مادران شهدای مدافع حرم، مدافعان سلامت را تنها نگذاشتند

سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: نام ایران که به میان می‌آید، قلب‌شان تندتر می‌زند و تمام وجودشان را عشق فرامی‌گیرد. آن‌ها که روزی در میدان نبرد، عزیزترین کسان‌شان را برای دفاع از اسلام و ایران بدرقه کردند، حالا در موضوع کرونا خودشان پای کار آمده‌اند و آماده جانفشانی شده‌اند. خانواده شهدا به ویژه مادران شهدای مدافع حرم، امروز در حوزه دیگری مشغول دفاع از کشور هستند. آن‌ها حالا در کنار مدافعان سلامت، برای شکست این بیماری می‌جنگند. این مادران جنگیدن را خوب بلدند. زندگی آن‌ها عمری در مبارزه و جهاد گذشته و حالا با روحیه‌ای بالا پا به میدان گذاشته‌اند و با جان و دل خدمت می‌کنند. پشتیبانی این مادران شهید از مدافعان سلامت، خستگی را از تن همه درخواهد آورد و روحیه‌شان را بالا خواهد برد. آن‌ها پا به میدان گذاشته‌اند تا رخت خستگی را از تن پرستاران و ناامیدی را از جان بیماران درآورند. «زهره تبریزی» مادر شهید مدافع حرم «علی‌اصغر کریمی»، مادر شهید «محمدحسین میردوستی»، مادر شهید علی آقاعبداللهی و... تعدادی از این مادران فداکار هستند که این روز‌ها دست به کار شده‌اند و با کمک‌های خود، مایه دلگرمی مدافعان سلامت می‌شوند.

عشق به میهن
جز عشق به میهن و همنوع نمی‌توان واژه دیگری برای کار بزرگی که در طول این سال‌ها انجام داده‌اند، به کار برد. آن‌ها قوی‌ترین مردمان این سرزمین بوده‌اند. بدون هیچ توقع و منتی هر جایی که کشور به وجودشان نیاز داشته ثابت‌قدم جلو آمده‌اند و تا آخرین لحظه خستگی‌ناپذیر در میدان مانده‌اند.


برای پی بردن به قدرت این مادران باید به چند سال قبل برگشت. زمانی که تروریست‌های داعشی با وحشی‌گری به دنبال خرابی و ویرانی سرزمین‌های اسلامی بودند، سربازانی از دامن همین مادران برای دفاع از کیان اسلام و ایران برخاستند و خودشان را به خط مقدم جبهه‌های مقاومت رساندند.
تروریست‌های داعشی که با پول و سلاح وهابیون تغذیه می‌شدند و در جنایت و وحشی‌گری از انجام کاری ابا نداشتند، سوریه را با خاک یکسان کردند، جمعیت زیادی از مردم عراق و شام را آواره کردند و خودشان را مهیای رسیدن به مرز‌های ایران می‌کردند. هدف اول و آخر آنها، آمدن به ایران و ناامن کردن فضای شهر‌های کشورمان بود. در فیلم‌های تبلیغاتی که ساخته بودند بار‌ها تصاویری از خراب کردن نماد‌های تهران و دیگر شهر‌ها نشان داده بودند و به امید دستیابی به چنین آرزویی سوار بر ماشین قتل و کشتار می‌تاختند.
بدرقه فرزند
در همین دوران جوانان ایرانی داوطلب مقابله با تروریست‌ها و دفاع از حریم اهل بیت (ع) شدند. مادران ایرانی می‌دانستند گام نهادن در این جبهه متلاطم، چه مخاطراتی را برای فرزندشان به همراه دارد. با این وجود، هیچ‌گاه نترسیدند و فرزندشان را از رفتن در این مسیر منصرف نکردند. پرقدرت پشت فرزندشان ایستادند و همراهی‌اش کردند. آخرین وسایل جگرگوشه‌شان را خودشان جمع کردند، عزیزشان را در آغوش کشیدند و در حالی که از زیر قرآن ردش می‌کردند با سلام و صلوات دردانه‌شان را راهی یک جبهه پرخطر کردند.
حتماً وقتی برای آخرین بار نگاهی به پسر رشیدشان می‌انداختند، در دلشان هزار بار قربان صدقه جوانی و قد رعنایشان می‌رفتند و در دل نگران می‌گفتند نکند این آخرین باری باشد که قد و بالایش را می‌بینم. حتماً در آن لحظه دلشان می‌لرزید و با خود می‌گفتند اگر بدن پسرم خراش و زخمی بردارد، چه باید بکنم؛ و کمی بعد دل را قوی می‌کردند و می‌گفتند نه تنها الان اسلام و ایران به وجود پسرم نیاز دارد، بلکه مسلمانان مظلوم کشور‌های دیگر دست یاری به سوی‌مان دراز کرده‌اند، پس باید او را راهی کنم تا جلوی شر و فتنه دشمنان را بگیرند. همان‌طور که در دفاع مقدس پدر او در جبهه‌ها مقابل بعثی‌ها جنگید، حالا نوبت اوست که اجازه ندهد یک بار دیگر پای دشمنی وارد خاک کشورمان شود.
