روزنامه ابتکار
1399/01/16
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با «ابتکار» از موانع پیشپای دولت در تصمیمگیری میگوید آغاز و پایان سخت دولت
الهام برخورداربرای دومین سال پیاپی دولت حسن روحانی در ابتدای سال با یک بحران جدی روبهرو میشود که تعطیلات را برایش بیمعنی کرده است. البته دامنه بحرانی که در اواخر سال ۹۸ کشور با آن مواجه شده است و همچنان ادامه دارد به حدی گسترده است که همه حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار داده است. ویروس کرونا که حالا بیشتر کشورهای دنیا را درگیر خود کرده بر مشکلات دولت در اداره کشور اضافه شده است. تصمیمگیرندگان برای مهار و کنترل بر سر یک دوراهی قرار گرفتهاند؛ یعنی ادامه تعطیلی ادارات و مراکز مهم اقتصادی و تجاری برای مهار آن یا ادامه کار آنها برای حفظ شرایط اقتصادی که هر دو هزینههای زیادی را بر دوش کشور و دولت میگذارد.
دولت نه توان آن را دارد که این مراکز مهم اقتصادی را از نظر مالی حمایت کند و جبران این تعطیلی را بپردازد و نه میتواند چشم بر همهگیری و خطر شیوع و تلفات بیشتر کرونا داشته باشد و آنها را ببندد. این در حالی است دولت در سیاست خارجی و سطح بینالمللی نیز با مشکلاتی از جمله پایین آمدن قیمت نفت، خروج آمریکا از برجام، ورود ایران به لیست سیاه افایتیاف و همچنین تحریمهای کمرشکن آمریکا روبهرو است. بنابراین دولت در محاصره بحرانهایی قرار گرفته است که رهایی از هر کدام آنها نیازمند یک مدیریت و تدبیر جدی است. مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در اینباره به «ابتکار» میگوید: در حال حاضر ما شاهد تلاقی محورهای گوناگونی از بحرانهای مختلف در کشور هستیم که اتخاذ یک تدبیر جدی را میطلبد و درواقع دولت در بین یک دوراهی قرار نگرفته است؛ بلکه اتفاقا چندراهی بسیار جدی را پیشروی خود دارد و میتوان گفت دولت حسن روحانی در محاصره بحرانهایی قرار گرفته که رهایی از چنگ هر کدام از آنها نیازمند یک تصمیم جدی و همگرایی در سیستم تصمیمگیری کشور است تا بتواند با کمترین هزینه از آنها عبور کند. این استاد دانشگاه به برخی نهادهای فرادولتی اشاره میکند که باعث میشوند روند تصمیمگیری در کشور کند شود و در آن اخلال ایجاد کند.
مهدی مطهرنیا میگوید: آنچه که امروز در ایران دیده میشود تلاقی محورهای گوناگونی از بحرانهای مختلف است که من پیش از این در سالهای گذشته با شانزده بحران آن را مشخص کرده بودم. از بحران پارادایمی گرفته تا بحرانهای مختلفی که جامعه ایرانی گریبانگیر آن است یا به زودی گریبانگیر آن خواهد شد. تمامی این بحرانها در بافت و متن یک بحران پیشبینی نشده و رادیکال از منظر قدرتهایی که به هر تقدیر آمادگی بنیادینی برای برخورد با شگفتیسازیها را در خود پرورش ندادهاند. در ایران این معنا وجود ندارد و کشور ما جزو کشورهایی نیست که سیستم و همچنین بافتار جامعه ملی خویش را برای برخورد با شگفتیسازها آماده کرده باشد. کشورهای مختلف جهان اکنون با یک ویروس ناشناختهای روبهرو هستند که اگر چه آمدن یک ویروس همهگیر ناشناخته توسط دانشمندان قابل پیشبینی بود و اما عملکرد این ویروس و چگونگی رفتار آن غیرقابل پیشبینی بود.
کشور در یک دوگانگی قدرت و مسئولیت قرار گرفته است
این تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی با بیان اینکه از هماکنون میتوان پیشبینی کرد که در ۸ الی ۱۰ سال آینده جهان با ویروس دیگری روبهرو خواهد شد که سهمگینتر از کرونا میتواند وارد عمل شود، میافزاید: از همین الان دنیا باید خود را برای مقابله با آن آماده سازد، اما در حاضر حاضر همه کشورهای دنیا درگیر این ویروس تخریبگر و شگفتیساز هستند.
