به مدیریت مادرانه نیازمندیم



نرگس عاشوری
خبرنگار


شامگاه جمعه 23 اسفندماه یک پیامک حاوی دعوت برای اهالی فرهنگ و هنر ارسال شد. ستاد مبارزه با کرونا در تهران دست یاری به سوی نخبگان فرهنگی دراز کرده بود و اغلب اهالی این حوزه که دغدغه اجتماعی هم دارند دیدار با علی زالی رئیس ستاد را در اولویت برنامه‌هایشان قرار دادند. روز شنبه اهالی فرهنگ در گفت‌وگوی صریح با دکتر زالی هم ابهامات و انتقاداتشان را مطرح کردند و هم از نزدیک در جریان تلاش‌های این ستاد قرار گرفتند. در گفت‌وگویی با فرشته‌ طائرپور که از حاضران در این نشست بوده درباره کم و کیف این دیدار گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
با وجود تلاش‌هایی که از سوی ستاد ملی مبارزه با کرونا انجام می‌شود و همچنین مراقبت‌های فردی که بسیاری از ما   در اطراف خود شاهد هستیم، اما  بعضاً نوعی حس نگرانی و حتی بی‌اعتمادی هم به مدیران مربوطه و هم نسبت به جامعه وجود دارد. با توجه به دیداری که با دکتر علیرضا زالی، رئیس ستاد ملی مبارزه با کرونا در تهران داشتید چقدر می‌توانید این اطمینان را بدهید که افراد این ستاد دلسوزانه و متعهدانه با تکیه بر اطلاعات درست برای مبارزه با کرونا تلاش می‌کنند و برای آینده برنامه دارند.
اتفاقاً اولین مطلبی که در جلسه مطرح شد درباره همین موضوع بود که چرا مسئولان ذیربطی، که هم دارای تخصص هستند و هم عملاً در جریان اقدامات انجام شده‌اند، اطلاع‌رسانی شفاف و مفیدی نمی‌کنند.
البته ظاهراً خود دکتر زالی تاکنون درباره بخشی از کارهای انجام شده در برنامه‌های تلویزیونی فرصت صحبت داشته‌اند ولی اینکه چرا اغلب حاضران در جلسه مانند اکثر مردم از آن بی‌اطلاع مانده‌اند، حاکی از عدم استقبال کافی مخاطبان از برنامه‌های تلویزیونی به دلایل مختلف یا جذاب نبودن این برنامه‌هاست. اگر به انبوه کلیپ‌های زنده و انیمیشن، خبری و آموزشی، جدی و طنز و.... در فضای مجازی و شبکه‌های تلویزیونی خارجی نگاه کنید و سپس مصاحبه‌های کلیشه‌ای و تکراری تلویزیون خودمان با مسئولان، پزشکان و مردم عادی و کم اطلاع در کوچه و خیابان را هم ببینید، ریشه عدم ارتباط و عدم مشارکت مردم را در انجام توصیه‌ها پیدا می‌کنید. تلویزیون ما متأسفانه با تأخیر در انتشار یا اعمال تغییر در آمار و محتوای اخبار، اعتماد اکثر مخاطبانش را از دست داده و عملاً بازار فضای مجازی و تلویزیون‌های خارجی را گرم کرده است.
البته به نظر می‌رسد طی دو هفته اخیر صداوسیما به‌شکل محسوسی تغییر روش داده و هم در اطلاع‌رسانی و هم در تشخیص نقش خود در پخش برنامه‌های سرگرم‌کننده برای هموطنانی که قرار است طی هفته‌های آتی در قرنطینه خانگی بمانند نسبتاً بهتر عمل می‌کند. کرونا برای همه ما، از ملت و دولت، تجربه‌ای پرهزینه و خسارت‌بار؛ اما آموزنده به حساب می‌آید. ما ایرانی‌ها معمولاً با عادت‌هایمان زندگی می‌کنیم، عادت‌ها به ما می‌گویند تعطیل که می‌شوی به مسافرت برو، عید که می‌شود به خرید و میهمانی برو، دلت که تنگ می‌شود میهمان یا میزبان دوستان و عزیزانت شو، حوصله ات که سر می‌رود به سینما و تئاتر و کنسرت و موزه و نمایشگاه برو، تفریح و شادی را بیرون از خانه جست‌وجو کن، به پندهایی که دوست نداری عمل نکن، خطر را مسخره کن و... اما اکنون یک ویروس کوچک، با ابری به وسعت آسمان شهر و کشور و جهان‌مان، بالای سر ما و همه عزیزان و آشنایان ما، سایه گسترده و جز با تغییر موقت همه این عادت‌ها، از پس آن بر نخواهیم آمد.
از دیدارتان با آقای زالی بگویید و اینکه در این نشست کدام یک از هنرمندان حاضر بودند و این نشست چه دستاوردهایی داشت.
من به شخصه از شنیدن سخنان دکتر زالی خیلی امیدوار و دلگرم شدم، بخصوص وقتی که پای تخته سفید رفتند و با ترسیم نمودارها و آمارها، اطلاعاتی به ما دادند که دانستن آنها خیلی مفید بود.
