روزنامه کيهان
1399/01/16
اخبار ویژه
فرهنگ بالای مردم و مرض توهین به ملت ایران
نمیخواهیم بگوییم که همه چیز در کشور ما گل و بلبل است یا شاهد برخی ناهنجاریهای رفتاری «اتفاقات جزئی و اشتباهات فردی را بیمحابا به یک ملت تعمیم ندهیم، خودمان را بیدلیل تحقیر نکنیم و اسیر تبلیغات منفی نشده و اهرم چرخدندههای پروپاگاندا علیه ایران و ایرانی نشویم».
سایت اصلاحطلب فردانیوز، ضمن انتشار تحلیل فوق به انتقاد از محافلی پرداخت که عادت کردهاند هر اتفاقی را بهانهای برای خودکوچکبینی ایرانی قرار دهند.
این سایت نوشت: بیتعارف بخش زیادی از ما در همه این سالها دچار یک بیماری مزمن و خطرناک بودهایم، بیماری که نه ویروسی است نه باکتریایی نه تب و لرز دارد نه عطسه و سرفه، ذهنی و روانی است و تبدیل به یک اپیدمی فراگیر هم شده، بیماری خود تقلیل پنداری جمعی و کوچکبینی ملی که با هر اتفاق و رویدادی در کشور رخ نمایانده و جلوههای خود را در ادبیات و واژگان و واکنشهای ما به خوبی نشان میدهد اما کرونا با همه تلخی و مصائب و مشکلاتش در این باب تلنگر جدی برای همه ما دارد و شاید ضربه مهلک آن ما را از این بلیه نجات دهد.
از چپ کردن اتوبوس تا فرو ریختن یک پل، از فیلم تکدیگری تا بعضی رفتارهای نابهنجار اجتماعی گرفته تا اتفاقات کلان و مصیبتهای بزرگ، فراتر از نکوهش اشتباهات و انگشتگذاری روی نقاط ضعف و نقد مشفقانه و خیرخواهانه، ما عادت کرده بودیم که بلافاصله ساز مخالفخوانی را کوک کرده و با چماق بر سر مردم خود بکوبیم که ای بابا ببینید ما مردم ایران چقدر بیفرهنگ و فاقد رفتارهای متناسب اجتماعی هستیم؟! ببینید ما مردم بلد نیستیم نه در صف درست بایستیم نه بهداشت را رعایت میکنیم و نه بلد هستیم چگونه بهعنوان یک شهروند مسئول اجتماعی عمل کنیم از این چشم بادامیهای آسیایی یا از آن مو بورهای اروپایی و آمریکایی یاد بگیرید که چقدر متمدنانه و با فرهنگ هستند؟!
حالا که کرونا بهعنوان یک معضل فراگیر جهانی بساط خود را در اقصی نقاط دنیا پهن کرده و سایه شوم خود را بر همه عالم انداخته و جنس و ماهیت خوفناک آن باعث برونریزی رفتارهای روتوش نشده اجتماعی در اقصی نقاط جهان شده تازه کمکم دارد معلوم میشود که ای بابا نه فقط از این خبرها نبوده و ما ایرانیها بیفرهنگ و فاقد شعور اجتماعی نیستیم که برعکس از خیلی ممالک و مردم کشورهای مثلا جهان اولی و متمدن خیلی خیلی هم جلوتر هستیم.
در باب رفتارهای اجتماعی و عمومی هم انصافا ایرانیها یک سر و گردن بالاتر از دیگر مردم جهان ایستادهاند. ملتی که زیر سختترین فشارهای تحریمی و انواع و اقسام مشکلات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی زندگی کردهاند در بحران کرونا بهواقع از بسیاری از مردم ممالک راقیه جان متمدنانهتر رفتار کردهاند.
