بهتر از این هم می‌شد انتخابات را برگزار کرد

غلامرضا کیامهر- مثل اینکه قرار نیست ما ایرانی‌ها حتی وقتی می‌خواهیم به یک وظیفه بزرگ ملی همچون شرکت در انتخابات ریاست‌جمهوری عمل کنیم، از گزند سوءتدبیر و سوءمدیریت‌های رایج در امان بمانیم. منظورم سوءمدیریتی بود که 29 اردیبهشت 96 در شعب اخذ رای انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا شاهدش بودیم تا جایی که ما شهروندان تهرانی و به احتمال زیاد شهروندان سایر کلانشهرهای پرجمعیت کشور مجبور شدیم ساعت‌ها در هوای گرم و زیر آفتاب برای دادن رای در صحن مدارس و مساجد فاقد هر گونه امکانات رفاهی، ایستاده در صف‌های طولانی انتظار بکشیم؛ انتظاری که میانگین زمان آن در مناطق مختلف تهران حدود چهار ساعت بود چراکه طبق قانون، انتخاب یک نفر از میان سه کاندیدای دیگر با انتخاب 21 عضو شورای شهر از میان حدود سه هزار کاندیدا باید در یک روز و به طور همزمان انجام شود؛ در واقع دو نوع انتخابات کاملا متفاوت از یکدیگر از نظر مدت زمانی که هر رای‌دهنده باید برای پر کردن دو ورقه رای صرف می‌کرد. یکی فقط برای نوشتن نام یک نفر و آن دیگری برای کشف، شناسایی و نگاشتن نام 21 نفر آن هم در شرایطی که تحملش حتی برای رای‌دهندگان جوان و نوجوان بسیار دشوار بود چه رسد به رای‌دهندگان بالای سنین 60، 70 سالگی که با وجود سمپاشی‌ها و تحریم گروه‌های اپوزیسیون خارج از کشور، از راه‌های دور و نزدیک برای عمل به وظیفه ملی و دادن رای به کاندیداهای موردنظر خود را به شعب اخذ رای رسانده بودند. مردم ایران 29 اردیبهشت‌ 96 با حضور گسترده در پای صندوق‌های رای کاری کارستان انجام دادند؛ کاری که دنیا را شگفت‌زده کرد و آنها را در برابر رشد و بلوغ فکری و سیاسی مردم ایران به تحسین واداشت اما مدیران اجرایی برای برگزاری انتخابات حتی از تهیه مقداری آب آشامیدنی یا تعبیه تعدادی صندلی و نیمکت در صحن مدارس و مساجد برای نشستن و رفع خستگی رای‌دهندگان سالمند مضایقه کرده بودند چه رسد به صرف مقداری هزینه برای پذیرایی سرپایی از رای‌دهندگان خسته ایستاده در صف‌های طولانی. انسان از مشاهده زنان و مردان سالمندی که به دلیل چند ساعت ایستادن در صف‌های طولانی از شدت خستگی دائما این پا و آن پا می‌کردند اما اجازه نمی‌دادند در اراده‌شان برای رسیدن به پای صندوق‌های رای خللی وارد شود، دچار تاثر و تاسف می‌شد. دردناک‌تر از اینها چهره زنان، مردان، جوانان و نوجوانانی بود که بعد از ساعت‌های طولانی انتظار با قرار گرفتن عقربه‌های ساعت روی ساعت 12 شب با درهای بسته شعب رای‌گیری روبه‌رو شدند و دست خالی به خانه‌هایشان بازگشتند چرا که به گفته مسوولان ستاد برگزاری انتخابات آنها موظف بودند مطابق مر قانون انتخابات ریاست‌جمهوری را فقط در یک روز تا ساعت 24 روز 29 اردیبهشت‌ماه برگزار کنند.