آثار هنری در هر شرایطی به فروش می‌روند‌

مریم سادات گوشه
‌خبرنگار‌
حراج تهران در ایران همیشه با حاشیه‌های بسیاری همراه بوده است و منتقدان بسیاری به آن تاخته‌اند؛ حراجی که مثل تمام حراج‌های مهم دنیا همچون کریستیز برگزار می‌شود و طرفداران خاص خود را دارد. مسأله حراج در ایران انگار هنوز مثل کشورهای پیشرفته برای مردم جا نیفتاده است. نگاه ها به حراج تهران به‌گونه‌ای است که عده‌ای افراد متمول شهر دور هم جمع می‌شوند و پول هایشان را از یک جیب به جیب دیگر می‌ریزند ونفعی برای کشور ندارند. بخصوص وقتی حراج تهران در اوضاع تحریم‌های اقتصادی و شرایط ناگواری که بر جامعه حاکم شده برگزار می‌شود این دست نقدها بیشتر بر حراج وارد می‌شود. درصورتی که اگر روی دیگر سکه حراج را ببینیم، برخی کارشناسان اقتصاد فرهنگ وهنر برگزاری آن را باعث رونق بازار هنر می‌دانند. آنچه حراج معاصر امسال را با دیگر حراج‌ها متمایز کرد و نوک تیز پیکان برخی رسانه‌ها و گروه های فشار را کند کرد، فروش 7 برابری اثر انقلابی حسن روح الامین نسبت به قیمت اصلی آن بوده است. رقمی که خیلی از نگاه ها را به صفحه مانیتور سالن حراج خیره کرد. همچنین فروش چند اثر دیگر هم با موضوعات مذهبی، جنگ و انقلاب بر میزان آثار انقلابی افزود. موضوعی که خود حراج‌گذاران هم به آن اذعان داشتند. علیرضا سمیع‌آذر ، مدیر حراج تهران در این گفت‌وگو تلاش می‌کند به این ابهامات  پاسخ دهد.‌



برخی رسانه‌ها  رقم 31 میلیاردی حراج تهران  را که اخیراً برگزار شد، کم فروغی حراج در کل سال‌های  برگزاری‌اش  تحلیل کرده‌اند. آیا شما هم موافقید که حراج هنرهای معاصر تهران این بار با یک افت مواجه بوده است؟
حراج تهران امسال خیلی کم فروغ‌تر از دوره‌های پیش نبود. البته باید این دوره از حراج را با دوره‌های معاصر مقایسه کرد نه با حراج مدرن‌. در حراج مدرن نام‌های بزرگ‌تری مثل سهراب سپهری، کمال الملک، فرشچیان، عربشاهی و احصایی می‌آیند و رقم‌ها بالاتر است. اگر با حراج دی 97 این حراج را مقایسه کنیم، کارهای گران‌تری پیدا کردیم اما متأسفانه در این حراج نتوانستیم کارهای گران تری پیدا کنیم. از نظر جمع کارهایی که انتخاب کردیم افزایشش از دوره پیش کمتر نبود. همین‌طور اگر قیمت دلار را در نظر بگیریم نسبت به دوره پیش افزایش چندانی نداشت با همین رقم دلار پارسال همان افزایش پارسال را داشتیم. اما سیر صعودی ای که قبلاً داشتیم، نداشتیم ولی رو به افول هم نبود. در مجموع با توجه به شرایط نه چندان مطلوب اقتصادی ما از این حراج بیشتر از حراج‌های قبل راضی بودیم. ما چنین رقمی را انتظار نداشتیم. چون تعدادی از کسانی که خریدار آثار هنری بودند از ایران رفته‌اند و بعضی هایشان هم شاید روحیه چندانی برای خرید آثار هنری نداشته باشند. ولی یک تعداد خریدار جدید اضافه شدند و تصور این است که مارکت ادامه دارد و مهم‌ترین پیامش این است که بازار  هنر فقط برای شرایط رونق، ثبات و اوضاع اقتصادی مطلوب نیست. بلکه در شرایط دشوار اقتصادی ودوره رکود هم می‌تواند به کار خود ادامه دهد و این خوب است که در شرایط بد هم می‌توانیم آثار هنری را بفروشیم.
