روزنامه شهروند
1398/11/26
جایگاه قالیباف در میدان رقابت اصولگرایان
[آرمین منتظری] جریان اصولگرایی که در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی با توجه به وضع خوب تأیید صلاحیتهایشان دست پُری دارند، طی روزهای گذشته فهرستهای انتخاباتی خود را منتشر کردهاند. در میان گروههای شاخص این جریان، جبهه پایداری، ائتلاف اصولگرایان و جبهه جهادگران اسامی کاندیداهای مورد نظر خود را ارایه کردهاند. البته خبرها از برخی حوزههای انتخاباتی شهرستانها نیز نشان میدهد برخی چهرهها که زمانی به محمود احمدینژاد نزدیک بودند و برخی چهرهها که هنوز هم به رئیس دولتهای نهم و دهم گرایشی دارند نیز توانستهاند از فیلتر شورای نگهبان رد و در انتخابات فعال شوند. اتفاقا در برخی حوزههای شهرستانی نظیر شهرستان تنکابن که چهرهای نظیر سیدشمسالدینحسینی، وزیر اقتصاد در دوره احمدینژاد کاندیدا شده، احمدینژادیها شانس خوبی برای پیروزی در انتخابات دارند.از فهرستها که بگذریم سخن از چهرههاست. محمدباقر قالیباف، شهردار اسبق تهران، که در دورهای نیز فرمانده نیروی انتظامی بوده، یکی از شاخصترین چهرههاست که بهعنوان سرلیست فهرست انتخاباتی شورای ائتلاف اصولگرایان انتخاب شده است. لیستی که در آن میتوان چهرههای آشنای اصولگرایی نظیر الیاس نادران، زهره الهیان، مصطفی میرسلیم، سیدرضا تقوی، فاطمه رهبر، سیدمحمود نبویان و سیدنظام موسوی را مشاهده کرد. برخی دیگر از چهرههای این لیست نیز تقریبا ناآشنا و جوان هستند که به نظر میرسد با هدف جوانگرایی برگزیده شدهاند.
از میان سه لیستی که اصولگرایان منتشر کردهاند به نظر میرسد رقابت اصلی بین جبهه پایداری و ائتلاف اصولگرایان باشد؛ دو گروهی که ظاهرا به لحاظ نظری دچار اختلافات جدی هستند و آنقدر دستشان به لحاظ تعدد کاندیداها پر است که ترجیح دادهاند مشارکتی در تهیه لیست با یکدیگر نداشته باشند و هر یک روی اسب خود شرط ببندند.
با در نظر گرفتن شرایط نهچندان مناسب اصلاحطلبان در تهیه لیست به دلیل رد صلاحیت کاندیداهایشان، به نظر میرسد رقابتی که قرار بود میان دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب شاهد باشیم حالا در یکسو و در اردوی اصولگرایان متمرکز شده است. وقتی هم که پای انتخابات مجلس در میان است، بحث ریاست مجلس و فراکسیون اکثریت از اهمیت زیادی برخوردار است.
به نظر میرسد محمدباقر قالیباف که تاکنون سه انتخابات ریاستجمهوری ناموفق را در کارنامه خود دارد، حالا با هدف تکیه زدن بر صندلی ریاست مجلس و به دست گرفتن عنوان رئیس قوه مقننه وارد کارزار انتخاباتی شده است. اما آیا او به هدفش خواهد رسید؟ آیا اصولگرایان خواهند توانست فراکسیون اکثریت در مجلس تشکیل دهند تا از دلِ خود، قالیباف را بر صندلی ریاست مجلس بنشانند؟
برای پاسخ به این سوال باید به اطلاعیههای رقیبان شورای ائتلاف پرداخت. جبهه پایداری در اطلاعیه خود بر اختلافات آشکار خود با شورای ائتلاف تأکید کرده است. در این اطلاعیه آمده است: «وحدت مد نظر ما نه حول شخص و اشخاص، بلکه حول شاخصهای اصولی از قبیل تدین و تعهد، تخصص و کارآمدی، اطاعت عملی از ولایت مطلقه فقیه، حُریت و عدالتطلبی، مردمی بودن، روحیه انقلابی و جهادی، فسادستیزی و فسادناپذیری، داشتن مواضع صریح در فتنهها، داشتن مرز روشن با حلقههای انحرافی، فرصتطلب و دنیاخواه نبودن، مخالفت با معاهدات بینالمللی استعماری، تعهد به راهبرد مقاومت فعال در منطقه، شفافیت و مبارزه با ویژهخواری، شجاعت در مقابله با باندهای قدرت و ثروت و... بود». در نخستین بخش از این فراز به نظر میرسد جبهه پایداری سرلیستی محمدباقر قالیباف را رد میکند. کما اینکه در بخش بعدی این اطلاعیه آمده است: «متأسفانه این تلاشها در برخی نقاط کشور ازجمله شهر تهران به علت عدم تفاهم در نفی سهمخواهیها با شورای ائتلاف، به نتیجه نرسید و پس از مخالفت دوستان با مدل کارآمد مذکور برای رسیدن به فهرست واحد، جبهه پایداری درصدد به حداکثر رساندن افراد مشترک در دو فهرست ۳۰ نفره برآمد و پیشنهاد ۲۹+۱ (یعنی ۲۹ نفر مشترک و یک نفر غیر مشترک) را به شورای ائتلاف داد که مورد موافقت دوستان ائتلاف قرار نگرفت.»
