دو ميثاق ضروري براي امنيت پايدار

مساله تروريسم كور و خشونت سازمان‌يافته و افراطي نه مساله جديدي است و نه محدود به جوامع و كشورهاي خاص. متاسفانه اين خطر جدي و فراگير شده است و شرق و غرب هم نمي‌شناسد. هر روز چشم و ذهن ما آشنا با اينگونه مخاطراتي است كه جريان تكفيري سازمان يافته داعش و القاعده مردم را در خاورميانه، اروپا يا حتي شرق دور تهديد مي‌كند. همانطور كه بارها و بارها گفته شده و در ايران نيز از سوي رهبري انقلاب، رييس‌جمهور و مسوولان دولتي اعلام شده، مبارزه جهاني با خشونت سازمان يافته و تروريسم يك سياست كلي بوده كه بايد با جديت و دقت زياد دنبال شود. نه تنها با ملتي متحد و جريان‌هاي سياسي يكپارچه بلكه با جهاني متحد بايد به مبارزه با تروريسم برويم. اين خطر جهان اسلام را در بر گرفته و متاسفانه زادگاهش نيز در منطقه قرار دارد. همين امر باعث مي‌شود تا مسووليت مضاعفي به دوش عموم مسلمانان اعم ازشيعه و سني باشد؛ حادثه‌اي كه روز گذشته تهران را هم در بر گرفت و خانواده‌هاي زيادي را عزادار كرد. حادثه‌اي كه ذهن‌ها را درگير، قلب‌ها را مكدر و توجه عمومي را به خود جلب كرد. اين حادثه نشان داد كه بايد جامعه و نظام ما همبسته‌تر و حساس‌تر از گذشته عزمي جزم براي خشكاندن ريشه‌ها، زمينه‌ها و نمونه‌هاي ديگر اين حادثه داشته باشد. وضعيت اجتماعي و سياسي و فرهنگي ما نشان داده كه ايران از جمله جوامعي است كه به نسبت كشورها و جوامع ديگر مسلمان و حتي جهان از آسيب پذيري كمتري برخوردار است. دليل عمده آن قوت و قدرت گرفتن فرآيند دموكراتيزاسيون، رشد مدني و همبستگي‌هاي قومي و مذهبي كشور است. بهترين شاهد آن برگزاري انتخابات اخير است كه با همه عظمت و شكوه با كمترين حادثه‌اي مواجه نبود.
امروز ابعاد و دامنه‌هاي تروريسم و افراطي‌گري سازمان يافته نشان مي‌دهد كه حتي چنين جوامعي نيز بركنار از چنين حوادثي نيستند. به اين اعتبار بايد به چند ضرورت توجه كرد. ضرورت نخست اين است كه تروريسم داعشي يك مساله جدي و مبتلابه است و نبايد خيال‌ها از اين خطر آسوده باشد. با وجود تلاش‌هاي ارزنده‌اي كه نيروهاي امنيتي ايران داشته و دارند و امروز نيز بايد از فعاليت‌هاي‌شان تقدير كرد اما جامعه ما نيز مانند جهان نيازمند امنيت پايدار است.
تامين امنيت پايدار تنها مساله‌اي امنيتي نيست بلكه ابعادي اجتماعي، سياسي وفرهنگي نيز دارد. نبايد اجازه داد تا زمينه‌هاي اجتماعي و سياسي رشد تروريسم شكل بگيرد. حكومت، دولت و جريان‌هاي سياسي و جامعه متحدا بايد در برابر افراطي‌گري و تروريسم چه در وجه امنيتي و نظامي و چه وجه سياسي، اجتماعي و فرهنگي ايستادگي كنند. شايد بتوان گفت امروز بيش از هر زمان ديگر جريان‌ها بايد نشان دهند كه نه تنها در ميدان دموكراسي و سياست با همديگر رقابت قانونمند مي‌كنند؛ در عين حال در برابر امنيت ملي در كنار همديگر متحد مي‌ايستند.
حادثه تروريستي در ايران نشان داد كه نيازمند دو ميثاق بزرگ در كشور هستيم. يكي ميثاق ميان نخبگان عرصه سياست، هسته اصلي سياسي و كنشگران تاثيرگذار است و يكي هم يك قرارداد اجتماعي است، ميان حاكمان و شهروندان. در سطح ميثاق سياسي بايد فارغ از هر نوع تفاوت نظر و جهت‌گيري‌هاي متفاوت همه جريان‌هاي سياسي به دولت و نظام براي تعميق و تداوم بخشي به امنيت پايدار كمك كنند. همه بايد پيرامون شعار امنيت ملي در كنار هم قرار گيرند و در سطح قراردادهاي اجتماعي هم بين شهروندان و جامعه مدني و حاكميت هر گونه زمينه منازعه مرتفع شده و كاهش يابد و نوعي وحدت قومي، مذهبي و اجتماعي در سطوح مختلف در كشور دنبال شود.