چه کارهایی و با چه مشخصه‌ای را وارد حراج می‌کنید تا تقریباً اطمینان داشته باشید به فروش می‌روند؟
روش انتخاب آثار ما روشی است که تقریباً تمام حراج‌گذاران دنیا اتخاذ می‌کنند و آن هم نگاه به آثاری است که در جاهای دیگر بویژه گالری‌ها و حراجی‌ها چه در داخل و چه در خارج ایران مورد اقبال دیگران قرار گرفته است، رصد می‌کنیم. آثاری را انتخاب می‌کنیم که فکر می‌کنیم فروش می‌رود نه آثاری که با سلیقه ما متناسب است. فرق یک حراج با یک موزه این است که حراج‌گذار کارهایی که فکر می‌کند فروش می‌رود، انتخاب می‌کند اما یک موزه کارهای خوب را انتخاب می‌کند و دیگر به فکر این نیست که دیگران خوششان بیاید یا نیاید یا اینکه کسی بخرد یا نخرد. ما طبعاً به سلیقه دیگران توجه می‌کنیم. موفقیت حراج این نیست که کارهای خوبی را مطابق با سلیقه خودمان انتخاب کنیم. وقتی ما 98 درصد از آثار حراج را می‌فروشیم این یعنی با مهم‌ترین حراج‌های دنیا قابل رقابت است؛ حتی پررونق‌ترین حراج‌های امریکا و اروپا به رکورد 98 درصد فروش نمی‌رسند.
در دوره‌های اخیرسیاستگذاری‌های حراج تهران در هنر معاصر به‌سمت انتخاب کارهای هنرمندان جوان‌تر رفته است و به نحوی درهای حراج تهران به روی جوانان باز شده است. در این دوره هم حضور بسیاری از هنرمندان جوان را شاهد بودیم؟
بله کارهای نسل جوان خیلی خوب است و کیفیت کارهایشان خیره‌کننده شده. اما متأسفانه تعداد زیادی از آنها را نمی‌توانیم در حراج بیاوریم. چندین برابر این هنرمندان جوان و با استعداد را که در حراج می‌آوریم، در کشور داریم که کارشان فوق‌العاده است. کارهایشان بسیار معاصر و امروزی است و از نظر توانایی چیره‌دست هستند و از نظر ترکیب یک هنر با مفهوم قدرتمند و زیبایی شناسی خیره‌کننده آثاری بسیار بدیع خلق می‌کنند و خریداران هم اقبال به آنها نشان می‌دهند و حیف است که ما به جوانان توجه نکنیم. در حراج تهران دست های بیشتری برای خرید آثار جوانان بالا رفت. سعی خواهیم کرد هر دوره جوانان جدید را وارد کنیم. دلیل دوم اینکه هر مارکتی که تنوع بیشتری داشته باشد بقا و تداومش بیشتر است تا اینکه به یک تعداد افراد خاص منحصر شود. 30 و 40 هنرمند پیشکسوت خودمان را
در نظر بگیرید که خیلی وقت پیش از دنیا رفته‌اند و آثار جدیدی تولید نمی‌کنند و تعدادی از آثارشان هم فروش رفته ومجموعه داران هم علاقه‌ای به فروش آن ندارند. بنابر این وقتی وارد مارکت شوید می‌بینید دیگر کار خوبی وجود ندارد. با ورود هنرمندان جدید این امید وجود دارد که استعدادهای جدید جایگزین می‌شوند. دلیل سوم برای ورود هنرمندان جوان، قیمت نسبتاً پایین‌تر کارهایشان نسبت به آثار قدما است. خیلی از مجموعه داران علاقه مندند که سرمایه‌گذاری کنند اما نمی‌خواهند در بدو امر با رقم‌های بزرگ شروع کنند. این مدخل ورود با حضور جوانان میسر است. ما تعداد زیادی خریداران جدید داشتیم که برای اولین بار وارد حراج شدند و بسیاری حتی از یک گالری هم خرید نکرده بودند.