مطهرنیا تصریح میکند: مسئله دیگری که در حال حاضر در ایران وجود دارد دوگانگی قدرت و مسئولیت است، که تعارفبردار نیست و ناظران خارجی که مسائل ایران را دنبال میکنند به این نکته پی بردهاند. بدین معنی که دیگر آن یک گزاره پنهان نیست که ما در مورد آن تحلیل و صحبتی نداشته باشیم. منظور از دوگانگی این است که ایران در کنار دولت، بخشی از قدرت را در نهادهای فرادولتی مجتمع کرده است. روسای جمهوری بیشتر در مقام هماهنگکننده اعمال قدرت و پاسخگو در برابر ملت قرار گرفتهاند، در حالی که بخشی از قدرت در جای دیگر انباشت شده و قسمت قابل توجهی از ذخایر قدرت در نهادهایی فرا دولتی قرار دارد که حتی دولت را نیز در خود مستحیل کرده است. بنابراین اگر دولت نیز بخواهد مقاومتی در مقابل آنها داشته باشد بالتبع نمیتواند در این وضعیت مستحیل شده اقدام جامعی انجام دهد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تنها مسائل اقتصادی نیستند که دولت با آن مواجه است، میگوید: مسئله سوم این است که بحرانهای گوناگون اجتماعی و حتی بحرانهای حقوقی جامعه ایران را در حال حاضر در بر گرفته است. بحرانهایی که عینیت آنها در جامعه ملموس است از جمله آن دسته از بحرانهایی که اندیشه بشری بهویژه ایران را به خود مشغول کرده است. همه اینها در هم تنیده شدهاند و زمینههایی را ایجاد کرده است که شما نتوانید تصمیمگیری درست و بجایی را در برخورد با بحرانهای مختلف داشته باشید. ما باید توجه داشته باشیم که برخی از بحرانها خودساخته و برخی از آنها دگرپرداخته هستند. بحرانهای خودساخته را میتوان به راحتی و در اوج شکوفایی مدیریت کرد و از پیامدهای آن به خوبی استفاده کرد. ما میبنیم که در کشورمان شاهد بحرانهای دگرساخته توسط دشمنان بودهایم که تحت عنوان دشمن در جامعه ملی ایران از آنها یاد میشود.
مطهرنیا در ادامه میافزاید: اما آنچه که در حاضر رخ داده است یک بحران طبیعی بینالمللی است که سطوح گوناگون رفتارها و کنشها را وارد چالش کرده است، که در همین راستا مدیریت و رهبری در کشورهای مختلف جهان را به مبارزهای طاقتفرسا در جهت نشان دادن کارآمدی آنها فراخوانده است. دولت ایران در این بافت خطرناک با موقعیتی که دارد نه تنها در برابر دوراهی، بلکه در برابر چندراهی قرار گرفته است.
این تحلیلگر مسائل سیاست بینالملل با اشاره به پایین آمدن قیمت نفت و تاثیرات مخرب آن بر سیستم اقتصاد نفتی کشورمان میگوید: بارها من تاکید کردهام که پایین آمدن قیمت نفت در دست قدرتهای بزرگ است و امروز دیگر صادرکنندگان نفت، قدرت تعیین قیمت آن را ندارند. لذا با توجه به وجود رقیبی بزرگ مانند ایالات متحده آمریکا که در بازار جهانی انرژی وجود دارد و نیز با توجه به استراتژی که این کشور تعیین کرده است، دیگر نفت در منطقه یک کالای استراتژیک محسوب نمیشود. بیش از یک دهه است که کارشناسان و نخبگان فکری نسبت به این رخداد هشدار دادهاند، اما متاسفانه تصمیمگیرندگان اعلام میکردند که ما قیمت نفت را در کنترل خود داریم و قادر به بستن تنگه هرمز هستیم. همین عوامل و شعارهای دیگری که در همین راستا داده میشد زمینههای ایجاد محدودیتهای بیشتر برای کشور، ملت و آینده ایران عزیز فراهم کرد. لذا اکنون در این بافت موقعیتی باید بپذیریم که نفت دیگر یک کالا استراتژیک نیست و باید از این تکمحصولی بودن خارج شویم و خود را متکی به آن نکنیم. درواقع آنچه که مسجل شده این است که پایین آمدن قیمت نفت، کمر دولت ایران را میشکند.
مطهرنیا خاطرنشان میکند: مسئله دیگری که باید به طور خیلی جدی به آن پرداخته شود واگرایی دولت نسبت به برخی نهادهای فرادولتی و همچنین واگرایی دولت-ملت است. اکنون تصمیمگیرندگان با عنوان نهادهای فرادستی آنچنان که شعار میدهند با دولتی که رویکرد اعتدالی را در سال ۹۲ در پیش گرفت همسو و همگام نیست. از طرف دیگر این دولت نتوانسته است با وجودی که در دور دوم انتخابات تلاش داشته است که به برخی نهادهای فرادولتی نزدیک شود، اعتماد و اعتباری را برای خود جلب و جذب کند. از طرف دیگر با توجه به تمایل دولت به این نهادها حمایتهای بدنه اجتماعی خود را نیز از دست داده است. به عبارت دیگر دولت حسن روحانی از یک طرف نیروهای اجتماعی حامی خود را از دست داده است و از طرف دیگر نتوانسته است با ایجاد فضای مثبت در جهت همگرایی با برخی نهادهای فرادولتی موفق باشد.
