاد شود یا هر مساله دیگری. به هر حال به نظر می‌رسد حکام سعودی اکنون با همه درآمدها و منابعی که دارند در منطقه قمار می‌کنند.»