از ایتالیا تا اسپانیا و ژاپن و آمریکا مردم با هجوم به فروشگاهها به غارت اقلام خوراکی و مواد بهداشتی پرداختند اما مردم ما درست است که حسب احتیاج و نیاز و جو روانی به خرید اقلام پرداختند اما نه اینگونه بیمبالات و وحشیانه، آنچنان که سفیر انگلیس در ایران همین شب گذشته در توئیتی که عکس یک فروشگاه ایرانی مملو از دستمال کاغذی را در آن توئیت کرده بود به مردم انگلیس طعنه زد که بینگرانی همانند ایرانی ها عمل کنید....
یا در بسیاری از کشورها از ژاپن تا کشورهای اروپایی و آمریکا فیلم درگیری
بر سر یک ماسک یا دستمال کاغذی وایرال شده است اما در کشور ما شاهد چنین صحنههایی نبودهایم که هیچ در بسیاری از موارد شاهد کمک مردم در اوج بحران به یکدیگر نیز بودهایم.اعتماد: برخی مدیران دولتی در تراز مدیریت بحران نیستند
یک روزنامه حامی دولت تصریح کرد برخی مدیران دولتی در تراز مقابله با بحران نیستند.
روزنامه اعتماد نوشت: صدالبته ارزيابي عملكرد شجاعانه نيروهاي صف شامل پزشكان، پرستاران، پرتوكاران، بهياران، پرسنل آزمايشگاه، نيروهاي بهداشتي، نيروهاي خدماتي و امثالهم را بر عهده دوربينها، اخبار ميداني، نظرات مردم و انعكاسات فضاهاي مجازي ميگذاريم كه البته پيشاپيش همراه با ارج و احترام ملي همراه بوده است. آنچه در ادامه ميآيد خلاصهاي از وقايع اتفاقيه از زمان بروز اولين مورد ابتلا به بيماري كرونا و اقدامات بعد از آن به همراه تحليل و استنتاجي كوتاه است:
پس از گذشت حدود 20 روز (20 روز زماني است كه در هر 10 روز آن، مديريت چيني ميتواند يك بيمارستان 1000 تختخوابي تخصصي براي كرونا بسازد) هنوز دستورالعملهاي متفاوت و گاهي ضد و نقيض صادر ميشود. يكي تركيب ساخت محلول ضدعفوني را يك جور ميگويد و ديگري جور ديگر يا در يك جا تعطيلي است و در جاي ديگر بازگشايي كار و مراكز اداري. يكي تصميم به سركشي خانه به خانه ميگيرد و تا مرحله نزديك به اجرا پيش ميرود و ديگري خلاف آن را ميگويد و موفق ميشود جلويش را بگيرد. سوال اساسي اين خواهد بود كه تا چه زمان كشوري كه تعداد بحرانهايش از همه انواع طبيعي و غيرطبيعي در سطح بالايي است بايد بدون وجود يك سيستم موثر و كاراي مديريت بحران كه با گذر از هر بحران قاعدتا بهتر شود، در مقابل بروز بحران جديد به ناگهان غافلگير شود و تنها حاصل از هر بحران وعده جبران در بحران بعدي است.
ناكارآمدي و كمتجربگي عملي مديران كه بسياري از آنها از علوم مديريت بحران مطلع نيستند كاملا در مناصب مرتبط به چشم ميخورد. مثلا يك استاندار، يا يك فرماندار يا بخشدار بر چه اساسي و با چه سطحي از تجربه و آگاهي انتصاب ميشود؟ آيا از بحران و مديريت آن آگاه است؟ البته اين سوال براي ساير مسئولان در دستگاههاي مرتبط با اجرا نيز مطرح است.
كهولت سني يا تكراري بودن مديراني كه دوران شكوفايي و يادگيري آنها گذشته و فقط ميتوانند مشاوران خوبي باشند اما هنوز اصرار به بقا دارند. اينها از تحرك، واكنش سريع و نوآوري بيبهرهاند.