‌به هر حال این رویداد با اینکه برای جوانترها جذابیت مالی هم دارد، در آینده کاری‌شان هم تأثیر خوبی می‌گذارد؟
بله، اما امیدوارم این تأثیر باعث ارتقای کارشان باشد. و این‌طور هم بوده است. وقتی نگاهی به آثار هنرمندان شرکت‌کننده بیندازیم می‌بینیم مارکت به ارتقای کارشان بسیار کمک کرده است. این مسأله را در گالری‌هایی می‌توان دید که کیفیت کارها خیلی شایسته شده است. ما آرزو می‌کنیم که حراج تهران به ارتقای آثار کمک کند و ادعا هم داریم که اینگونه هم بوده است. منتها از طرف دیگر هم شرایط اطمینان‌بخشی برای تمکن مالی هنرمندان به وجود آمده است. دست کم هنرمندان ممتاز می‌توانند از رفاه نسبی برخوردار شوند. این برخلاف شرایط قدیم است که حتی بهترین هنرمندان هم نمی‌توانستند از یک رفاه نسبی برخوردار باشند مگر اینکه از طریق دیگری ثروتمند می‌شدند. اما اکنون این‌گونه نیست. همان جوان 35 ساله بیشتر از 20 سال نقاشی کرده تا یک اثر را به این قیمت می‌فروشد. اینها انتظار دارند که از طریق هنر هم امرار معاش کنند و مارکت، امید زیادی را برای هنرمندان به ارمغان آورده است. کشورهایی که پیشرفت کردند قطعاً در سایه امنیت شغلی و مالی هنرمندان است.
بحث اقتصاد هنر را مطرح کردید. چه ارتباطی بین حراج تهران و اقتصاد هنر وجود دارد. برخی کارشناسان اقتصادی معتقدند سود حاصل از حراج تهران به جیب مردم نمی‌رود و وارد سرمایه ملی کشور نمی‌شود و نمی‌توان آن را عاملی واقعی در رونق بازار هنر دانست. برخی کارشناسان اقتصاد فرهنگ و هنر کاملاً با این نظر مخالفند و معتقدند حراج تهران کمک بزرگی به رونق بازار هنر می‌کند. تحلیلتان در این خصوص چیست؟
به‌نظر من حراج تهران نقش بسیار مولدی در کلیت مارکت هنر ایران دارد. به این معنا که بخش زیادی از سرمایه‌هایی را که بیرون از بخش فرهنگ و هنر جامعه هست، جذب می‌کند. این حراج پول‌ افراد متمول را که می‌تواند صرف خرید زمین و مسکن شود یا به‌سمت سرمایه‌گذاری در بخش ساخت و ساز یا خرید اجناس لوکس مصرفی مثل اتومبیل و جواهر برود صرف هنر می‌کند. بسیاری از خریداران ما معمولاً گالری دارها یا کسانی که به‌گالری‌ها مراجعه می‌کنند، نیستند. آنها در بخش‌های دیگر کار اقتصادی می‌کردند و اکنون از طریق حراج تهران به خرید اثر هنری روی آورده‌اند. این یک خدمت حراج تهران به جذب سرمایه به بخش فرهنگ وهنر است. خدمت دوم اینکه وقتی این پول وارد می‌شود، پخش می‌شود. در جامعه هنری ما به گالری‌ها، به خود هنرمندان، به کسانی که در خرید و فروش آثار هنری شاغل هستند و گروهی که ارائه‌کننده آثار هنری هستند یا به مجموعه‌دار دیگری منتقل می‌شود. یعنی کسی که اثر هنری می‌خرد و می‌فروشد به احتمال زیاد باز هم به‌دنبال خرید و فروش اثر هنری می‌رود. چون به طمع سودی که کرده دوباره به سمت خرید می‌رود و آن پول دوباره به عالم هنر برمی گردد و زایش ایجاد می‌کند. درصدی از آن را گالری‌ها برمی‌دارند و درصدی را هم هنرمندان. درصدی هم به «دیلر»ها و مجموعه‌داران می‌رسد. هرسال حجم پولی که در عرصه هنر تجسمی در چرخش است در حال اضافه شدن است و مجرای ورود این پول‌ها حراج تهران است. جایی که خریدار جدید جذب می‌کند حراج تهران است. هنرمندانی که وارد حراج نشده‌اند اما کارشان همتراز هنرمندان حراج بوده است اکنون قیمت آثارشان با آنها برابری می‌کند. ما صد تا هنرمند را در یک حراج معرفی می‌کنیم اما چند برابر این هنرمندان کارشان به همین قیمت‌ها فروش می‌رود و از این طریق اقتصاد هنر رشد می‌کند. واضح‌ترین دلیل این است که گالری‌های زیادی در حال تأسیس هستند. اگر این اقتصاد رونق نداشت و یک چرخه بسته‌ای بود که عده‌ای پولی را بین خودشان خرج کنند هر روز نباید شاهد تأسیس گالری‌های خوب باشیم.
