پسا کرونا را هم دریابیم

مریم اکبری نوشاد‪-‬ ماه پایانی سال 1398 در کنار تمام مصیبت‌ها، اخبار بد، سانحه‌ها و ..... آلوده به ویروسی شد که زندگی معمولمان را هم از ما ربود.
همه به یاد داریم که نوروز 98 با سیل و خسارات فراوانی برای هموطنانمان همراه بود و همه گفتیم سالی که نکوست از بهارش پیداست.گویا بی جا نگفته ایم و آن بهار چنین زمستانی را به همراه آورد.
امروز اخبار، طنزها، فضای مجازی و حقیقی هر کشوری را که بنگری پر شده از اخبار کرونا.
این که شاید ما می‌توانستیم با تدبیر مسئولان و همکاری بیشتر مردم در شرایط بحران وضعیت قابل قبول تری داشته باشیم جای تردید ندارد اما ما دیگر عادت کرده ایم به علاج واقعه پس از وقوع آن.


کرونا فقط یک بیماری نیست، کرونا تبعات متعددی دارد که اگر به سلامت از آن عبور کنیم خواه یا ناخواه دامنمان را خواهد گرفت.
در ابتدای ورود این بلای جان کوتاهی کردیم اما کاش حالا که بعضی مسائل محرز است بهتر
برنامه ریزی کنیم.
کرونا در آستانه نوروز باستانی، کسب و کار خیلی ها را با رکود و حتی شکست مواجه کرد.
خیلی ها مجبور شدند کارشان را تعطیل کنند، تجارتشان از رونق افتاد و حتی بسیار ضرر کردند.
در کنارآن قشر جوان و پویای مملکت یعنی دانشجویان خانه نشین شدند و از درس و فعالیت باز ماندند. دانش آموزان و حتی خردسالان علاوه بر تعطیلی اکثرا در آپارتمان های کوچک و در جو استرس بزرگتر ها خانه‌نشین شدند و روزهاست زندانی چهار دیواری خانه شده اند. سیستم آموزشی مجازی و رسانه ای برپاست اما تجربه ای نو و در عین حال دشوار برای دانش آموزان پرهیاهویی است که در این مخمصه گرفتار شده‌اند.
وضعیت همسران هم بهتر از بقیه نیست. ماندن در خانه برای روزهایی طولانی، سرکردن با کلافگی بچه ها و جوانان ، نگرانی از والدین خودشان و
مهم تر از همه تنش حفظ سلامتشان فضای خانه ها را پر تنش تر و آسیب پذیر تر کرده ؛ مخصوصا که شرایط مالی خیلی از خانواده ها بهم ریخته و کفگیر به ته دیگ خورده است.
زنان هم مصون از این وضعیت نمانده‌اند. وظایف همیشگی به کنار ، ضدعفونی و مراقبت از حریم بهداشتی خانه به وظایفشان اضافه شده علاوه بر آن باید به شدت روند یادگیری و تحصیل فرزندان را هم فراهم کنند ضمن آنکه با توجه به محدودیت های ایجاد شده بسیاری از مواردی که سابقا شاید راحت تر
در دسترسشان بود را باید در منزل تهیه نمایند و استراحت‌شان بیشتر که نشده کمتر هم شده و فشار روحی زیادی را تحمل می‌کنند.
قشر سالخورده که بدتر از همه در اضطراب درگیری با این بیماری دلش پوسیده و راه به جایی ندارد تازه اکثرا به خاطر حفظ سلامت خودشان و دیگران از دیدار فرزندان و نوه هاشان محروم مانده اند و یک خرید ساده برای آنها تبدیل به مسئله ای بغرنج شده است.
خانواده‌هایی که عزیزی را به دلیل این بیماری از دست داده‌اند و حتی به خاطر شرایط موجود امکان سوگواری هم نداشتند، روزهای تلخی را سپری می‌کنند. کادر پزشکی و درمان یک تنه و خستگی ناپذیر مشغول خدمت رسانی است آن هم در حالیکه در معرض بیشترین خطر قرار دارد و استرس کار کردن در چنین شرایطی یقینا تاثیر مخربی بر روح و روانشان خواهد داشت.
این بیماری آن سرش ناپیدا، به شدت سبک و استانداردهای زندگی ما را بهم ریخته است.
باید بپذیریم که این هم بخشی از تاریخ جهان است که در حال رقم خوردن است و سپری خواهد شد اما به پایان آن هم بیندیشیم.
همه، رسانه‌ها، فضای مجازی و خیلی نهادهای دیگر نظیر مراکز مشاوره و سلامتی باید تلاش نمایند تا با بالا بردن روحیه کل اقشار جامعه خسارات روزهای پسا کرونایی را به حداقل برسانند.
اقداماتی نظیر هدیه اینترنت، زیباست اما کاش در کنار آن برنامه‌هایی چه مجازی چه از طریق رسانه‌ها برای شاد نمودن و آرامش دادن به مردم تدارک دیده شود.
مثلا مشاوران و روانشناسان جامعه بتوانند ارتباط‌های تلفنی و مجازی بیشتری با کل گروه‌های جامعه فراهم آوردند و حداقل‌های لازم را به روح جامعه تزریق کنند.
ایام تعطیلات نوروزی و لزوم ماندن در خانه ایجاب میکند که رسانه ملی دست از سیاست پخش برنامه‌های سلیقه‌ای بردارد و با پخش فیلم‌های روز دنیا و یا سینمای داخلی و حتی بازپخش سریال‌های محبوب و جنگ‌های شاد، ایام تعطیلات را توام با شادی نماید.
فراموش نکنیم که تاریخ بشر خالی از بیماری و جنگ و مصیبت نبوده است.
اما وظیفه بشر مبارزه و غلبه بر بحران‌هاست. این وظیفه تنها با روحیه بالا، درایت، حوصله، همدلی، عزم بالا و حس مسئولیت محقق می‌گردد.
امید آن داریم که همه با هم بتوانیم در سلامت و با روحیه‌ای قوی تر این بحران را هم سپری نماییم.