عدم وجود فرآيند ساخت مديران بحران كه به صورت تخصصي در زمان آرامش به تحقيق در مورد علل، شيوع و احتمال بحران پرداخته و در زمان بروز در راس كادرهاي اجرايي به مديريت بپردازند.
عدم ارتقاي ساختاري و عملكردي سيستم مديريت بحران به لحاظ سازماني، نيروي انساني و بودجه با رويكرد زيرساختسازي، پيشگيري و آمادهسازي.
از آنجايي كه بحران اپيدمي كرونا شبيه تحميل يك جنگ از نوع بيولوژيك به كشورهاست، بنابراين آرايش جنگي همراه با مديريت تخصصي و علمي در اين نبرد ميتواند كارايي بالاتري داشته و از ضريب موفقيت بيشتري برخوردار باشد.روسیاهی کرونا برای غربزدگان ماند
نوع واکنش کشورها و شهروندان در قبال ویروس کرونا، نشان میدهد که برخلاف تبلیغات برخی سلبریتیهای غربزده، این کشورها به مراتب عقبتر از ایران هستند.
سایت «الف» در یادداشتی نوشت: آمریکا، آلمان، ژاپن، سوئد، سوئیس، انگلستان، فرانسه، چین، کره جنوبی، ایتالیا، نروژ، هلند، دانمارک و اسپانیا. نام این کشورها چه چیزهایی را بهخاطر شما میآورد؟ تصور غالب از این کشورها چیست؟ بعضیها چقدر در برابر نام این کشورها احساس تحقیر و عقبماندگی داشتند؟ فضای مجازی و رسانهها و سلبریتیها و منورالفکرها و غربزدهها چقدر از کشورهای یاد شده تصویری از یک بهشت ساختهاند!؟
این 14 کشور، جزو 15 کشور اول جهان در تعداد مبتلایان به ویروس کرونا هستند. ایران هم کشوری است مثل بیشتر کشورهای جهان. دارای نقاط ضعف و قوت فراوان. فقط یک نکته آن را از دیگر کشورها، متمایز یا استثناء میکند؛ جنگ جهانی تبلیغاتی و رسانهای علیه کشور ما. جنگی که هدف آن تصویرسازی از ایران، به عنوان عقبماندهترین کشور جهان است.
قاب ویروس کرونا، شاید بهترین دریچهای است که در آن بتوان تمامیت این جریان را به خوبی دید.
داستان برای مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی تازه شروع شده بود. بیبیسی و ایران اینترنشنال و من و تو و بقیه، سر از پا نمیشناختند. چه فرصتی بهتر از کرونا برای تحقیر و تخریب ایران!؟ در طول یکماه، همه آنچه از ایران روایت کردند، خلاصه میشد در: پنهانکاری، دروغ، تبعیض، فساد، بیتدبیری و ناکارآمدی. تا اینکه اتفاق سوم افتاد: در ایتالیا.
لطفا دوباره اسامی 14 کشور صدر این مطلب را مرور کنید. تصاویر فروشگاههای مملو از جمعیت و غارتزدهشان را بخاطر آورید، زد و خوردها و صف بستنهایشان را و بحران دستمال توالتشان که حتی آفتابه را سر زبانها انداخت!
در چند روز اخیر، وضعیت رسانههای ضدایرانی دیگر مثل چند هفته گذشته نیست. هفتههایی که صدر تا ذیل صفحاتشان پر شده بود از فاجعه کرونا در ایران. اکنون باید به جای شور و شعف پرداختن به ایران، نگران خود و خانوادههایشان باشند. اکنون باید پاسخ به همه شبهات و القائاتی که درخصوص ایران مطرح میکردند را در کشورهای مبدأ خود جستوجو کنند.