ادامه نابسامانیهای اقتصادی احتمال تحرکات اجتماعی را افزایش میدهد
او میافزاید: از سوی دیگر در وضعیت کنونی با توجه به پایین آمدن درآمدهای ملی طبقه متوسط پایین در حال ریزش به طبقه پایین جامعه است. به هر ترتیب فقر در جامعه ملی ما خیلی عیان خود را به نمایش گذاشته است؛ چرا که ارزش پول ملی کاهش پیدا کرده است و در عین حال درآمدهای طبقه متوسط، مناسب و منطبق با تورم افزایش پیدا نکرده است. بنابراین ما شاهد افزایش کمیت تودههایی هستیم که قادر هستند عوام موجود در طبقه پایین جامعه را نیز به سمت ایجاد یک همگرایی معنادار علیه دولت هدایت کنند. بنابراین طبقه متوسط جامعه در این شرایط دیگر قادر نخواهد بود که تنظیمات مالی خود را شکل بدهد و ورشکست شدهاند. یعنی ما شاهد ورشکست شدن طبقه متوسط بالا خواهیم بود که در ادامه موجب ریزش آنها در بین طبقه متوسط پایین میشود و احتمال این میرود که به دادن هزینه برای رسیدن به شرایط مطلوب حرکت کنند که این میتواند در آینده زمینه ایجاد تحرکهای اجتماعی گسترده ناشی از نابسامانیهای اقتصادی باشیم.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: لذا در حال حاضر دولت در میان چندراهی فشارهای گوناگون ناشی از پایین آمدن قیمت نفت، وضعیت نابسامان اقتصادی، نارضایتی طبقات اجتماعی، واگرایی میان دولت-ملت و همچنین تحریمهای فلجکننده آمریکا علیه کشورمان، قرار گرفته است. همه این مواردی که اشاره شد در حالی است که امکان رودررویی نظامی نیز در منطقه رو به افزایش است. بنابراین مواردی که به آن اشاره شد در کنار هم نشاندهنده آن است که اکنون زمان آن است که تدابیر بسیار مهمی در جامعه ملی ما اتخاذ شود. چرا که جنس این بحرانها در حال حاضر کاملاً متفاوت است و شرایط بینالمللی نیز تا حدود به سمتی در حرکت است که مورد خواست کشور ما نیست. پس دولت و تصمیمگیرندگان چارهای جز بازنگری در تصمیمات و همگرایی همه نهادهای تصمیمساز برای عبور از این شرایط ندارند.
سایر اخبار این روزنامه
«ابتکار» برنامههای نوروزی صدا و سیما را مرور میکند
«دوپینگ» تلویزیون در «عصر جدید» کرونایی!
محمدعلی وکیلی
کرونا و دگرگونی ارزشها!
«ابتکار» سازوکار حمایت دولت از کسب و کارها در شرایط بحران کرونا را بررسی کرد
ماموریت غیر ممکن درمان اقتصاد
مهدی مطهرنیا در گفتوگو با «ابتکار» از موانع پیشپای دولت در تصمیمگیری میگوید
آغاز و پایان سخت دولت
بسته نظام بانکی برای جهش تولید مسکن مشخص شد
اعطای ۱۴۰ هزار وام مسکن ملی
حواشی شیوع کووید 19 برای ایرانی ها در روزهای ابتدایی سال 99 بررسی شد
تحول تقابل کرونایی
«ابتکار» تازهترین تحرکات نظامی ایالات متحده در منطقه را بررسی میکند
کابوس دوباره جنگ خلیجفارس
در پیام نوروزی سال جدید
رهبر انقلاب سال ۱۳۹۹ را سال «جهش تولید» نامگذاری کردند
در تماس با ۷ عضو کابینه و رئیس کل بانک مرکزی اعلام شد
دستورات رئیسجمهوری در مدیریت کرونا و کمک به کسب و کارهای آسیب دیده
میرسلیم:
اقتصادمان در حال غرقشدن نیست که کسی بخواهد نجاتش بدهد
آیا میتوانیم شاهد نظارت گسترده در برخی از کشورهای اروپایی باشیم؟
مبارزه با کرونا یا نقض آزادیهای مدنی در اروپا