ضرورت بازبینی لیست امید شورای شهر تهران

کش و قوس‌های چند هفته اخیر انتخابات شورای شهر تهران و موضوعات مربوط به صلاحیت و لیست‌های متعدد موضوع سیاسی- اجتماعی پیچیده و قابل تاملی است که در این یادداشت سعی می‌شود با محور قرار دادن ترکیب لیست شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان تا حدی به برخی از ابعاد و نقادی آن پرداخته شود.
شاید بتوان گفت تشکیلات اصلاح‌طلبان تنها ساختار شبه‌حزبی نسبتا دموکراتیک را در فضای سیاسی ایران داراست و سایر گروه‌ها و تفکرات سیاسی به‌دلایل متعددی در حال حاضر از تشکیلات منسجم، ریشه‌دار و موثری برخوردار نیستند.
از طرفی اعضای شوراها در اصل باید از نهاد حزب برخاسته و خاستگاه حزبی مشخصی داشته باشند که این نیز امری بدیهی و خدشه‌ناپذیر است. ولی با توجه به این دو واقعیت موجود، عملا چه رابطه توجیه‌پذیری را می‌توان بین این دو یافت که هم تا حدی وجهه دموکراتیک شوراها حفظ شده و هم بتوان از پتانسیل این تشکیلات ریشه‌دار بهره‌مند شد.
اینکه تشکیلات اصلاح‌طلبان صرفا به توان و نیروهای درون حزبی خود توجه کرده و منافع حزبی خویش را در اولویت قرار دهد در یک کشور مفروض با دموکراسی مستقر نسبی و فضای متوازن سیاسی امری کاملا بدیهی و قابل دفاع است ولی در عرصه سیاسی ایران بسیاری از گروه‌های اجتماعی از جمله جامعه مدنی مستقل از پایگاه حزبی همسو محروم است و عملا امکانات و زمینه چندانی برای عرض‌اندام در عرصه‌های سیاسی همچون انتخابات شوراها ندارد ولی با یک درایت بلندنظرانه و با مسوولیت‌پذیری صادقانه می‌توان از تشکیلات اصلاح‌طلبی انتظار داشت که جهت رفع چنین نقیصه‌هایی تا حدودی ازخودگذشتگی کرده و با حفظ ماهیت خویش، زمینه‌های حداقلی را در چنین آوردگاه‌هایی همچون انتخابات برای این طیف‌های دموکراتیک فراهم کند. البته باز تاکید می‌شود که جذب به معنای حل شدن در تشکیلات حزبی خودی و جذب و میدان دادن با حفظ استقلال رای و همزیستی سیاسی مسالمت‌آمیز دو مقوله متفاوت هستند. بنابراین این انتظار از اصلاح‌طلبان وجود داشت که لااقل در عملکردهای سیاسی ملموس‌شان همچون لیست‌های انتخاباتی سهمیه‌های حداقلی را برخی از نیروهای مستقل و بدون پایگاه سیاسی عملیاتی را در نظر بگیرند که این می‌تواند عین درایت و دوراندیشی سیاسی محسوب شود.


ولی متاسفانه در لیست موسوم به لیست امید این ریسک‌پذیری حکیمانه و بجا به چشم نمی‌خورد و البته دیوار توجیه و حاشا مثل همیشه بلند است و معمولا طبق همان سیاست همیشگی‌مان، القای پذیرش یک نوع اضطرار و مصلحت‌اندیشی نیز چاشنی کار می‌شود. این لیست شاید در ٨٠ درصد مصادیقش لیست قابل دفاع و درخور توجهی باشد ولی ٢٠ درصد مواردی که مورد نقد واقع می‌شود قابل چشم‌پوشی و اغماض نیست و اهمال در مسوولیت اجتماعی و سیاسی تشکیلات اصلاح‌طلبان در قبال جامعه مدنی و شخصیت‌های مستقل امری نیست که بتوان با توجیه و منطق نخ‌نمای همیشگی آن را رفع و رجوع کرد.
از طرفی اتفاق نامبارکی که معمولا در فضای سیاسی ایران رخ می‌دهد این است که وقتی یک جناح سیاسی در برخی موارد محق بوده و کنترل امور را در دست می‌گیرد اغلب منتقدان سیاسی نیز ترجیح می‌دهند با چاشنی رقیب‌هراسی، تحت هر شرایطی با آن جناح همسو شده و عملا روح نقادی قربانی مصلحت‌اندیشی‌های غیرضرور و حتی تمامیت‌خواهانه می‌شود. این مساله بسیار حیاتی است که انحصارطلبی و تمامیت‌خواهی مختص طیف و گروه سیاسی خاصی نیست و هر جریان سیاسی در مقاطعی می‌تواند در این ورطه گرفتار شود. البته مسلما جناح‌های سیاسی که قرابت خیلی کمتری با اصول دموکراتیک دارند بیشتر در معرض خطر هستند ولی این به‌معنای بیمه شدن جناح‌های با عیار دموکراسی بالاتر در مقابل این پرتگاه سیاسی نیست. کمااینکه در کشوری همچون آمریکا که یکی از بالاترین استانداردهای دموکراسی جهان را دارد، دیدیم که فردی همچون ترامپ آن دموکراسی را به چالش کشیده و درصدد تحمیل تمامیت‌خواهی نوین خویش به نظام آمریکا برآمده است. بنابراین همان‌گونه که جزو اصول اولیه دموکراسی نیز است، حفظ موضع نقادانه و پرهیز از انباشت مصلحت‌اندیشی‌ها و توجیه‌ها باید به موقع و بدون غرض‌ورزی نسبت به رویه‌های غیرقابل اغماض حساسیت نشان داده و از منحرف شدن از جاده واضح و مبرهن دموکراسی‌خواهی پرهیز کرد.
