مرگ احساس مسئولیت اجتماعی در حادثه «پلاسکو» شهروند مزاحم

رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران در گفت و گو با «ابتکار»: مرزهای اخلاقی را گم کرده ایم رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در گفت و گو با «ابتکار»: به خاطر اینکه زمینه‌های زیادی برای ابراز احساسات نداریم از زمینه‌های فرعی و اتفاقی استفاده می‌کنیم گروه جامعه-فریبا نباتی: یکی چاقو می زد، دیگری جان می داد و باقی هم تماشا می کردند. از 6 آبان ماه سال 89 که در خیابان کاج سعادت آباد تهران مردم به جای نجات جان نیمه جان «یزدان» 30 ساله از زیر ضربات متعدد چاقوی «یعقوب» تنها به تماشا ایستادند و به جای کمک به تصویربرداری از ماجرا پرداختند، از روزی که به روز سیاه تهران معروف شد، 6 سال گذشته اما مردم همان هستند که آن روز بودند. مردمی که یک بار دیگر و با فروریختن ساختمان 54 ساله و نماد مدرنیته تهران نه تنها روز سیاه دیگری را رقم زدند بلکه مرزهای اخلاقی را یک بار دیگر فرو ریختند. یک بار دیگر «پلاسکو» پس از حادثه فرو ریختن ساختمان پلاسکو و تا دقایقی پس از ماجرا گزارش ها و اخبار بسیاری مخابره شد. یکی از گزارش ها اما بیش از حادثه فروریختن ساختمان17 طبقه پلاسکو و نماد مدرنیته تهران تاسف را در پی داشت؛ ازدحام مردمی که از نقاط مختلف شهر و بدون هیچ دلیلی در محل حادثه جمع شده بودند. تجمعی که روند امدادرسانی را به آتش نشانان آسیب دیده کند کرد. مردم با این حضور بی موقع نه تنها مانع از امدادرسانی به موقع به حادثه دیدگان شدند بلکه با ساختمان شعله ور پلاسکو و سپس آوار آن سلفی گرفتند و به سرعت در شبکه های مجازی به اشتراک گذاشتند. سلفی شهروندان با حریق و آوار ساختمان پلاسکو گرچه سوژه شبکه های اجتماعی شد و با تمسخر و تاسف روبه رو شد اما گوش ها شنوا نبود و تاثیری در پراکنده شدن سیل جمعیت نداشت. مردم با همه تذکرات ماموران آتش نشانی و پلیس همچنان به دنبال ثبت لحظات تلخ حادثه با موبایل هایشان، share کردن و like گرفتن در صفحات مجازی بودند. کاری که در تمام مدت حادثه و تا لحظه تنظیم این گزارش ادامه داشت. تجمع در محل حادثه و ثبت لحظات تنها بخشی از رفتار مردم پس از حادثه پلاسکو بود. در کنار این بودند تعدادی که در خیابان های اطراف ساختمان فروریخته پلاسکو بدون توجه به عمق حادثه و تذکرات و اخطارها، به خرید کردن مشغول بودند. مردمی که همچنان در شبکه های اجتماعی به نفرین کسبه ای که به گمانشان گران فروشی کرده اند و حقشان است این بلا سرشان بیاید و تحلیل های سیاسی می پرداختند بدون اینکه به این فکر کنند تعدادی آتش نشان جانشان را در کف دست گرفته، به میان شعله های آتش و خاک و آوار رفته اند، بدون اینکه فکر کنند حدود 600 کسبه دارائیشان را از دست داده اند و کارگران و خانواده های شاغل در ساختمان قدیمی آوار شده، در آستانه عید با مشکلات اقتصادی روبه رو خواهند شد. حادثه آتش سوزی ساختمان پلاسکو گذشته از پیام هایی که در حوزه مدیریت بحران شهری دارد یک پیام مهم اجتماعی نیز دارد اینکه حس مسئولیت اجتماعی در میان مردم ایران به شدت کاهش یافته. اینکه چرا حس مسئولیت اجتماعی در میان ایرانیان روز به روز کمتر می شود و این آسیب چه تبعاتی در پی دارد؟ سوالاتی بود که کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران و محمد امین قانعی راد رئیس سابق انجمن جامعه شناسی در گفت و گو با «ابتکار» به آن پاسخ گفته اند. رفتارهای غیراخلاقی به هنجار اجتماعی تبدیل شده است کوروش محمدی رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران درباره کاهش حس مسئولیت اجتماعی در جامعه ایرانی می گوید:« متاسفانه در دو دهه اخیر رفتارهای خارج از اصول اخلاقی که مبتنی بر منافع و باورهای فردی است بر رفتار مردم حاکم و موجب تحلیل دیدگاه جمعی شد. مباحث غیراخلاقی به مسائل اجتماعی ورود و افراد به سمت رفتارهای غیراخلاقی گرایش پیدا کرده و این رفتار به مرور به هنجار اجتماعی تبدیل شده است.» او با بیان اینکه مسئولیت اجتماعی مردم به یک موبایل محدود شده اضافه می کند:«تصور می کنم جامعه ما در تعاملات و ارتباطات اجتماعی بر نگاه های فردی که مبتنی بر فرهنگ وارداتی است از فرهنگ دلنشین ایرانی جدا شده . ما در فرهنگ ایرانی غیر از مشارکت و همدلی چیزی نداشتیم اما امروزه این مشارکت جایش را به جک ساختن و تصویر سازی با موبایل از مصائب مردم داده.» این آسیب شناس اجتماعی با بیان اینکه حس مسئولیت