کرونا؛ فرصت یارگیری در اروپای دوم

تحلیل گران معتقدند که کرونا فرصتی ژئوپلیتیک برای ایجاد ارتباط های جدید بین المللی به خصوص با برخی کشورهای اروپایی ایجاد کرده است که البته استفاده از آن الزاماتی دارد. این فرصت مهم و الزامات آن چیست؟
 
هیچ کس نمی داند کرونا دقیقا کی تمام خواهد شد و پس از آن که این بحران تمام شود ارتباطات سیاسی و مالی کشورها و خلاصه روابط بین الملل چه تغییری خواهد کرد؟ آیا اصلا تغییر خواهد کرد؟ برخی نظریه پردازان بین الملل تردیدی ندارند که جهان پس از کرونا با جهان پیش از آن تفاوت خواهد داشت . از جمله هنری کسینجر، تئوریسین آمریکایی این بحران را با جنگ جهانی دوم مقایسه  و پیش بینی کرده است «هنگامی که اپیدمی کوید -١٩ به پایان برسد، نهادهای بسیاری از کشورهای جهان شکست خواهند خورد  و به زانو  خواهند افتاد . واقعیت این است که جهان پس از ویروس کرونا، هرگز مانند قبل نخواهد بود.» برهمین اساس برخی تحلیل گران پیش بینی می کنند که  جهان پساکرونا رگه هایی از استقرار نظم جدید بین المللی را دارا خواهد بود. سوال این جاست که با این نشانه ها و اظهارات مهم از تغییرات محتمل و جدی در روابط قدرت در عصر پساکرونا، جمهوری اسلامی چه باید بکند و اکنون ما در کجای این معادله مهم و پیچیده ژئوپلیتیک قرار داریم؟
 


هشدار درباره احتمال تجزیه اروپا
برخی حتی از احتمال تجزیه اروپا سخن می گویند: «درحالی که اروپا در مرکز همه گیری جهانی کروناست اما همبستگی بین دولت های اروپایی به طرز چشمگیری کاهش یافته و گسل سیاسی دوباره فعال شده اند و ... سران ایتالیا و اسپانیا هشدار داده اند که اتحادیه اروپا در معرض خطر تجزیه است.» (گاردین 12 آوریل) ایتالیا و اسپانیا همان کشورهایی هستند که ضربات مهلک تری نسبت به دیگر کشورهای اروپا از پاندومی کرونا دریافت کرده اند و زیر فشار شیوع گسترده این بیماری حتی با نامهربانی و بی تفاوتی اتحادیه اروپایی نیز مواجه شدند. تاجایی که مردم ایتالیا حتی پرچم اتحادیه اروپا را به آتش کشیدند و این اتحادیه را وادار به عذرخواهی کردند. هرچند انگلیس، فرانسه و تاحدودی آلمان هم از ضربات دردناک کرونا دچار بحران های شدیدی شدند اما  ایتالیا و اسپانیا بیشتر در معرض این بحران قرار گرفتند و به نوعی نماینده کشورهای غیرتروئیکای اروپایی بودند که اروپا آن ها را به حال خود رها کرد. تاجایی که پزشکان کوبایی به کمک ایتالیایی ها آمدند. پس از آن هم سیل کمک های چین و روسیه به ایتالیا و اسپانیا توجهات را به یک اتفاق مهم سوق داد؛ تغییرات ژئوپلیتیک قدرت در پساکرونا.
کرونا و اهمیت اروپای دوم
در روزگاری که کوبا تحت تحریم های شدید آمریکاست  به کمک ایتالیا شتافت و روسیه و چین که خود نیز به شدت درگیر این بحران بودند دست این کشورهای اروپایی را گرفتند. کشورهایی که گرچه در اتحادیه اروپا حضور دارند اما این طور نیست که زمام امورشان در دست غرب و تروئیکای اروپایی باشد. به عنوان نمونه در ماجرای توافق هسته ای ایران آن ها شاهد بودند که ایران پای یک توافق هسته ای ایستاد ولی غرب باز هم با ایران مقابله کرد. بر همین اساس بود که مثلا در یک نمونه در فروردین 97 زمانی که تروئیکای اروپا به دنبال اعمال تحریم های جدید علیه ایران بود، به علت مخالفت ایتالیا، اتریش و اسپانیا، اجماع اتحادیه اروپا شکست و با این تحریم ها موافقت نشد. کشورهایی که به دلیل تفاوت راهبردی در برخی سیاست ها درباره غرب و استقلال نسبی شان از آمریکا به «اروپای دوم» معروف هستند؛ مفهومی که روزنامه خراسان شش  سال پیش به عنوان یکی از مهم ترین راهبردها در قبال اروپا در کتاب «خراسان دیپلماتیک» به وزارت خارجه پیشنهاد کرده بود. اروپای دوم شامل کشورهای اروپایی غیر از سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان است یعنی کشورهای مهمی همچون ایتالیا، لهستان، هلند، اتریش و ... که اتفاقا هم کشورهای توسعه یافته ای هستند و سطح بالایی از رفاه و رونق اقتصادی در آن‌ها وجود دارد و هم تجربه تاریخی نشان‌می دهد دنباله روی چشم و گوش بسته غرب نیستند. به همین دلیل درحالی کشورمان توانسته پس از شوک اولیه کرونا در اسفند 98، مقابل این بحران به یک موفقیت نسبی در کنترل آن برسد، از منظر ژئوپلیتیک زمان آن است که جهان پس از کرونا را جدی بگیرد و دستگاه دیپلماسی از بی عملی کنونی در این عرصه خارج شود و کنشگری جدی برای دوره پساکرونا را در دستور کار قرار دهد. مسئله ای که البته الزاماتی دارد که در گفت و گو با برخی تحلیل گران به بررسی و تبیین آن پرداخته ایم.
 
