انتخابات فردا برگزار می‌شود اما فراز و نشیب‌های جریان اصلاحات از لزوم باز طراحی نقشه راه در این جریان در فردای این انتخابات حکایت دارد

پایان یک سردرگمی
آفتاب یزد- گروه سیاسی:‌ حالا کمتر از 24ساعت مانده به انتخابات مجلس مانده و زمان تبلیغات نیز به سر آمده است. رای‌گیری برای 290 نماینده جدید که یازدهمین دوره پارلمان را شکل دهند فردا برگزار خواهد شد. انتخاباتی که در نوع خود ویژگی‌های منحصر به فردی داشت. شرایط کشور و تحریم‌های ظالمانه‌ای که تحت فشار حداکثری دونالد ترامپ به ایران اعمال شده در کنار عملکرد دولت روحانی و مجلس موجب شده بود تا برخی گمان کنند روند تایید صلاحیت‌ها این‌بار با گشاده دستی بیشتری پیش خواهد رفت تا چهره‌هایی شناخته شده و آزمون پس داده در گذشته بتوانند مجلسی متفاوت را تشکیل دهند اما اصلاح‌طلبان معتقدند این چنین نشده و بخش مهمی از نیروهای اصلی خودشان را از دست داده‌اند. همین نتیجه گیری بود که باعث شد در نهایت شورای عالی سیاستگذاری تصمیم بگیرد که لیستی با مهر این شورا ارائه ندهد و دست احزاب اصلاح‌طلب را باز گذاشتند بنابر تشخیص خودشان لیست بدهند یا ندهند، حمایت بکنند یا نکنند! دیروز اشرف بروجردی فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت:« لیست واحد ندادن جناح اصلاح‌طلب به دلیل نرسیدن به جمع‌بندی نیست. باتوجه به اینکه از میان تائید صلاحیت شدگان 30 نفر کامل را نداشتیم که بتواند همه احزاب اصلاح‌طلب را نمایندگی کند، توافق کردیم افراد و گروه‌ها لیست‌های جدا بدهند. او افزود: «هر حزبی خودش می‌تواند امضای اصلاح‌طلب بودن افرادش را بزند و شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان، براساس اینکه تصمیم گرفت لیست ندهد، امضایی پای اصلاح‌طلب بودن افراد حاضر در لیست‌ها نمی‌زند.»
>با حضور بیشتر مردم شرایط بهتر می‌شود
این اظهارات بروجردی درحالی است که یک اصلاح‌طلب دیگر دیروز سخنانی متفاوت را گفته است. فرج کمیجانی دیروز در یک نشست خبری انتخاباتی گفت: «جمعی از اصلاح‌طلبان از یکسال قبل شورای عالی سیاستگذاری اصلاح‌طلبان را برای شرکت قدرتمند در انتخابات تشکیل دادیم.» او افزود:«بعد از عدم تائید صلاحیت کاندیدا‌های این شورا به طوری که از ٣٠ حزبی که در این شورا کنار هم بودند ٢١ حزب هیچکدام از کاندیداهایشان تائید نشد، دیگر از سوی شورای عالی سیاستگذاری لیست ندادیم و ائتلاف برای ایران را با مشارکت ٨ حزب تشکیل دادیم.» رئیس ائتلاف «برای ایران» بیان داشت:«یک برنامه کاملی را ارائه دادیم که روز گذشته منتشر شد. تعداد ٩٠ نفر از همفکران نیز که تائید صلاحیت شدند به ما مراجعه کردند لذا از بین افرادی که مراجعه کرده بودند سعی کردیم لیست٣٠نفره را تشکیل دهیم که لیست کاملی از نظر طرح و تخصص و عقیده اصلاح‌طلبی است.» او با بیان اینکه مشارکت نکردن در هر انتخابات، شرایط سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در آینده را سخت‌تر می‌کند، گفت: «از اصلاح‌طلبان می‌خواهم با حضور خود در انتخابات فعال شوند تا عرصه سیاسی روزبروز با شرایط بهتری مواجه شود.»


>سیاست‌های زیگزاگی
واقعیت این است که رد صلاحیت اصلاح‌طلبان موضوع تازه‌ای نیست اما هربار اصلاح‌طلبان به طور زیگزاگی با این موضوع برخورد می‌کنند. مجلس هفتم اصلاح‌طلبان گفتند رد صلاحیت‌ها زیاد است، مشارکت فعال نداریم، مجلس هشتم اگرچه روند تایید صلاحیت‌ها فرقی نکرد اصلاح‌طلبان فعال شدند، انتخابات مجلس نهم را سوت و کور پیش بردند، برای دور دهم با سروصدا و «لیست امید» آمدند. حالا نوبت به یازدهمین دوره رسیده و این بار از اساس سردرگمی را می‌توان دید، یکی گفت لیست نمی‌دهیم، دیگری گفت لیست می‌دهیم و به بقیه هم صفت عافیت طلبی داد! یکی گفت 90 درصد کاندیداهای اصـــــلاح‌طلبـــان ردصلاحیت شده و دیگری گفت حیف است وقتی 7000 نفر کاندیدا وجود دارد لیست ندهیم. مثلا عبدالله ناصری با اشاره به اینکه اصلاح‌طلبان در این دوره از انتخابات مجلس نباید فهرست مشترک بدهند، مدعی شد که مجموعه‌ای از نمایندگان "منفعل و یا نسبتاً خنثی" وارد مجلس یازدهم می‌شوند. غلامحسین کرباسچی از طرفی دیگر گفت:«ما بین تکلیف شرعی و تکلیف انسانی احساس می‌کنیم باید بن‌بست‌هایی را که وجود دارد، بشکنیم. ما نمی‌توانیم مردم را دعوت به حضور در انتخابات کنیم ولی علی‌رغم تایید صلاحیت حدود 7000 نفر از واجدین شرایط به ‌دلایل مختلف در عرصه انتخابات حضور نداشته باشیم.»
