روزنامه آرمان ملی
1398/12/15
برخی«متحجرين» دراین انتخابات رای آوردند
از ديدگاه شما در کارنامه مجلس دهم چه عاملي بيش از همه موارد قابل نقد است؟عدمتصويب بودجه سال 99 از جمله کارهايي بود که از ديد من در کارنامه مجلس دهم منفي تلقي ميشود و من اسم آن را مسئوليتگريزي گذاشتهام. مجلس و مخصوصا افرادي که در حوزه اقتصاد و بودجه اطلاعات کافي دارند ميدانند برگرداندن بودجه به دولت چه ثمري دارد. بهعنوان مثال ميزان فروش نفت و درآمدهاي مالياتي بالا ميرود، ميزان درآمدهاي دولت در نفت و ماليات عدد و رقم مشخصي دارد که حداکثر آن را هم استفاده کردهاند. شايد عصبانيت برخي از نمايندگان بعد از انتخابات يا نگراني براي کرونا يا دلخوريهاي آنها از دولت همه و همه دست به دست هم دادند تا عملکرد خوبي درخصوص تصويب بودجه صورت نگيرد. بودجهاي که تصويب نشد وابستگي کمتري به نفت داشت و اين از نکات بسيار مثبت در اين زمينه بود و درآمد سرشار بدون زحمت ناشي از فروش نفت در آن به حداقل رسيده بود. من در روزهاي آخر مجلس قبل از انتخابات از عصبانيت کت خودم را در مجلس درآوردم و تاکيد کردم نفت تمام شده است. تمام حرف من از آن حرکت اين بود که بايد اقتصادي بدون فروش نفت براي کشور تبيين کنيم. تعيين بودجهاي با 5 الي 6 درصد وابستگي به نفت ايدهآل است و تحول مهمي محسوب ميشود.
با اين وجود مجلس آينده ميتواند اين آرمانها را پيگيري کند؟ بهخصوص اينکه نمايندگان تازهوارد شعارهاي تند و تيزتري به نسبت نمايندگان مجلس دهم دارند.
من فکر ميکنم در خصوص مجلس آينده بايد فايل جداگانهاي باز کرد. براي هر مجلس تازهنفسي يک اصل وجود دارد آن هم اين است که نمايندگان تازهوارد آن آرزوها و آرمانهايي دارند. آنها براساس شعارهاي انتخاباتي که دادهاند طبيعي است که رجز بخوانند اما بخش زيادي از اين شعارها و رجزخوانيها قبل از ورود به مجلس خام و نپخته است. ايرادي هم ندارد بايد اجازه بدهيم به ميدان عمل بيايند و محدوديتها و صخره تصميمگيريها را از نزديک ببينند تا صداي آنها به سمت واقعنگري برود و در چارچوب واقعيت تصميمگيري کنند. طبيعي است قبل از ورود به مجلس شعارهايي داده شود که در واقعيت امکان تحقق آن وجود نداشته باشد؛ چرا که شعاردهندگان چندان با واقعيتهاي امور اجرايي و قانونگذاري آشنايي ندارند. اساساً به دليل اينکه در مسئوليت نيستند. گاه حرفهاي بدون چارچوب ميزنند. اما درخصوص مجلس يازدهم بايد با دقت و تامل بيشتري صحبت کرد و توجه داشت که اکثريت منتخبان اين دوره اولين بار است که به مجلس شوراي اسلامي راه يافتهاند.
با توجه به انتخابات اخير و روند برگزاري آن چه ميزان اميدوار هستيد مجلس يازدهم در جهت بهبود امور قدم بردارد؟
از ديدگاه من در انتخابات اخير اتفاق بزرگي در کشور رخ داد و اين اتفاق نتيجه ادغام دو موضوع است: موضوع اول اينکه جرياني از اول انقلاب وجود داشت که عمدتا براي مشارکت، انتخابات و انتخاب مردم ارزش قائل نبود. آن جريان قبل از انتخابات به امام خميني (ره) پيشنهاد داد که به جاي جمهوري اسلامي، حکومت اسلامي تشکيل بدهد اما امام نپذيرفت و گفت جمهوري اسلامي نه يک کلمه کم و نه زياد. اين افراد بهرغم مخالفت اوليه حضرت امام (ره) بعد از پيروزي انقلاب هم بارها به ايشان نامه نوشت و از طريق فلاسفه و چهرهها به امام تاکيد کردند خودتان عزل و نصب کنيد چرا ميخواهيد انتخابات وجود داشته باشد؟ اين تفکر همچنان در حال کادرسازي و توسعه تشکيلات خود است. به نظر من امروز اين تفکر توفيقاتي به دست آورده و توانسته نهادهاي انتخاباتي را کماثر کند. در نهايت هم ميزان مشارکت مردم را که اصلي مهم در انقلاب اسلامي است کماهميت کرد. در حالي که معنا و اولويت جمهوري اسلامي از نگاه امام و مردمي که انقلاب کردند اينگونه نيست. قبل از انقلاب و زماني که امام در پاريس حضور داشت سه جريان فعال شدند. يکي از اين جريانها روشنفکرها بودند که نزد امام رفتند و به امام پيشنهاد دادند به جاي جمهوري اسلامي، جمهوري دموکراتيک را پايهگذاري کند. تحليل آنها بر اين اساس بود که در قرن بيستم صحبت از اسلام وجاهت ندارد و امکان عملي شدن آن نيست. حضرت امام هم به آنها پاسخ داد در درون جمهوري اسلامي ، دموکراسي و مردمسالاري وجود دارد و مردم در خصوص سرنوشت کشور تصميم ميگيرند. گروه دومي هم نزد امام رفتند و پيشنهاد دادند از جمهوري اسلامي نگويد و حکومت اسلامي تشکيل بدهد. آنها به امام ميگفتند براساس سلسله مراتب الهي، ولي فقيه فقط عزل و نصب کند که حضرت امام (ره) باز هم حرفهاي آنها را نپذيرفت. از اهل سنت هم بزرگترين رهبران آنها نزد امام رفتند و گفتند خلافت اسلامي را جايگزين جمهوري اسلامي کنيد تا ما با بودجه کلاني که داريم شما را اميرالمومنين جهان اعلام کنيم. امام به آنها هم پاسخ منفي داد و گفت من طلبهاي هستم که مردم ايران مرا خواستهاند و ادعايي مبني بر اميرالمومنين بودن ندارم.