الزامات تصویر سازی جدید از ایران قوی
کیهان برزگر؛ مدیر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

الان مسئولیت اول و بین المللی ما این است که بتوانیم با یک مدیریت خوب و حکمرانی مطلوب بحران کرونا را از سر بگذرانیم تا به یک الگو برای دیگران تبدیل شویم،  موفقیت در این مرحله باعث می شود تا احترام بین المللی و نظرها به ایران جلب شود. چون وقتی جوامع غربی می بینند ایران با وجود همه تحریم ها که به نوعی به تروریسم های اقتصادی و بهداشتی از سوی آمریکا تعبیر می شوند، در مدیریت بحران این بیماری موفق بوده حاضر می شوند از تجربیات ایران نه صرفا در روش های بهداشتی که در حکمرانی و مدیریت خوب سلامت استفاده کنند. بی تردید عبور موفق از این بحران و ویروس تا اندازه زیادی می تواند به اقتدار و توان ایران در عرصه سیاست بین المللی در آینده بیفزاید. در این شرایط است که ایران قوی و برخاسته از ویروس کرونا، دیگر به جای این که برخلاف گذشته در تلاش برای نزدیک شدن به غرب باشد، آن ها را به سوی خود می کشاند و تصویر سازی جدیدی از ایران قوی در دنیای پس از کرونا شکل می گیرد که نتیجه اش همکاری بیشتر با بسیاری از کشورها از جمله اروپای دوم خواهد بود که آسیب زیادی در کرونا دیده است. در واقع کرونا، می تواند با یک مدیریت صحیح به یک فرصت مهم برای ایران تبدیل شود تا با بازسازی تصویر غلطی که دیگران از آن ساخته اند، جایگاه خود را در حوزه سیاست خارجی، به ویژه در عرصه منطقه ای بار دیگر مطرح کند.
 