باید ببینند چرا در سوئد و سوییس کرونا شایع شد؟ چرا در فرانسه و آلمان بحران کمبود و گرانی مواد بهداشتی به وجود آمد؟ چرا آمریکا و انگلیس، آمار واقعی مبتلایان را از مردم خود مخفی کردند؟ چرا در ایتالیا و اسپانیا تجمعات مذهبی و مسابقات فوتبال زودتر تعطیل نشدند؟ چرا کشورهای یاد شده در بستن مرزهای خود مراقبت نکردند؟ چرا شهرهایشان را زودتر قرنطینه نکردند؟ چرا اینقدر تعلل کردند که چند بیمار در کشورهایشان به چند هزار تبدیل شود؟ چرا از ترس سقوط اقتصادی، حقیقت را از مردم خود پنهان کردند؟
14 کشور صدر این مطلب هیچکدام تاریخ معاصری از پادشاهان فاسد و ناکارآمد نداشتهاند. نه تنها تحت استثمار قدرتهای بزرگ نبودهاند بلکه بعضا از بزرگترین استعمارگران و چپاولگران تاریخ هستند. هیچکدام در چند دهه اخیر یک جنگ 8 ساله بینالمللی را تجربه نکردهاند. هیچکدام چهل سال تحت شدیدترین تحریمهای بینالمللی نبودهاند. با اینهمه، اکنون حال ما و آنها چگونه است؟
هرچه علیه ایران تبلیغ کردند، اکنون بر سر خودشان آمده و هرچه را خواستند به عنوان سند رسوایی ما جار بزنند اکنون سند رسوایی خودشان شده است. چگونه میتوان پذیرفت وقتی که مبتلایان آمریکا از 500 نفر تجاوز نکرده بود، ترامپ و سناتورهای جمهوریخواه آنقدر بدشانس بوده باشند که از بین 330 میلیون نفر، درست به یکی از آن 500 نفر برخورد کنند؟ یا وقتی برزیل فقط 77 مبتلا را گزارش کرده، رئیسجمهور و وزیر ارتباطاتش جزو آن 77 نفر باشند؟ همین وضعیت درخصوص نخستوزیر کانادا و وزیر کشور استرالیا (اساساً هر مقامی که با ترامپ دیدار کرده!!؟) و نمایندگان پارلمانهای آلمان و فرانسه صدق میکند.
کجایند بوقهای تبلیغاتی غرب که عدم رعایت نکات بهداشتی و دست دادنهای دونالد ترامپ و بوریس جانسون را پیراهن رسوایی ناکارآمدی و جهل در آمریکا و انگلستان کنند؟ تا اینهمه تعلل در قرنطینه کردن و تعطیلی اجتماعات را فریاد کنند؟ اگر ایران با چند ده نفر مبتلا، دانشگاهها و مدارسش را تعطیل کرد، اینها با چند صد نفر هم اقدام نکردند. کجاست وجدان منصف و بیداری که این حقایق را بازگو کند؟ تعادل: دولت در سال 99 به فرصتسوزی اقتصادی خاتمه دهد
یک روزنامه اقتصادی حامی دولت تصریح کرد با منتظر ماندن برای انتخابات آمریکا نمیتوان به اقتصاد کشور رونق داد.
در حالی که برخی محافل سیاسی همچنان به رویکرد عقیم تعلیق و تعطیلی و انتظار دامن میزنند، روزنامه تعادل وابسته به روزنامه اعتماد الیاسحضرتی نوشت: سال سختی بر اقتصاد ایران گذشت باید پذیرفت که بسیاری از مشکلات پیش آمده عواملی برونزا و خارج از کنترل داشتند. اما واقعیت این است که دولت نیز برنامه مشخصی برای مقابله با این مشکلات نداشت.
حال که بیش از شش سال از عمر دولت میگذرد، یک نقد کلی میتوان به دولت تدبیر و امید داشت. دولت روحانی زمانی که فرصتی برایش فراهم میشد تا حدی عملکرد قابل قبولی داشت. برای مثال جامعه جهانی آماده به ثمر رسیدن مذکرات بود و تیم مذاکرهکننده ایرانی توانست از این فرصت استفاده کند.