بعضی گروه‌ها و رسانه‌ها در دوره‌های قبل انتقادهایی به حراج داشتند. آیا حضور آثار مذهبی و انقلابی مثل اثر روح‌الامین که مورداقبال خاصی واقع شد، ممکن است در رویکرد و نگاه منتقدان حراج تأثیر بگذارد؟
ممکن است. منتقدان نسبت به هنرمندان انقلاب و به تعبیر خودشان هنرمندان ارزشی یا نقاشان انقلاب در حراج تهران حساس هستند و رقم فروش آثار این افراد هم نسبت به دوره‌های قبلی بیشتر شده است. البته تا حدی نظر منتقدان مساعدتر شده است و لبه تیزانتقاداتشان کندتر شده است. ما به خاطر تأمین نظر آنها این هنرمندان را نیاوردیم.
اصلاً چه شد که آثار هنرمندان انقلابی و مذهبی به حراج راه پیدا کرد. اثر جاسم غضبان‌پور عکاس جنگ برای اولین بار حضور یافت و از همه مهمتر اثر روح الامین تنها اثری بود که هفت برابر قیمت گذاشته شده فروش رفت و جزو افتخارات حراج تهران شد.
ما فکر کردیم که آنها هنرمندان خوبی هستند و کارهایشان فروش می‌رود. اگر لیست 10 هنرمند دیگر را هم به ما بدهند و ما را قانع کنند که کارشان فروش می‌رود آنها را در حراج می‌آوریم. اینجا بازار آزاد است! ما بر اساس ایدئولوژی هنرمند یا شعارهایی که در اثر داده می‌شود، کاری را انتخاب نمی‌کنیم. ما بر اساس استانداردها و مجوز وزارت فرهنگ هر اثری را می‌آوریم می‌تواند یک طبیعت بی‌جان باشد و می‌تواند یک اثر انقلابی باشد. ما فکر می‌کنیم نمی‌توانیم اثر یک هنرمند انقلابی با مضمون ارزشی که کسی خریدارش نیست را در حراج تهران بیاوریم و بیشتر مایه تحقیر آن هنرمند و عدم فروش آن اثر را فراهم کنیم. این به ضرر آن هنرمند تمام می‌شود. آقای روح الامین هنرمندی است که من دیده‌ام به کارش علاقه‌مند هستند و کارش را می‌خرند. در فرصت‌های مختلفی که کارهایش ارائه شده با اقبال مواجه شده است. حراج قبلی یک بار آوردیم و دیدیم چندین نفر متقاضی بودند و ما فکر کردیم ایشان و دیگر هنرمندان خریدارانی دارند و ما آن را در حراج می‌آوریم. اگر ببینیم فروخته نمی‌شود در حراج نمی‌آوریم. چون به ضرر ارزش‌های انقلابی تمام می‌شود حراج تهران را همه می‌بینند چون به‌صورت زنده در سراسر دنیا پخش می‌شود و چنین کاری به نفع هیچ کس نیست و خیلی هم خوشحالیم که این بخش از هنر ما که تعلق خاطری به ارزش‌های انقلابی و مذهبی دارد هم با اقبال مواجه می‌شود. آن خریداران هم تعلق خاطر دارند.
اطلاع دارید که حراج کریستیز دوبی یک دوره از حراج را به‌دلیل کیفیت پایین آثار در دوبی حذف کرده است، آیا این حذف در حراج تهران هم تأثیر دارد؟
بله تأثیر دارد و تأثیرش هم منفی است. کنار کشیدن کریستیز به این شکل به معنی رکود نسبی مارکت است و این تأثیر روانی اش بر مجموعه داران داخل وخارج از کشورکاملاً قابل درک خواهد بود. برعکس، اگر حراج کریستیز پررونق‌تر از گذشته برگزار می‌شد طبعاً اثر مثبتی هم بر حراج تهران می‌گذاشت. بدون شک کریستیز بزرگ‌ترین مارکت خاورمیانه و جهان است وسست شدن و کم انگیزه شدن آنها وحتی عقب نشینی مقطعی آن تأثیر منفی روانی روی مارکت داخل و خارج از کشور می‌گذارد و آرزو می کنم که مقطعی باشد.
