رای می دهیم تا «راه» را

محمدرضا ستوده- عصبانی هستم از دست خودمان که وقتی می‌فهمیم عده‌ای می‌خواهند رای بدهند، سرمان را تکان می‌دهیم و می‌گوییم: ‌ای بابا!
در حالی که بیش از 120 سال است که سیاست به عنوان یک علم در دانشگاه‌های جهان تدریس می‌شود، خونم به جوش می‌آید وقتی می‌بینم در قرن بیست‌و‌یکم هنوز دست از تحلیل‌های دم‌دستی برنداشته‌ایم و یک جوری با پز روشنفکری و نگاه از بالا با مسایل سیاسی برخورد می‌کنیم که انگار از صدر مشروطه تا الان کنار ستارخان برای آزادی جنگیده‌ایم و در طول این صد سالی که در حال مبارزه بوده‌ایم، سه بار دکترای علوم سیاسی گرفته‌ایم! تا جایی که از نگاه ما کسانی که رای می‌دهند افراد ساده‌لوحی هستند که بازیچه شده‌اند ولی خودشان خبر ندارند و فکر می‌کنند با رای دادن چیزی عوض می‌شود و دائم این گزاره مهمل و دکوری را تکرار می‌کنیم که اگر رای دادن چیزی را عوض می‌کرد، سیاستمداران نمی‌گذاشتند مردم رای دهند، در واقع تمام دانش سیاسی‌مان در همین دو جمله خلاصه می‌شود!
مایی که می‌گوییم رای دادن چیزی را عوض نمی‌کند باید این را بدانیم که اگر رای دادن چیزی را عوض نمی‌کرد ما الان اگر در قحطی ناشی از جنگ به سر نمی‌بردیم، قطعا منتظر بودیم در ازای 200 هزار بشکه نفتی که در گذشته می‌فروختیم، کشتی‌های بیمه نشده‌مان از هند برایمان گندم بیاورند و هر روز با ناامیدی بیشتر از امروز به تابلوهای قیمت ارز در خیابان فردوسی زل می‌زدیم که عدد 10 هزار تومان را نشان می‌دادند!
اگر با خودمان رو‌راست باشیم ما تحریمی‌ها هزینه‌ای برای رسیدن به آنچه می‌خواهیم، پرداخت نکرده‌ایم یا اگر کرده‌ایم به اندازه خیلی‌ها که اسم‌شان را نمی‌توانم بیاورم پرداخت نکرده‌ایم!حس سرخوردگی و اعتماد نداشتن به هیچ بنی‌بشری را خوب می‌فهمم اما بعید می‌دانم بیشتر از بعضی‌ها که باز هم اسم‌شان را نمی‌توانم بیاورم برای رسیدن به خواست‌مان سرخورده باشیم!


دوستان تحریمی، منفعل و در عین حال ایده‌آل‌گرای من... اگر ثابت شود که با رای ندادن و تحریم گره از مشکلات ما باز می‌شود، مطمئن باشید من قبل از شما موافق رای ندادن بودم. باید واقع‌گرا بود و از رویا‌پردازی دست بر برداشت ولی واقعیت این است که برای رسیدن به آزادی، دموکراسی و پیشرفت راهی جز صندوق رای نیست. دموکراسی در جیب هیچ سیاستمداری قایم نشده بلکه اتفاقی است که باید اول در مغز ما بیفتد و بعد پای در راه آن بگذاریم راهی که امروز به نظر من ربطی به بد و بدتر ندارد در واقع انتخاب بین راه و بیراهه است.
فردا می رویم و رای می دهیم تا «راه» را انتخاب کنیم.