دوران پس از کرونا؛ وحشت بیگانگی و ازهم‌گسیختگی

 
 
 
 


بعضي از معاريف اصحاب ايدئولوژي بر‌آنند که دوران پس از کرونا مجال پيروزي مرام آنهاست. اينها حق دارند که مي‌گويند کرونا به وضع موجود آسيب مي‌رساند و مخصوصا احتمال دارد که سرمايه‌‌داري مغرور و متفرعن آمريکا دچار تکان‌هاي شديد شود، اما معلوم نيست اين تکان‌ها به سود کيست. شايد هم نظم غالب بر جهان مورد پرسش قرار گيرد. اصل اساسي اين نظم اراده به قدرت و غلبه است. اين اصل از طريق سرايتش در فرهنگ سراسر جهان کم و بيش در وجود همه مردمان خانه کرده است؛ و‌مگر‌نه اينکه اصل پيشرفت که راهش راه تنازع بقا براي ماندگاري اقوياست مقبول غالب دانشمندان و درس‌خواندگان و در زمره مسلمات زمان قرار گرفته است. اما آدمي چندان بسته حقيقت و نيازمند آزادي و دوستي و هم‌داستاني است که گل آزادي‌اش در باغچه اراده به قدرت هم مي‌رويد. بلاي کرونا مي‌تواند اين آزادي را که اکنون افسرده و پژمرده شده است، از افسردگي بيرون آورد ولي آنچه اکنون مي‌بينيم چشم‌انداز وحشتناک فقر و بينوايي و از‌هم‌گسيختگي سازمان‌ها و جدايي و دوري و بيگانگي و پوشيده شدن اندک بازمانده اعتماد و همراهي و اميد در غبار و کدورت اندوه و ترس و ملال است. سياست نبايد از اين همه غافل بماند و چه خوب بود که مردم در آغاز بلا از کوي سياست پيغام مهر و دوستي و همدردي مي‌شنيدند. اما اگر سياست مجال مهر و دوستي نيست، مي‌توان توقع داشت که با همه امکاناتش از کوشش‌هايي که براي پيشگيري از ابتلا و درمان مبتلايان مي‌شود با تدبير پشتيباني کند و مخصوصا خيل انبوه مردمي را که بيشتر نگران يک لقمه نانند از ياد نبرد. ويروس کرونا از هم‌اکنون بينوايي و گرسنگي را بيشتر کرده است.