نظر شما درباره عدم برگزاری دوره اخیر حراج کریستیز چیست؟ آیا دلیلش واقعاً کیفیت پایین آثار بوده است؟
بله. ما هم در پیدا کردن کارهای خوب بسیار مشکل داریم و تازه دستمان از کریستیز هم بازتر است. چون ما با خیلی از مجموعه داران ایرانی در ارتباطیم و مثل آنها مشکل پرداخت پول را در مورد ایرانی‌ها نداریم. این دفعه در مجموع تعداد کارها کمتر بودند ما هم این مشکل را داریم. برای حراج تیرماه 99 که از هم‌اکنون تلاش می‌کنیم خیلی امید نداریم بتوانیم کارهای عالی پیدا کنیم. هر روز که می‌گذرد پیدا کردن کار خوب بسیار سخت می‌شود و بسیاری از مجموعه‌داران فقط کار خوب می‌خرند. مجموعه دارانی که سال‌هاست کلکسیون خوبی دارند و اکنون مایل نیستند که فقط بر تعداد آن اضافه کنند. پیدا کردن کار خوب وقتی با مشکل روبه‌رو باشد یعنی موفقیت حراج در تردید است. کریستیز نتوانسته کار خیلی خوب پیدا کند و ترجیح داده یک دوره برگزار نکند تا دوره بعد با دست پر برگردد. هر بار حراج برای آنها کلی هزینه دارد آنها فکر کردند که اگر یک بار در سال انجام بدهند هزینه‌هایشان نصف می‌شود و این دلیل کاملاً قابل درک است. البته کل منطقه در یک شرایط رکود اقتصادی نسبی به سر می‌برد و این فقط شامل ایران و تحریم‌ها نیست وکشورهای عربی هم رونق سال‌های گذشته را ندارند و آنها هم دستشان کمتر برای خرید جلو می‌رود و تقریباً آنها هم وضعشان خیلی بهتر از ما نیست. نسبت به روزهایی که نفت بیش از 100 دلار بود و جنگی هم در منطقه نبود و روابط کشورها هم دریک فضای مسالمت‌آمیزتری نسبت به اکنون سپری می‌شد. سال‌هایی که کریستیز تازه کارش را آغاز کرده بود و قیمت آثار همین‌طور بالا می‌رفت. آنها یکی از حراج‌ها را به لندن بردند. چون خود ساختمان حراج آنجاست و دیگر نیازی به پرداخت هزینه هتل ندارند و برگزاری حراج درلندن نصف هزینه را دارد.
با مشکلاتی که توضیح دادید آینده و چشم‌انداز حراج را چگونه تفسیر می‌کنید؟
احتمال دارد در آینده نزدیک و دو حراج بعدی شرایط اقتصادی جامعه بدتر شود. هیچ کس تصور نمی‌کند که آنقدر بد خواهد شد که مجبور شویم حراج را برگزار نکنیم. یعنی برگزاری حراج با هزینه‌هایش نصرفد. فکر نکنم به این وضعیت برسیم. البته شاید رقم فروشمان از این هم پایین‌تر بیاید. البته در شرایط سخت و سخت‌تر هم می‌تواند به کارش ادامه دهد. برخی می‌گفتند این مارکت حباب است. بدبین‌ترین آدم‌ها هم دیگر اینگونه نمی‌اندیشند که حراج تهران بدون اقبال باشد.همه این را می‌فهمند که قیمت‌ها بالا می‌رود. به همین دلیل کسی حاضر نیست کار بدهد و ما مشکل داریم در پیدا کردن کار و این حاوی یک خبر خوب هم هست که قیمت افزایش پیدا می‌کند وکسی حاضر به فروش نیست. پس مارکت هنر می‌تواند به بالندگی خوش‌بین باشد. اما ممکن است رکوردهایی که قبلاً داشتیم به سختی به‌دست بیاوریم.
بازتاب حراج تهران را در دنیا چطور ارزیابی می‌کنید؟
چند روزنامه پرتیراژ غیر‌ایرانی در امریکا و ایتالیا سعی می‌کنند با نگاه سیاسی حراج تهران را ببینند. می‌گویند با این شرایط بد تحریم‌ها و اوضاع بد و اتفاقات اخیر چرا باید حراج تهران را برگزار کرد؟ می‌گویند ما در شرایط عادی به سر نمی‌بریم. درحالیکه در این دوره آثار زیادی خرید و فروش شده است و چهره‌های جدید بهتر فروش رفته است. این یعنی آینده مارکت خوب است.‌‌