رزمندگان مدافع حرم راهی شدند، طومار تروریست‌ها را درهم پیچیدند، ولی خیلی‌هایشان دیگر به خانه بازنگشتند. تابوت‌هایشان روی دوش مردم در خیابان‌های شهر تشییع می‌شد و مادری با چشم گریان به غیرت و شجاعت فرزندش درود می‌فرستاد. مادر دلش تنگ بود، ولی محکم و استوار به کار بزرگ فرزندش افتخار می‌کرد. می‌دانست اگر فرزندش در این مسیر پا نگذاشته بود معلوم نبود امروز چه سرنوشتی پیش رویمان قرار می‌گرفت.
قهرمانان وطن
حالا که چند سالی از شهادت فرزندانشان می‌گذرد پسرهایشان قهرمان مردم ایران شده‌اند و تصاویرشان در کوچه و خیابان‌ها نقش بسته است. آن رزمندگان گمنام را حالا امروز همه با اسم کوچک می‌شناسند. خیلی‌ها از همین شهدا در بسیاری از مراحل زندگی‌شان مدد می‌گیرند. بسیاری هنگام زیارت حرم اهل بیت (ع) و به ویژه در راهپیمایی اربعین نایب‌الزیاره شهدای مدافع حرم می‌شوند و عکس آن‌ها را به کیف و لباس‌شان می‌زنند تا همواره شهید را کنار خودشان حس کنند. مزارشان محلی آرامش‌بخش برای زائران شده و شهدای مدافع حرم فرهنگ و جلوه‌ای تازه از ایثار و از خودگذشتگی را با خود آوردند.
مدتی است کشور درگیر ویروس مرگبار کرونا شده است. مردم و جامعه پزشکی روز‌های سختی را می‌گذرانند و همه دست به دست هم داده‌اند تا این بیماری مهلک را شکست دهند. در چنین روز‌هایی مادران شهدای مدافع حرم نیز پا به میدان گذاشته‌اند تا از هر طریقی که شده به جهادگران عرصه سلامت کمک کنند. آن‌ها می‌دانند اگر فرزندشان شهید نشده بود و در قید حیات بود، در این شرایط سخت و حساس، وارد عمل می‌شد و هر کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد.
مادران شهدای مدافع حرم چند سالی هست که بعد از شهادت فرزندانشان در سوریه و عراق، راه‌های گوناگونی را برای تداوم خدمت به مردم و ایران آزموده‌اند. برای انجام فعالیت‌هایی که ادامه راه پسر‌های شهیدشان باشد گردهمایی‌هایی برگزار کرده‌اند و در این ایام نیز کنار یکدیگر در سازمان نشر آثار و ارزش‌های مشارکت زنان گرد آمده‌اند تا بسته‎هایی خوراکی را تهیه کرده و به کادر درمان و بیماران کرونایی بیمارستان‌ها برسانند.
در این بسته‌ها عشق، ایثار و همدلی نهفته است. هر کس که این بسته‌ها به دستش برسد، می‌داند دست‌های پرمهر مادری تک‌تک اقلام داخل جعبه را چیده و با دعای خیر برایش فرستاده است. همین حس و حال و همین عشق به دیگری در سخت‌ترین لحظات، دست آدم را می‌گیرد و روحیه‌ای دوچندان به او می‌دهد.
پشتیبانی مادران شهید
مادران شهدای مدافع حرم با اشتیاق و در پس‌زمینه زمزمه دعای فرج، تصاویر فرزندان شهیدشان را در بسته‌های بهداشتی مبارزه با بیماری کرونا می‌گذارند که پیام نانوشته‌ای به مدافعان سلامت برسانند، اینکه «روزی فرزندان ما با فدا کردن جان خود مدافعان این سرزمین لقب گرفتند و امروز که شما پرستاران و پزشکان و کادر خدماتی در خط مقدم مبارزه با بیماری قرار دارید، در حال جهادی همچون جهاد فرزندان ما هستید.» آن طرف‌تر قاب عکس‌های شهدا نظاره‌گر دست‌های مهربان مادران شهداست که توشه راه مدافعان سلامت را آماده می‌کند.