درنهايت هم جمعبنديها به تشکيل جمهوري اسلامي رسيد. اما برخي نخبگان معتقدند بعضي از اقدامات امروز در کشور به اصل جمهوريت آسيب ميزنند. اين گزاره را چه ميزان دقيق ميدانيد؟
جمعبندي امام از مبارزات 1400 ساله شيعه و 150 ساله مردم ايران اين بود که بايد حتما با راي و سليقه مردم جمهوري اسلامي ايران تشکيل شود. جريان روشنفکري در ايران هميشه با جمهوري اسلامي زاويه داشت و فاصله خود را حفظ کرد، اما جرياني که به دنبال حکومت اسلامي بود آهسته، پيوسته و زيرکانه به دنبال اين بود که بتواند در ارکان حکومت نفوذ کند. با برخوردهاي بيتدبيرانه روشنفکرها در کشور و برخوردهاي جذاب متحجرين ، جريان متعادلي که مبتني بر جمهوريت بود مرتب به طرفهاي مختلف ميکشيد. در نهايت کار به جايي رسيد که امروز شاهد لوث شدن راي هستيم. بهعنوان مثال در يک استان اين توانايي بهعنوان جمهوري اسلامي وجود دارد که پنج کانديداي خبرگان را انتخاب کنيد و در يک رقابت يک نفر پيروز شود، اما اينکه در يک استان فقط يک کانديدا وجود داشته باشد و همه رد صلاحيت شوند چه معنايي دارد. انتخابات خبرگاني داشتيم که در يک استان فقط يک کانديدا وجود داشت يا دو کانديدا که يکي از آنها از ديگري حمايت ميکرد. همه اين اقدامات درکنار هم جز به حاشيه رفتن انتخابات چه معنايي دارد. با اين اقدامات با زبان بيزباني به مردم اعلام ميکنيم انتخابات براي ما اهميت آنچناني ندارد. زماني که انتخابات بدونرقابت تعريف شود کمترين تبعات آن مشارکت حداقلي مردم است.
با اين تفاسير مشارکت حداقلي مردم در انتخابات چه پيامدهايي براي کشور دارد؟
امکان مشارکت صد در صدي در هيچ جاي دنيا وجود ندارد اما حداقل بايد هفتاد درصد مردم در انتخابات مشارکت کنند. اگر خلاف اين موضوع اتفاق افتاد بايد به دنبال علتها بگرديم و دريابيم چرا مردم تمايلي به اعمال رأي ندارند. براي نمونه اگر مسابقه دربي در حال برگزاري باشد، هواداران هر دو تيم از شبهاي قبل براي حمايت از تيم خود به استاديوم هجوم ميبرند؛ اين به معناي رقابت است. اما اگر رقابتي وجود نداشته باشد، طبيعتا مردم هم براي تماشاي مسابقه شور و شوقي ندارند. مشارکت 42 درصدي مردم در انتخابات در شأن ملت ايران است؟ بزرگان کشور تا دير نشده بايد جلسه بگذارند و علتها را جست و جو کنند. حزب اعتماد ملي از مدتها قبل اعلام کرد به طور فعالانه در انتخابات شرکت ميکند. ما از افراد در حزب دعوت کرديم و 62 نفر در انتخابات شرکت کردند که همه آنها رد صلاحيت شدند. ديگر چه کاري از دست ما برميآيد؟ در حالي که دبيرکل حزب در حصر است و بقيه اعضاي حزب نيز اجازه ورود به رقابتهاي انتخاباتي را پيدا نميکنند، ما از مردم خواستيم پاي صندوقهاي رأي بيايند و در انتخابات شرکت کنند. بهرغم همه موانعي که پيشروي ما ايجاد شد، باز هم بيانيه داديم که در انتخابات شرکت ميکنيم اما فايدهاي نداشت و مردم ديگر به ما اعتماد نکردند. اين يعني اشکالي اساسي وجود دارد که به سبب آن مردم حتي از استفاده از حق قانوني خود چشمپوشي کردهاند. بايد بدانيم همه چيز ما از مردم است و اين رويه اگر اصلاح نشود مشکلات اساسي در کشور ايجاد خواهد شد.