هنوز هم دیر نشده است
عبدالرضا فرجی‌راد؛ تحلیل گر استراتژیک و دیپلمات
ایتالیا که تابیش از این از سیاست های آمریکا در تحریم کوبا تبعیت می کرد، حالا مشاهده می کند که در روزهای اول بحران ، این پزشکان کوبایی هستند که به کمک آن ها آمدند، حالا این کشور قطعا در پسا کرونا سیاست خود درباره کوبا را تغییر خواهد داد چرا که بعد از بحران کرونا، سیاست جهان نگری یا جهان شمولی بر روابط بین الملل حکم فرما خواهد بود. این برای ایران هم مفید خواهد بود، ما باید زودتر  از این اقدام می کردیم ، درهمان روز که ایتالیا و اسپانیا در اوج درگیری با کرونا بودند ارسال یک محموله پزشکی و دارویی به این کشورها می توانست کمک جدی به ایران بکند ( و روابط دوجانبه بین ایران واین کشورها بهبود یابد) چرا که آن ها با خود می گفتند :ایران که خودش درگیر  کروناست با این وجود به کمک ما آمده ،  که من معتقدم هنوز دیر نشده است ؛ البته من معتقدم که هنوز ما در شرایط معلق هستیم و نمی توانیم به طور قطعی بگوییم که توانسته ایم کرونا را مدیریت کنیم ؛ اما حداقل می توانیم تجربه های خودمان را به آن ها و آن ها تجربه های کرونایی شان را به ما منتقل کنند . البته اگرچه رفت وآمد به این کشور ها سخت و بسیار کم شده است، اما می توان از طریق مثلا همین اسکایپ و به طور تصویری ارتباط برقرار کرد وتیم های پزشکی دو کشور می توانند از این راه باهم گفت وگو کنند  و تجربیات خود را به یکدیگر انتقال دهند . حتی ایران می تواند محموله های دارویی و بهداشتی همچون ماسک یا مواد شوینده را به همان اندازه ای که مقدور هست به این کشور ها ارسال کند. این ها همه می تواند به بهبود روابط دوجانبه و همبستگی بیشتر در عصر پساکرونا کمک کند.
 
 اروپا بازی گردان بین الملل نخواهد بود
رحمان قهرمان پور،  تحلیل گر مسائل بین الملل

واقعیت این است که اتحادیه اروپا چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی خود در سیر نزولی است  و بی شک اروپا در 20-30 سال آینده بازی گردان عرصه بین الملل نخواهد بود. اگرچه عده ای در داخل هنوز گمان می کنند جهان اروپا محور و آمریکا محور است، اما واقعیت این است که با قاطعیت بیشتری می توان گفت، که چه قدرت های درجه یک اروپا و چه قدرت های درجه دو اروپا ، روز به روز نقش آفرینی شان در سیاست بین الملل کمتر و کمتر می شود و ایران هم بر این اساس باید روابط خودش را تنظیم کند. لازمه ارتباط گیری با این کشورها داشتن توان اقتصادی مطلوب و همبستگی ملی در ایجاد روابط دوجانبه است. روابط دیپلماتیک دو سویه است یعنی وقتی شما دستتان را به سوی یک کشور دراز می کنید آن کشور هم باید دستش را به سوی شما دراز کند، این زمانی اتفاق می افتد که طرف مقابل در شما توانایی اقتصادی مطلوبی را ملاحظه کند و چون اساس روابط بین الملل بر منافع ملی برپا می شود و وقتی این کشورها مشاهده کنند که کشور مقابل که خواستار ایجاد روابط دوجانبه است ، نه تنها تونایی کمک اقتصادی به او را ندارد بلکه خود با بحران اقتصادی بزرگی در داخل کشور دست و پنجه نرم می کند تمایل چندانی برای دست دراز کردن نخواهند داشت ضمن این که مردم مادرباره  سیاست های دیپلماتیک وزارت خارجه همبستگی لازم را ندارند و هر اقدام وزارت خارجه کشور به خصوص با کشور های اروپایی با واکنش های منفی در داخل ایران مواجه خواهد شد.