«زهره تبریزی» مادر شهید مدافع حرم «علی‌اصغر کریمی» و دختر شهید دفاع مقدس همان‌طور که سیب‌ها را در دستش با دستمال پاک می‌کند، درباره فعالیت‌های این روزهایشان می‌‎گوید: «امروز به نیت شادی روح فرزند شهیدم اینجا هستم تا کوچک‌ترین کاری برای رفع خستگی کادر درمان کرده باشم و خیر این کار به روح شهدا برسد. یادش به‌خیر، امروز این حضور خانم‌ها مرا یاد روز‌های دفاع مقدس انداخت که با خواهران و برادرانم برای بسته‌بندی مواد غذایی و تهیه لباس هر کاری از دستمان برمی‌آمد، انجام می‌دادیم. علی‌اصغر اگر بود سر و دست می‌شکست تا کاری انجام دهد، یادم هست ساختمان پلاسکو که آتش گرفت خیلی بی‌قرار شد، تمام تلاشش را کرد تا بتواند کمکی کند. رفته بود نزدیک ساختمان، اما اجازه کار ندادند، می‌گفت حاضرم جانم را از دست بدهم تا چند نفر از همنوعانم را نجات دهم. خودمان کمک کنیم که ویروس منتقل نشود. دوم اینکه اگر کمکی جایی نیاز هست دریغ نکنیم، زحمات پرستاران و کادر درمانی را ببینیم. هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم. اگر قرار است خیراتی انجام بدهیم برای کادر درمان باشد.»
همچون روز‌های جنگ
مادران شهید زیادی دورهم جمع شده‌اند. مادر شهید علی آقاعبداللهی که پیکر پسرش هنوز مفقود است و به میهن بازنگشته در این جمع حضور دارد. پسرش در ۲۵ سالگی و درست ۳۱ روز پس از اعزام در منطقه خالدیه خان‌طومان به شهادت رسید.
مادر شهید حمیدرضا اسداللهی، از شهدای سرشناس مدافع حرم نیز حضور دارد. شهید اسداللهی یکی از جهادگران بین‌المللی بود و پس از شهادتش مسلمانان هفت کشور دنیا شهادتش را تسلیت گفتند. مادر شهید «دانیال صفری» هم یکی دیگر از مادران حاضر در جمع است که یاد فرزند شهیدش را زنده می‌کند و می‌گوید: «معمولاً در کار‌های جهادی شرکت داشت و، چون آموزش‌های بهیاری دیده بود اگر الان حضور داشت قطعاً یکی از افرادی بود که در بیمارستان‌ها کمک می‌کنند.»
مادر شهید «محمد کامران» نیز از اصفهان خودش را به این گروه رسانده تا سهمی در این کار خیر داشته باشد. مادر شهید که زمان جنگ همسرش در جبهه‌ها حضور داشت و خودش در پشت جبهه، در کنار دیگر همسران و مادران فعالیت می‌کرد، می‌گوید که امروز و در چنین شرایطی چطور می‌تواند بنشیند و دست روی دست بگذارد و کاری نکند. این مادران با فرهنگ ایثار و همدلی انس گرفته‌اند و لحظه‌ای نمی‌توانند خودشان را نسبت به وضعیت مردم کشورشان بی‌تفاوت ببینند. آن‌ها که روزی هر چه داشتند را در طبق اخلاص گذاشتند، بی‌تفاوت ماندن را بلد نیستند و زندگی‌شان در کمک به همنوع‌شان معنا پیدا می‌کند.
همدلی مادرانه
مادر شهید «محمدحسین میردوستی» لیدر کارگروه مادران شهداست، یکی از بانیان این برنامه که وقتی ازخودگذشتگی مدافعان سلامت را دیده به یاد شهدای مدافع حرم که شجاعانه برای دفاع از حرم عازم جبهه شدند به وقتش در این میدان حاضر شده است. این حرکت خودجوش خیرخواهانه باعث شده آن‌ها در مناسبت‌های دیگر هم کنار هم جمع شوند و به هموطنان‌شان کمک کنند. مادر شهید در این باره می‌گوید: «هزینه کار را خود مادران شهدا تقبل کردند و بنا داریم در ماه مبارک رمضان اقلامی را برای خانواده‌های محروم و کم‌بضاعت آماده کنیم. امیدواریم زیر پرچم ولایت و وحدت این مادران شهدا بتوانیم سهمی در این همدلی مردمی داشته باشیم.»
این ویروس منحوس، همچون دشمن تروریست از میان خواهد رفت و آنچه در حافظه جمعی مردم ایران می‌ماند، شرح فداکاری و ایثار مادران شهید مدافع حرم در کنار کادر درمانی خواهد بود. آن‌ها که با عشق آمدند و جای شهید مدافع حرم‌شان در کنار مدافعان سلامت برای بازگشت سلامتی به جامعه جنگیدند و اجازه ندادند ناامیدی در میان بیماران و پرستاران و پزشکان رخنه کند.
همین عشق و محبت مادران شهدای مدافع حرم حال همه‌مان را خوب می‌کند. همین که دعای خیرشان را بدرقه راهمان کنند بسیاری از بلایا و مشکلات از پیش پایمان برداشته خواهد شد. آن‌ها این روز‌ها برای همه دعا می‌کنند و با بسته‌های ارسالی پر از مهرشان پیام‌های مهمی را به بیماران می‌رسانند؛ اینکه هیچ‌گاه ناامید نشوند و عشق به خدا و اهل بیت (ع) را از دل نبرند.