اما زمانی که فرصتی در اختیار دولت قرار نمیگیرد، توانایی فرصتسازی چندانی هم مشاهده نمیشود. از زمان خروج آمریکا از برجام، شاهد تنگتر شدن حلقه محاصره اقتصادی هستیم ولی عملا اکثر اقدامات صرفا دفعالوقت و خنثی کردن مشکلات پیش آمده بود. اوج این انفعال را میتوان در سخنرانی معروف روحانی در در مجمع سالانه بانک مرکزی دید که به صراحت اعلام کرد نمیشود تمام ارتباط با خارج خراب باشد و کشور را صرفا از داخل مرزها اداره کرد. این در حالی است که نمیتوان منتظر بود که قضا و قدر فرصتی مناسب برای دولت ایجاد کند.
صبر کردن برای مشخص شدن انتخابات آینده آمریکا و امید به تغییر نتایج چندان روش مطمئنی نیست. ادامه روش سال 98 در سال 99 عملا باعث میشود که در خوشبینانهترین حالت، یک دولت دست و پا بسته و بدون هیچگونه امکاناتی در اختیار رئیسجمهور بعدی در سال 1400 قرار گیرد. از هماکنون نگرانیهای زیادی درباره وضعیت اقتصادی در 1400 و شرایطی که دولت سیزدهم قرار است با آن روبرو شود احساس میگردد. بخشی از این مشکل به ساختار اداری مربوط است. این ساختار راهکارهای مشخصی برای بعضی مشکلات دارد ولی اگر مشکل جدیدی بروز کند عملا ابزاری برای حل آن وجود ندارد. این موضوع را میتوان به خوبی در تاریخ اقتصاد و راهکارهایی که توسط دولتها برای گذر از بحرانها ایجاد میشد دید. اما امروز نیاز به یک نگاه جدید داریم. صورت مسئله باید به شکلی جدید تعریف شود.
سوال اصلی این است که وقتی فرصتی در بیرون از مرزها وجود ندارد، چگونه میتوان با پتانسیلهای داخلی فرصت ایجاد کرد. مطمئنا دانشگاهها توان کافی برای پاسخگویی به این سوال را دارند و میتوان سال 99 را متفاوت از سال 98 برنامهریزی کرد. هرچند اینرسی سکونی بیش از حد دولت، اولین و مهمترین چالش پیشروی هر جوابی به این سوال است.
ایستادن بر سر همان راهکارهای قدیمی نتیجهای جز ویرانی سال 98 به همراه ندارد و از اکنون باید طرحی نو برای سال 99 درانداخت وگرنه انتظار برای تغییر دولت در 1400، فرصت یکساله 99 را هم از اقتصاد ایران خواهد گرفت.
سایر اخبار این روزنامه
حفظ روحیه در مقابله با مشکلات به ملتها اقتدار و اعتبار میدهد
روزولت ماسک ندارد اما سردار سرِ شیفت است (یادداشت روز)
اخبار ویژه
خدا کند ترامپ کرونا نگیرد!
کشورهای غربی به ماسک دزدی افتادند
افزایش ۲۴ درصدی واردات کالای اساسی در نوروز ۹۹
ارزیابی کارشناسان از الزامات و راهکارهای جهش تولید
درخشش کادر درمانی و مردم در مدیریت ملی کرونا
ترامپ به دنبال کلاه مذاکره از نمد کرونا!
از جیب ملت علیه منافع ملت
اگر آمریکاییها نظر سوئی به ایران داشته باشند با شدیدترین عکسالعمل مواجه میشوند
شمار مبتلایان به کرونا از مرز یک میلیون نفر گذشت آمریکا، رکورد دار بیشترین مبتلا
درخشش کادر درمانی و مردم در مدیریت ملی کرونا
درخشش کادر درمانی و مردم در مدیریت ملی کرونا