خودزني

نویسنده: دنيا حيدري نيم‌فصل اول براي قطع اميد كردن از قهرماني استقلال كافي بود. البته بدون در نظر گرفتن چاشني احساسات كه اين تيم را از نظر هوادارانش هميشه مدعي قهرماني مي‌داند، اما نيم‌فصل دوم، تحولي عظيم به وجود آمد. اتفاقي كه كمتر كسي تصورش را مي‌كرد يا حتي انتظارش را داشت. منصوريان با مشتي جوان كم‌تجربه توانست خود را تا رده دوم جدول هم بالا بكشد و در اين راه حتي مچ قلعه‌نويي را هم با دنيايي تجربه بخواباند و او را نيز پشت سر بگذارد. آن هم در اولين فصل حضورش در استقلال و در حالي كه بسياري بر اين باور بودند كه نشستن روي نيمكت اين تيم براي منصوريان هنوز خيلي زود است.  بزرگ‌ترين مشكل استقلال در فصلي كه گذشت اختلافات داخلي بود. اختلافاتي كه هرگز به درستي مديريت و مهار نشد تا به كينه تبديل شود. كينه‌اي كه گويا منتظر كوچك‌ترين فرصتي براي خودنمايي بود و چه چيز بهتر از شش گلي كه در امارات همه را شوكه كرد. اتفاق تلخ و ناگواري كه بدون شك اتفاقي بيش نبود كه شايد تا سال‌هاي سال ديگر هرگز تكرار نشود، حتي اگر استقلال همين امروز يك بار ديگر به مصاف العين برود، اما اين اتفاق ناگوار فرصت خوبي بود براي جبهه گرفتن با چاشني كدورت‌هاي قديمي كه امسال بارها و بارها آبي‌پوشان پايتخت را به چالش كشيد.  ادعاي نشناختن زماني با وجود تمام اختلاف‌نظر‌ها يا برعكس نشناختن منصوريان از سوي زماني واكنشي كاملاً بچگانه با همان كدورت‌هايي است كه يك فصل تمام به جاي حل شدن، كناري گذاشته شد براي استفاده در زماني خاص و امروز همان اختلافات به تيري از چله رها شده مي‌ماند كه با رد و بدل شدن بين سرمربي تيم و عضو هيئت مديره آن، استقلال را به ميدان جنگ مبدل كرده است. رفتار دور از انتظاري كه بدون شك دود آن جز در چشم استقلال نمي‌رود. آن هم در روزهاي حساسي كه ساير تيم‌ها با تمام قوا به دنبال تجهيز كردن خود براي شروع فصلي تازه هستند.  هيچ يك را نه مي‌توان مقصر صرف دانست و نه مظلوم يا بي‌تقصير. زدن سرمربي تيم از همان ابتدا با هر بهانه‌اي بدون شك بزرگ‌ترين اشتباه هيئت مديره‌اي بوحد كه وظيفه حمايت از كادر فني خود را داشت، نه انتقادهايي كه گاه مغرضانه و گاه منصفانه بود، اما هرچه كه بود نبايد در رسانه‌ها مطرح مي‌شد وقتي باشگاه اتاق‌هاي زيادي براي دور هم نشستن و حل كردن مشكلات پشت يك ميز دارد، اما مقابله به مثل سرمربي هم به همان اندازه تداعي‌كننده رفتارهاي كودكانه است. با اين وجود همانطور كه مي‌توان به عضو هيئت مديره پرچالش استقلال خورده گرفت بابت آنكه هر مشكلي را چماق براي كوبيدن به سر سرمربي تيمش كرد، مي‌توان به منصوريان هم خورده گرفت بابت برخوردهاي اشتباهي كه داشته است. خصوصاً بعد از شكست سنگين و دور از انتظار برابر العين وقتي كه مي‌گويد جوانگرايي تاوان دارد. حرفي كه بدون شك جز توجيه يك نتيجه تلخ نيست، ‌چراكه او با همين جوانان بود كه به رده دوم جدول رسيد، پس زدن آنها به واسطه شش گل كذايي درست مانند همان رفتار ناپسندي است كه در طول يك فصل زماني با او داشت و منصوريان به آن معترض بود! ليگ شانزدهم با وجود تمام مشكلات سپري شد، اما بدون شك اين‌بار اگر اعضاي هيئت مديره و در رأس آن زماني براي حل مشكلات و اختلاف‌نظرات خود با سرمربي استقلال دور يك ميز ننشسته و به اين خودزني از طريق رسانه‌ها و ادعاي نشناختن يكديگر ادامه دهند، فصلي به مراتب سخت‌تر را پيش‌رو خواهند داشت كه اين‌بار شايد با رده دوم جدول به پايان نرسد و نتيجه‌اي مشابه نيم‌فصل نخست فصل گذشته را به دنبال داشته باشد. خصوصاً اينكه حالا عضو هيئت مديره از اهرم فشار نيز استفاده كرده و از حضور مربي خارجي خبر مي‌دهد. خبري كه به خودي خود بد نيست، اما نه وقتي كه از آن به عنوان حربه‌اي براي زدن سرمربي تيم استفاده مي‌شود و مي‌تواند بر شدت تنش‌ها بيفزايد و اوضاع را تيره‌تر از آن چيزي كه هست بكند. آن هم در حساس‌ترين روزهايي كه استقلال بايد خود را براي فصلي جديد مهيا كند، اما تمركزش به جاي ترميم تيم روي درگيري‌ها و خودزني‌هاي داخلي است!