>فقدان هویت روشن؟
به نظر می‌رسد این انتخابات نشان می‌دهد اصلاح‌طلبان با چالش‌های مبنایی و روشی مواجه شده‌اند. در همین زمینه صادق زیباکلام اخیرا با بیان اینکه اصلاح‌طلبان فاقد هویت روشن و مشخص هستند، گفت:«مشخص نیست در این جریان تصمیم نهایی را چه شخصی یا گروهی می‌گیرد. اصلاح‌طلبان نظرات یکدیگر را هم قبول ندارند و نمی‌توانند به یک جمع‌بندی واحد برسند. این نقیصه باعث می‌شود که نتوانند در هیچ زمینه‌ای موضع‌گیری کنند؛ آنها نه درباره دولت، نه درباره سیاست خارجی و نه حتی در موضوع افزایش قیمت بنزین هیچ موضع منسجمی نداشتند. این مشکلات که به اصولگرایان مربوط نیست و کاملا به درون اصلاح‌طلبان باز می‌گردد». عبدالله مومنی دیگر فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز گفته:«متاسفانه اصلاح‌طلبان در حال حاضر از سرمایه اجتماعی لازم برای پیروزی در انتخابات برخوردار نیستند. یکی از ساده ترین تعاریف مسئله را می‌توان انجام عملیاتی برای برطرف کردن شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب در یک موقعیت مشخص دانست.»
>متناسب با شرایط تصمیم گرفته ایم
با این حال یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب معتقد است آنچه اصلاح‌طلبان تا کنون پیش برده‌اند در پاسخ به شرایط جامعه بوده و تصمیمات منطقی بوده است. علی صوفی به «آفتاب یزد» گفت: «باید طبق هر شرایطی که قرار گرفتیم به تبع آن تصمیم بگیریم، این کاملا منطقی است اگر می‌بینیم که در انتخابات‌های مختلف تصمیماتی که گرفتیم متفاوت بوده شرایط هم متفاوت بوده است تجربیاتی هم بدست آوردیم و بازتاب‌هایی نیز در جامعه از تصمیمات و عملکرد منتخبین مردم دیدیم. این بازخوردها باید به اصلاح تصمیمات ما بیانجامد؛ این کاملا منطقی است.» او افزود:«جامعه احساس و عکس العمل‌های متفاوتی نسبت به شرایط داشته است که ما نیز متناسب با آن تصمیم گرفته‌ایم. در این دوره ما این احساس را در جامعه نداریم که مردم فقط از محافظه کاران ناراضی باشند بلکه مردم نسبت به آنهایی که رای دادند هم ناراضی هستند، در این شرایط مجبور بودیم به مردم بگوییم اگرچه در مجلس قبلی لیست ائتلافی دادیم و به حداقل‌ها راضی شدیم اما حالا می‌خواستیم افراد کاملا اصلاح‌طلب و کارآمد معرفی کنیم چرا که تجربه مجلس دهم نشان داد شاید بتوان از طریق لیست ائتلافی برخی چهره‌های رادیکال را از مجلس خارج کرد اما این چهره‌های حداقلی نتوانستند مجلس کارآمدی را خلق کنند. در این دوره گفتیم فقط اصلاح‌طلبانی که توانایی لازم برای انجام کار و جسارت لازم را داشته باشند و شبانه روز بکوشند برنامه‌ها را اجرا کنند باید معرفی شوند اما عده‌ای ردصلاحیت شدند. بنابراین شورای ائتلاف تصمیم گرفت که اصلاح‌طلبان لیست واحد نداشته باشند. اما این حق به احزاب داده شد که اگر می‌خواهند لیست بدهند با توجه به بضاعتی که خواهند داشت. بنابراین راهبرد شورای عالی لیست واحد ندهد اما احزاب اختیار دارند از نامزدهای مورد نظر خود حمایت کنند و این متناسب با شرایط بود.»
با این حال نکته‌ای که به نظر می‌رسد و همچنان فقدان آن در جریان اصلاح‌طلب احساس می‌شود راهبرد ایجابی در آینده است. راهبرد سلبی و در واقع تصمیمات واکنشی حتی اگر به نحو احسن نیز اتخاذ شوند اما در نهایت نمی‌توانند یک جریان را روی ریل پیشرفت قرار دهند و خروجی مناسبی از قِبل آن برای مخاطبین خود ایجاد کنند. از همه جهات که بررسی کنیم به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان دچار چالش پاردایمی شده‌اند چه نوع ارتباطشان با مردم باشد چه نوع ارتباط با بدنه قدرت! ضرورت بازبینی ساختاری در این جریان احساس می‌شود. اینکه فعالان سیاسی و چهره‌های پرنفوذ این جریان در سلسله نشست‌های هم‌اندیشی بررسی کنند که نوع روابطشان با مردم و سرمایه اجتماعی خود و همچنین با بدنه قدرت چگونه باید طرح ریزی شود و چطور می‌خواهند سوار کدام قطار شوند؟!