عمل به مر قانون کار پسندیده‌ای است اما یک قانون عرفی هم داریم که در مواقع اضطراری اجازه می‌دهد وقتی قانونی جنبه الهی و آسمانی ندارد و ساخته و پرداخته دست بشر است در اجرایی شدن با رایزنی با مراجع ذی‌ربط اندکی تعدیل ایجاد شود تا میلیون‌ها ایرانی واجد شرایط رای دادن با درهای بسته شعب اخذ رای روبه‌رو نشوند. بله مسوولان که از صبح اول وقت متوجه هجوم مردم به شعب اخذ رای شده بودند و به راحتی می‌توانستند حدس بزنند که مشارکت مردم در انتخابات از حد تصور بیرون است، باید با تدبیر و کسب تکلیف از مقامات بالاتر شرایطی را فراهم می‌ساختند تا آخرین نفر شهروندان ایستاده در صف‌های انتظار بتواند به وظیفه ملی خود عمل کند که اگر چنین می‌شد، همه قرائن می‌گوید شمار رای‌دهندگان به مرز 50 میلیون نفر هم می‌رسید که نظام و دولت و ملت از بابت آن احساس افتخار و سربلندی و سرافرازی بیشتری می‌کردند. از همه اینها گذشته مگر نمی‌شد انتخابات شوراهای شهر و ریاست‌جمهوری را در شعب مجزا از یکدیگر برگزار کرد تا مردم با برنامه‌ریزی بهتری در هر دو انتخابات شرکت می‌کردند. آیا باز مر قانون مقرر کرده بود که محل برپایی شعب هر دو انتخابات در یک حوزه، در یک ساختمان و در زیر یک سقف واحد باشد؟ تازه حتی اگر هم قانون محدودیتی برای مجزاسازی محل اخذ رای قائل شده بود، جنبه آسمانی و الهی نداشت و مسوولان ستاد انتخابات می‌توانستند با توجه به مشارکت گسترده مردم، مجوز لازم را از مقامات بالاتر و شورای نگهبان برای جداسازی شعب اخذ کنند. نگارنده این سطور در بررسی‌های میدانی خود در شعب اخذ رای در سطح کلانشهر تهران با شمار نسبتا قابل ملاحظه‌ای شهروند شهرستانی روبه‌رو شد که برای امور درمانی یا امور شخصی دیگر چند روزی در تهران به سر می‌بردند و آمده بودند تا صرفا در انتخابات ریاست‌جمهوری مشارکت کنند اما آنان نیز مجبور بودند مانند هموطنان تهرانی خود برای دادن رای ساعت‌ها در صف‌های طولانی انتظار بکشند و دردناک‌تر از همه آنکه بعد از گذشت حدود چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و برگزاری افزون بر 20 دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا هنوز شیوه و فرآیند برگزاری انتخاب در همان نقطه‌ای است که در اولین دوره‌های برگزاری انتخابات در کشور بوده جز آنکه این بار یک دستگاه ثبت الکترونیکی مشخصات رای‌دهندگان هم که به هیچ وجه تکافوی آن همه رای‌دهنده خسته را نمی‌کرد، در شعب اخذ رای مستقر کرده بودند؛ دستگاهی که نبودنش به مراتب بهتر از بودن آن بود و تغییر و تحول چندانی در شیوه سنتی اخذ رای ایجاد نمی‌کرد. انتخابات 29 اردیبهشت 96 هرچه بود، گذشت و به نقطه عطف دیگری برای نمایش وحدت ملی و اوج رشد و بلوغ فکری مردم ایران در انظار جهانیان تبدیل شد اما در عین حال رنجی را که ما شهروندان ایرانی از سوءتدبیرها و سوءمدیریت‌ها حتی در مقاطع حساس تاریخی تحمل می‌کنیم را هم به خوبی برملا ساخت شاید عبرتی شود برای آنکه آقای دکتر روحانی بعد از کسب این پیروزی بزرگ در دولت دوازدهم رفع سوءتدبیرها و سوءمدیریت‌ها را در اولویت کاری دولت خود قرار دهد.
Kiamehr_gh@yahoo.com