بنابراین با تمامی توجیهات فوق احساس می‌شود که در ارتباط با لیست امید شورای شهر تهران بازبینی نقادانه‌ای لازم است و تا زمان باقی است باید یک تجدیدنظر حداقلی در آن لحاظ شده و دموکراسی قربانی اقتدار حزبی یا رقیب‌هراسی نشود. البته با وجود اینکه می‌توان نقدهای بیشتری به لیست مزبور داشت ولی جهت آسیب‌زایی کمتر و همچنین با توجه به ظرفیت‌های قطعی موجود در بین کاندیداهای خارج از لیست به نظر می‌رسد حداقل دو تغییر در ترکیب این لیست‌گریزناپذیر و لازم‌الاجراست. این دو نفر که با قطعیت نسبی مدنظر هستند آقایان حسین راغفر و یاشار سلطانی هستند که نامشان در لیست امید جا نگرفته است. تقریبا تردید نسبت به این دو نفر نزد شخصیت‌های مستقل بسیار اندک بوده و از مقبولیت عمومی درخوری نیز برخوردارند. حسین راغفر که یک شخصیت مستقل دانشگاهی و مدنی است و از عقبه فکری و اجتماعی خوبی برخوردار است و یاشار سلطانی که باوجود جوان بودن سابقه قابل اتکایی در زمینه مبارزه با فساد و دغدغه‌مند بودن را داراست. حضور این دو نفر به انضمام 19 نفر از لیست امید در شورای تهران نه‌تنها به جهت قابلیت‌های فردی این آقایان امر مبارکی تلقی می‌شود، از طرفی آفات و نقدهای تند نسبت به لیست اصلاح‌طلبان را نیز کاهش می‌دهد و احتمال موفقیت آنها را افزایش داده و در واقع به‌عنوان یک سوپاپ اطمینان عمل می‌کند. هرچند تقریبا هیچ شخصیت و چهره سیاسی مستقلی حاضر به اعلام علنی چنین ابتکار عملی نشده است ولی احساس می‌شود جامعه در این زمینه نیاز به مشاوره و تنویر افکار بیشتری دارد. ولی متاسفانه مصلحت‌اندیشی‌ها و محافظه‌کاری‌های سیاسی مانع اعلام مصداقی و علنی چنین گزینه‌هایی به‌صورت علنی به مردم و ریسک‌پذیری سازنده می‌شود.
البته جایگزینی دو نفر در لیست ٢١ نفره لیست امید امری به غایت پیچیده و سخت است ولی جهت رفع سردرگمی و در راستای کمک به مردم جهت انتخاب درست و پرهیز از ضربه خوردن به لیست موجود احساس می‌شود که مصادیق مدنظر حذفی نیز باید اعلان عمومی شود. اما به جهت اینکه شائبه تخریب ایجاد نشود دلایل مدنظر جهت جایگزینی این دو نفر شمرده نمی‌شود و صرفا به بیان نام این جایگزین‌ها بسنده می‌شود. بنا به دلایل متعدد و شناخت شخصی نسبت به حسین راغفر، احساس می‌شود او گزینه مناسب‌تری جهت جایگزینی با محمد سالاری در لیست است. همچنین جایگزینی یاشار سلطانی با بهاره آروین هم هوشمندانه و مفید فایده خواهد بود. یاشار سلطانی در مقطعی که تردیدها نسبت به پرونده‌های مالی، علی‌الخصوص در حوزه شهرداری افزایش یافته است، می‌تواند فردی موثر و پرانرژی و غیرقابل مسامحه‌ای به‌حساب آید و چون وابستگی حزبی نیز ندارد راحت‌تر قادر به ایفای نقش در زمینه مبارزه با فسادهای خرد و کلان خواهد بود. علی‌الخصوص که فردی همچون رحمت‌الله حافظی نیز دیگر در شورای آتی حضور نخواهد داشت. نابراین بنا به توجیهات یادشده با چنین رویکردی نه‌تنها می‌توان به آزاد شدن شهر و بازگشتش به مسیر عقلانیت امیدوار بود بلکه زمینه یک تمرین واقعی دموکراسی و پرهیز از آفت‌های سیاسی و اداری نیز مدنظر قرار خواهد گرفت.
omid.pouraziz@gmail.com