موضوع جلسه تعامل با هنرمندان جهت ایجاد ارتباط بهتر با مردم و استفاده از خلاقیت و محبوبیت آنها بود برای تفهیم بهتر شرایط به جامعه‌ای که هنوز بیش از ٦٠درصد آن یقین دارند که مبتلا نخواهند شد و لذا در بازار و خیابان مشغول خریدهای عیدانه هستند. در همان جلسه به ایشان توضیح داده شد که متأسفانه هنرمندان مستقل و برخوردار از محبوبیت نزد مردم، مدتی‌ است که یا به‌دلیل ممنوع التصویری در رسانه ملی راه‌های ارتباط شان با اکثریت جامعه فیلتر شده یا به جرم سلبریتی بودن با وجود اینکه همیشه در حوادث اجتماعی فعال بوده‌اند، طی یکی دوسال اخیر چنان از تخریب حیثیت و شخصیت‌شان در فضای مجازی -به بهانه‌های مختلف از جمله معافیت مالیاتی و سفر خارج و حواشی راست و دروغ از زندگی شخصی شان- آزرده‌اند که دیگر خیلی مشتاق مشارکت نیستند و اگر هم کاری می‌کنند در محدوده صفحات شخصی‌شان در اینستاگرام و موقعیت‌های مشابه است.  به عبارتی دیگر هنرمندان مستقل در جامعه ما، تریبونی با تیراژ انبوه در اختیار ندارند تا انتقال دهنده مطالب مربوط به خطر کرونا با شیوه و ادبیات خود باشند.
شاید اگر با وزیر مخابرات تعاملی صورت گیرد تا امکان پیامک‌رسانی در تیراژ‌های چندین میلیونی برای هنرمندان فراهم شود و این پیامک‌ها از طریق همین ستاد مخابره شود -تا صرفاً خدای ناکرده اطلاعات پزشکی اشتباهی در آنها نباشد- هنرمندان نیز بر سر ذوق بیایند و با خلاقیت‌های فردی شان، سناریوهای جذابی برای ایجاد ترس‌های لازم، انتقال اطلاعات مفید و توسعه امیدهای مؤثر بنویسند و بسازند.
در سال‌های گذشته شما در موقعیت‌های مختلف سیاسی و اجتماعی تلاش کرده‌اید با فراخواندن اهالی سینما، مشارکت آنها را جلب کنید. آیا تصمیمی برای جلب مشارکت جدی‌تر اهالی سینما در مقابله با ویروس کرونا دارید؟
خوشبختانه اهالی سینما در همه این سال‌ها، هم صاحب تشخیص‌های اجتماعی درست بوده‌اند، هم در مواجهه با اتفاقات اجتماعی خودشان مسئولانه و مبتکرانه عمل کرده‌اند و فراتر از حضور فردی، با یک آینده‌نگری هوشمندانه و مراقبت‌های لازم فرهنگی، قدم‌های بزرگی به اتفاق همکاران حرفه‌ای خود برداشته‌اند. اگرچه بسیاری از چهره‌های سینمایی، در هر حادثه‌ای با اعتبار، ابتکار و تشخص فردی خود اقدام می‌کنند، اما خوشبختانه سینمای ایران عقل منفصل و وجدان همیشه بیداری دارد که به مدد آنها، از خطاها و جفاهای دیگران نسبت به خود بزرگوارانه عبور می‌کند و نقش اجتماعی‌اش را متفق با سایر همکارانش به‌جا می‌آورد.
پیشنهاد شخص شما به ستاد  یا  به  جامعه چیست؟
من فمینیست نیستم و حتی شاید توقع بیشتری که از زنان در اداره امور دارم، یک نگرش غیرحامیانه از زنان نیز به حساب بیاید. من فکر می‌کنم به نوعی نوبت مدیریت زنان در حل بحران فرا رسیده است. باید زنان را که منطقاً نقش فرمانده و مدیر و مدبر را در فضای خانه دارند، بیشتر از طریق رسانه‌ها مخاطب قرار داد و به آنها یادآوری کرد که اکنون نوبت بروز مهارت‌های آنهاست در سالم و پرنشاط‌ سازی فضای خانه برای اعضای خانواده، بخصوص بچه ها. حالا نوبت ابتکار عمل زنان رسیده که در جمع خانواده، روش‌های جذاب و مفرحی را برای استفاده از وقت مبسوطی که خواسته و ناخواسته در اختیارشان قرار گرفته، به کار ببرند. من باور دارم که هر زنی خوب می‌داند که جذابیت‌های پنهان و پیدای محیط خانه‌اش در کدام بخش آن است. وقت آن است که این گنج‌های کوچک و بزرگ در این قرنطینه موقت، کشف شوند. از سوی دیگر رسانه ملی ما هم می‌تواند در سطح کشور همین نقش را ایفا کند. «مدیریت زنانه» یا بهتر بگویم «مدیریت مادرانه»، گمشده همه این سال‌های جامعه ما بوده است. برای داشتن چنین مدیریتی، لازم نیست زن باشید، کافی است این مهارت را در نهان خود پیدا کنید و به کار بگیرید. مدیریت مادرانه، مهربان است، هوشیار است، مورد اعتماد است، صدها قصه جذاب برای سرگرم کردن دیگران بلد است، لحن نصیحت‌هایش دلنشین و شیوه عمل کردن به آنها آسان است، آداب ذخیره‌سازی برای روز مبادا را می‌داند و رعایت می‌کند، در بحران‌ها منفعت طلبی شخصی ندارد و... همه ما تجربه بهره‌مندی از چنین مدیریتی را داشته‌ایم؛ آخرین آن شاید به دوران جنگ تحمیلی برمی‌گردد که خانه‌ها مثل امروز پناهگاه‌های مصون ماندن از حمله دشمن بودند. خلاصه، عبور از بحران کرونا را، طی ایام قرنطینه، به مادران و زنان یا به مردانی که صادقانه از چنین نگرش و تبحری برخوردارند بسپارید و اگر نتیجه را مثبت دیدید، قدرشناس باشید.