آب بهای کشاورزی مهم ترین شرط بقای ایران

 شهریار باستانی*

در فلات ایران تمدن مسکون طی هزاران سال به طور عام بر مبنای بهره برداری پایدار از سرریز منابع آب زیرزمینی (آب قنات و چشمه) شکل گرفته است و طی دهه های اخیر با برداشت های عظیم صورت گرفته از اصل ذخایر آب زیرزمینی، به مرحله نهایی اتمام این منابع نزدیک شده ایم.
برخلاف برخی مطالب غیر کارشناسی که در رسانه ها مطرح می شود،جایگزینی برای منابع آب زیر زمینی وجود ندارد. بطور مثال در رابطه با طرح های پر هزینه و کم تاثیر انتقال حوزه به حوزه آب یا شیرین سازی و انتقال آب دریا،فارغ از مسائل زیست محیطی و تبعات اجتماعی اینگونه طرح ها، هزینه هر متر مکعب آب به حدی است که بدون پرداخت یارانه های سنگین دولتی نه تنها برای کشاورزی بلکه برای صنعت و یا حتی مصارف شهری نیز مقرون بصرفه نمی باشد.از سوی دیگر، در این طرح ها ظرفیت حجمی تامین آب به طور معمول در حد یک تا سه درصد برداشت فعلی از منابع آب زیرزمینی است که نمی تواند جایگزینی برای منابع آب زیرزمینی بحساب آیند.


البته مشکل اضافه برداشت از منابع آب زیرزمینی جدید نیست و بسیاری از مناطق کم آب دنیا با آن روبرو هستند. بطور مثال حدود90 سال پیش با گسترش استفاده از موتورپمپ ها، مهاجرت کشاورزان به منطقه وسیع گریت پلن در غرب ایالات متحده آمریکا تشدید یافته و بتدریج در طول دهه های بعد برداشت از منابع آب زیرزمینی روند فزاینده ای یافت تا جایی که آبخوان عظیم اوگالالا با وسعت 450 هزار کیلومتر مربع رو به تخلیه گذاشت.
هشیاری و تعهد کارشناسان و نخبگان اجتماعی سبب بیداری افکار عمومی و مقابله با نمایندگانی شد که در کنگره از منافع مالکان اراضی کشاورزی دفاع می کردند. بدین ترتیب غرب ایالات متحده از آنچه مرگ دشت ها و نابودی تمدن خوانده می شد، نجات یافت. با تصویب قوانین لازم در مجلس،اداره آب،کشاورزان را به برخورد قانونی تهدید نمود و آنان را مجبور به تشکیل اتحادیه و تبدیل شدن به بازوی عملیاتی خود برای اجرای برنامه دولت کرد.
این اتحادیه ها مجبور به انتخاب از میان یکی از دو گزینه زیر بودند ؛ یکی ارائه برنامه و راهکار برای کاهش برداشت آب (از طریق صرفه جویی در مصرف و دریافت آب بها و هزینه نمودن آن در زمینه های پیش بینی شده برای نجات منابع آب زیرزمینی)و یا مواجه شده با برخورد قهری دولت و قطع یا کاهش دادن میزان برداشت آب چاه ها.برای دولت و جامعه ایرانی نیز دو راه وجود دارد؛یکی روی آوردن به 'اصول توسعه پایدار'یعنی برنامه ریزی برای 'احیای درازمدت منابع آب زیرزمینی'و دیگری تعطیلی کشاورزی در غالب مناطق کشور و سیر صعودی مهاجرت همراه با بیکاری، ناامنی و فقر که وابستگی غذایی، اقتصادی و سیاسی را بهمراه خواهد داشت.
این مقاله فارغ از ریشه یابی دلایل سیاسی و اجتماعی بروز این فاجعه تاریخی و بی تفاوتی باور نکردنی جامعه نسبت به آن (تا حدی که حتی درهنگام انتخابات ریاست جمهوری به آن پرداخته نمی شود) به راهکار جلوگیری از تحقق مراحل نهایی این فاجعه می پردازد. ادامه در صفحه 12