نحوه مواجهه مجلس يازدهم را با دولت چطور ارزيابي ميکنيد؟
من فکر ميکنم اتفاقات بسيار بزرگي پس از انتخابات اخير، در کشور رقم خواهد خورد. نمايندگان جديدي که وارد مجلس شدهاند بايد فرماندهي شوند و قطعا هم فرماندهي خواهند شد. درواقع براي کار بزرگي که در آينده پيشرو است بايد فرماندهي وجود داشته باشد. من هر چقدر فکر ميکنم مجلس آينده ميتواند دولت را تحمل کند به نتيجه نميرسم؛ چرا که از ديدگاه من تحمل آنها براي کنار آمدن با دولت کافي نيست و فقط با دستور امکان اين ماندگاري با سختيهاي وحشتناک وجود دارد. در غير اين صورت با فرمولي که انتخابات برگزار شد نمايندگان جديد حداکثر از مرداد ماه شروع به امر و نهي به دولت ميکنند، مگر آنکه مصلحت بالاتري وجود داشته باشد. نمايندگان تازهوارد براي برخي مسائل عجله دارند و با اين عجله هم کاري از پيش نميبرند مگر آنکه دولتي صددرصد همراه وجود داشته باشد و قوا هم کاملا با يکديگر همراهي کنند. اگرچه من هنوز هم اميد دارم مديريت يکدست بتواند مشکلات را حل کند.
با توجه به زاويهاي که معتقد هستيد مجلس جديد با دولت پيدا خواهد کرد، فکر ميکنيد مسائلي مثل رفراندوم که اخيرا مورد تاکيد روحاني بودهاند امکان اجرايي شدن در کشور داشته باشند؟
هر موضوعي شبيه به رفراندوم پيرامون مثلا مساله نظارت استصوابي مطرح شود در اجرا به مشکل خواهد خورد. رفراندوم بخش غيرقابلانکاري از قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران است اما نظر من اين است که بايد از نقاط سادهتري شروع شود. شرايط موجود در کشور و دودستگي سياسي ايجاب ميکند رفراندوم از موضوعاتي آغاز شود که در آنها اختلافنظر سياسي و استراتژي وجود نداشته باشد. اگر رفراندوم را از موضوعاتي که شکاف اساسي بين مسئولان در آنها وجود دارد، شروع کنيم به نتيجه نخواهيم رسيد. رفراندوم بايد به مرور زمان تبديل به فرهنگ شود. آقاي روحاني سعي دارد با تاکيد بر رفراندوم به وظيفه خود عمل کند و افکار عمومي را با اين بخش مترقي قانون اساسي کشور آشنا کند. تلاش براي اين امر از سوي رئيسجمهور که مقام دوم کشور به شمار ميرود قابل تقدير است؛ اما معتقدم اين رفراندوم حتي اگر با تلاش نمايندگان در مجلس شوراي اسلامي نيز به تصويب برسد، در نهايت به جايي نخواهد رسيد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
پس از انتشار تصاویر ماهواره ای از میزان خسارت ها به پایگاه نواتیم، دیروز نیز تصاویر ماهوارهای پایگاه رامون ارتش صهیونیستی منتشر شد که نشان می دهد علاوه بر آشیانه ها، مراکز تجهیزات نظامی نیز توسط موشک های بالستیک ایران هدف قرار گرفته است (خراسان) امیر واحدی: اینبار با بمبافکن su ۲۴ پاسخ ویرانگر میدهیم / سردار حاجیزاده: صد در صد میزنیم (جوان) پایان صبر استراتژیک ایران!(یادداشت میهمان) (کيهان) ابعاد اختلافنظر اسرائیل و حماس در مورد آتشبس و تبادل اسرا (تجارت)
سایر اخبار این روزنامه
اين بار خراسان رضوی در وضعيت قرمز
برخی«متحجرين» دراین انتخابات رای آوردند
قرنطينه جديتر قم با نيروهاي نظامي
تعطیلی نماز جمعه تا اطلاع ثانوی
انتشار اطلاعات تازهای از ترور سردار سلیمانی
برخی کشورها به بهانه کرونا ایران را محاصره کردهاند
آمريكا ماسك دلسوزی را از چهره بردارد
ایران و آژانس در آستانه جدال حقوقی
کميته «خودکشي» در دانشگاه علامه طباطبايي تشکيل شد!
ضرورت تشکیل شورای مبارزه با پیامدهای اقتصادی کرونا
بیم و امیدها در مورد مجلس یازدهم
برای دوره بعد مزایده بگذارید
سلامی به احترام پاسداران سلامت کشور
انتشار اطلاعات تازهای از ترور سردار سلیمانی
و اینک کرونالوژی!