قمار دوسر باخت قالیباف

تصور اینکه محمدباقر قالیباف بخواهد با کناره‌گیری و اعلام حمایت از رییسی وداع زودهنگامی با عرصه رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو داشته باشد، مشکل بود چراکه او با اعلام مواضع و دورخیزی که از خود نشان داده بود، می‌خواست به طرفدارانش در جبهه اصولگرایان بگوید که می‌خواهد تا پایان بماند و به هر طریق ممکن دولت روحانی را تنها دولت تک‌دوره‌ای بعد از انقلاب کند. اما همه آن انگیزه‌ها و رغبت دیری نپایید و جای خود را به کناره‌گیری راهبردی و اعلام حمایت به رییسی داد.
ساده‌انگاری است که اگر کسی بخواهد همه علت کناره‌گیری قالیباف را در حمایت از رییسی خلاصه کند. تردیدی نیست که حمایت از رییسی فقط یک علت است و همه آن نیست. بدون تردید بخشی از علت کنارگیری قالیباف در اتفافاتی ریشه دارد که روز‌های اخیر ورق خورده است. در این ارتباط به نظر می‌رسد که کناره‌گیری او نه از سر میل باطنی بلکه بیشتر تحمیلی و تحت تاثیر سفارش اعاظم جریان اصولگرایی رقم خورده است. به این معنی که این کناره‌گیری هدفمند بتواند موازنه در انتخابات را به زیان و ضرر جریان اعتدال و دولت روحانی تغییر دهد. در این شرایط آنگونه که اصولگرایان خواهان آن هستند هدف فقط شکست روحانی است و در اساس فرقی هم نمی‌کند که پروژه شکست روحانی به دست رییسی ورق می‌خورد یا قرار است از مسیر حمایت قالیباف آن‌هم با کناره‌گیری ممکن شود.
در سطحی دیگر ترس از تکرار شکست در تحقق وعده‌هایش هم علت دیگر تصمیم قالیباف در این کناره‌گیری زودهنگام است. در این ارتباط و با توجه به مجموع شواهد، سناریوی ترس از شکست بیشترین علت کناره‌گیری اوست. به واقع قالیباف با این کناره‌گیری درصدد آن است که شکست دیگری را به کارنامه شکست‌های گذشته خود اضافه نکند. ضمن آنکه مناظره دوم و سوم نشان داد که چه شکست حتمی و قریب‌الوقوعی در انتظار اوست. به واقع این مناظرات مشروعیت او را مشخص کرد و نشان داد سطح و وزن او در سپهر سیاست وقت حاضر ایران تا چه میزان مخدوش و تنزل یافته است.
به هر تقدیر کناره‌گیری قالیباف با هر هدف و نیتی که باشد، قمار دوسر باخت این ماجرا به حساب می‌آید. در این قمار سیاسی او هم بازی را به رقیب اصلی یعنی روحانی واگذار کرده است و هم به خود و مردم چراکه آن‌گونه که قرائن و اتفاقات زیر پوست انتخابات نشان می‌دهد، کناره‌گیری او هیچ کمکی به سبد رای رییسی نمی‌کند بلکه از قضا چه‌بسا موجب فرار و گسیل رای به سبد روحانی هم بشود. این ادعا را می‌توان از سطح پایگاه اجتماعی قالیباف حدس زد چراکه بدنه اجتماعی حامیان قالیباف از بیشتر جنبه‌ها قرابت و همسویی بیشتری به گفتمان روحانی دارند تا رییسی. در قمار با مردم نیز بازی قالیباف نشان داد آن وعده‌ها و امید‌ها به زندگی خوب، چه زودهنگام و سخت دچار مسوولیت‌گریزی و فراموشی شده است. البته جدای از گفتمان اعتدال که برنده اصلی این بازی است، قمار قالیباف یک برنده دیگر نیز دارد و آن کسی نیست جز محمود احمدی‌نژاد که هم‌اینک خار چشم و استخوان در گلوی اصولگرایان شده است و هم‌اوست که به جهت گاف فاحش و شکست معنادار قالیباف آن‌هم با نفس مطمئنه و البته با خاطری آرام نظاره‌گر ماجرا و رویداد‌هاست.


* مدرس علوم سیاسی و روابط بین‌الملل
S.Harsani.k@gmail.com