اجتماعی به شدت آسیب دیده است می افزاید:« این تنها شامل افراد عادی جامعه نیست، متاسفانه این آسیب در جمع نخبگان نیز دیده می شود. در حادثه پلاسکو می بینیم سیاسیون و چهره های صاحب نظر به جای اینکه عزم ملی را به مدد فرا بخوانند و همدردی و همدلی را در جامعه ایجاد کند به دنبال تسویه حساب سیاسی از ماجرا هستند.» محمدی در خصوص چرایی کاهش مسئولیت اجتماعی در جامعه می گوید:«چون مرزهای اخلاقی را گم کرده ایم و تعاملات اجتماعی را با مسائل سیاسی اشتباه گرفته ایم و موضع گیری های شخصی و حقوقی به سمت منافع فردی گرایش پیدا کرده است. بخشی از این آسیب به مشکلات اقتصادی و فقر و بیکاری ناشی از آن و نیز مشکلات و ناکامی های اجتماعی که در پی آن پیش آمده بازمی گردد. این موارد باعث شده است از هویت اصلی دور بیفتیم و سردرگم شویم. ما نقش اصلی خود را گم کرده ایم. وظایف و مسئولیت ها را گم کرده ایم. نمی دانیم هویت ایرانی چیست. در تحولات اجتماعی هیچ کاری صورت نگرفته است. در حوزه تعلیم و تربیت دچار یک نظام افسار گسیخته شده ایم. خانواده ازهیچ اصولی تبعیت نمی کند از منزلت انسانی افراد کاسته شده و بی هویتی پررنگ شده است و حس تعلق پذیری به جامعه را از دست دادیم. مردم خیلی احساس تعلق خاطر به جامعه خود ندارند. احساس نمی کنند جزئی از جامعه هستند و امیدی به آینده ندارند.» او ریشه اصلی رنگ باختن حس تعلق اجتماعی را گذار از سنت به مدرنیته می داند و تاکید می کند:«در روند گذار از دوران سنتی به مدرن ما بسیاری از ارزش های سنتی و بومی مثل صله رحم، همدردی و همگرایی را از دست دادیم. بنابراین در یک جامعه فاقد این ارزش ها نه با اصول مدرن سازگار شدیم و نه به اصول سنتی وفادار ماندیم.» این کارشناس حوزه اجتماعی سومدیریت را از دیگر عوامل ایجاد این آسیب برمی شمارد و تصریح می کند:«این سو مدیریت در جامعه باعث شده است بخشی از جامعه از بدنه جامعه جدا شده و فردگرایی به مرز خطرناک پیش رود.» رئیس انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران ادامه این روند را مشکل جدی جامعه ایرانی عنوان می کند و ادامه می دهد: «مسئولیت اجتماعی از شاخص های مشارکت جمعی است در حالی که با ادامه این روند ارزش ها و سنتی های باقی مانده و ارتباطات و تعاملات اجتماعی کم رنگ تر شده و مردم هیچ گونه باور و احساسی به هم نخواهند داشت. مردم بدون فرهنگسازی به عرصه خودباختگی اجتماعی پیش می روند، امری بسیار خطرناک که متاسفانه جامعه دچار آن شده است.» خودابزاری بدون حس مسئولیت مدنی محمد امین قانعی راد رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران نیز افراد حاضر در صحنه حادثه پلاسکو را شهروند مزاحم می خواند و می گوید: «به این افراد شهروند مزاحم باید بگوییم تا شهروند خبرنگار، چون به اندازه کافی موضوع تحت پوشش رسانه‌ای قرار گرفت و خلاء رسانه‌ای نداشتیم که نیاز به شهروند خبرنگار داشته باشیم. اینکه برخی می‌گویند مردم به صدا و سیما اعتماد ندارندهمیشه این‌طور نیست بلکه این حس را داریم که حضور خودمان را ثبت کنیم و برای دوستانمان بفرستیم. یک نوع خودابرازی است که ویژگی مدنی ندارد و کسی در این میان نمی خواهد رسالت مدنی خود را انجام دهد.» او در پاسخ به چرایی کاهش حس مسئولیت اجتماعی در میان ایرانیان با بیان اینکه در سال‌های اخیر این موضوع افزایش یافته است، اضافه می کند:« افراد جزو شبکه‌های مجازی متعددی هستند، هر کسی عضو گروه و کانال‌هایی است و احساس می‌کند که برای این‌ها اخبار تهیه می‌کند و می‌فرستد و این یک نوع کسب اعتبار کردن هم هست.» رئیس سابق انجمن جامعه شناسی ایران در خصوص فرهنگسازی در برخورد با حوادث و بحران‌ها توضیح می‌دهد:«این اتفاق نیاز به اخلاق مدنی دارد. اخلاق مدنی دو بعد دارد؛ یکی رفتار شهروندان و یکی رفتار دولتمردان و مسئولان که از همدیگر الگو می‌گیرند. شهروندان وقتی آشفتگی‌هایی در رفتار سیاستمداران می‌بینند جری می‌شوند که بیایند و رفتار نامنضبطی را انجام دهند. مردم می‌خواهند ابراز وجود کنند اما عرصه، امکانات و ابزار و مشارکت آن در جامعه کم است که بتواند اوقات خود را پر کنند و بتوانند رفتار سازمان‌یافته و سیستماتیکی نشان دهند، برای همین آن‌ها از این عرصه‌های اتفاقی استفاده می‌کنند تا به کنجکاوی خود پاسخ بدهند و پیامی برای دیگران بفرستند و مشارکتی کنند. به خاطر اینکه زمینه‌های زیادی برای ابراز بروز و احساسات نداریم از زمینه‌های فرعی و اتفاقی استفاده می‌کنیم.»