در آنسو، دبیر کل جبهه جهادگران نیز در سخنانی به انتقاد از قالیباف پرداخته است. وهاب عزیزی در نشست خبری خود که روز پنجشنبه برگزار شد، گفت: «آنهایی که ادعای سرداری دارند، بروند و زندگی سرداری را از حاجقاسم سلیمانی یاد بگیرند؛ ایشان تفکر و زندگی جهادی داشت اما رفتارهای امروزی دیگر جهادی نیست. اینکه برای تهیه لیست انتخاباتی من سه نفر معرفی کنم و تو هم دو نفر معرفی کن تفکر سهمخواهی است». کاملا واضح است که اشاره عزیزی به کلمه «سردار» مرجع خود را از قالیباف پیدا میکند. او با بیان اینکه جریان اصولگرایی را در لبه پرتگاه شکست میبینم، خاطرنشان کرد: «با وجود جریانی که از اردوگاه شهرداری وارد سیاست شد، اصولگرایان بار دیگر شکست خواهند خورد. من دو ماه قبل پیشبینی کردم و گفتم اصولگرایان اکنون متوجه نیستند، اما بهزودی متوجه خواهند شد که حضور آقای قالیباف سومین شکست را به اصولگرایان تحمیل خواهد کرد.» از سوی دیگر، طی روزهای گذشته تقریبا هیچ چهره شاخص اصولگرایی در دفاع از محمدباقر قالیباف وارد میدان نشده است و نام قالیباف در تنها یک لیست دیده میشود. تا اینجای کار به نظر میرسد که هدف قالیباف در نشستن بر صندلی ریاست مجلس، چندان واقعبینانه نباشد. جریان احمدینژاد را نیز نباید فراموش کرد. با توجه به مرزبندی جدی احمدینژاد با اصولگرایان و شخص محمدباقر قالیباف، بعید به نظر میرسد افرادی که زمانی با احمدینژاد کار میکردند، حتی اگر امروز از او برائت بجویند، در زمره متحدان قالیباف قرار بگیرند. تجربه ناموفق عارف در مجلس
نمیتوان از یاد برد که محمدرضا عارف زمانی که کاندیدای انتخابات مجلس شد بسیاری معتقد بودند که او میتواند ردای ریاست مجلس را بر تن کند. اما این پیشبینی به دفعات محقق نشد. لیستی که به اسم «امید» به مجلس راه یافته و قرار بود یاور عارف باشد، او را ناامید کرد. نخست به این دلیل که لیست امید دچار تشتت آرا بود و ساختار تشکیلاتی نداشت و دوم اینکه در آنسوی ماجرا، 80 نفر از نمایندگان مجلس که عمدتا از جریان نزدیک به جبهه پایداری بودند، بهشدت تشکیلاتی عمل میکردند. نگاهی به آرای نمایندگان مجلس پای برخی لوایح مهم که دولت ارایه میکرد، نشان میدهد که این 80 نفر همواره در اقدامات هماهنگ و تشکیلاتی رأی منفی میدادند و این روند را تا پایان کار حفظ کردند. حالا هم به هیچ وجه بعید نیست که محمدباقر قالیباف با هشتاد نفری روبهرو شود که اگرچه اقلیت هستند اما میتوانند در مقابل اکثریتی شکننده نقشی کلیدی و تصمیمساز ایفا کنند. نگاهی به افراد لیستها، جایگاه و خاستگاه سیاسیشان نشان میدهد که اینبار و در این انتخابات ممکن است اصولگرایان مجلس آینده دچار مشکلی شوند که زمانی لیست امید با آن روبهرو بود و در چنین شرایطی اقلیت تشکیلاتی و سازمانیافته میتواند روی رأی خود حساب کند. برخی افراد لیستها مشترک هستند. غور در سابقه سیاسی این افراد نشان میدهد که در مسائل تصمیمساز خیلی راحت میتوانند به سمت جبهه مقابل بغلتند.
از سوی دیگر، محمدباقر قالیباف نیز بهگونهای وارد انتخابات مجلس شده که گویی قرار است در انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند. تبلیغات او نه تیمی و گروهی که بیشتر فردی است. شعارهایش بسیار شبیه به شعارهای انتخابات ریاستجمهوری است. خودش و برخی همراهانش حتی ابایی از ارجاع به شعارهای او در دوران انتخابات ریاستجمهوری ندارند.
علاوه بر این و مهمتر از همه، قالیباف هر از چند گاهی مورد بیمهری جریاناتی نظیر پایداری و حتی برخی چهرههای اصولگرایی سنتی قرار گرفته است. انتخابات ریاستجمهوری سال 96 اوج این بیمهریها بود. بعدها حتی برخی بهصورت غیررسمی به نقل از قالیباف گفتند که او از تصمیم نهایی جمنا مبنی بر انصرافش از انتخابات ریاستجمهوری 96 دلخور شده و معتقد بود اگر میماند عملکرد بهتری از سید ابراهیم رئیسی داشت. به نظر میرسد تنها عملکرد موفق قالیباف انتخابات ریاستجمهوری سال 92 بود که توانست رأی نسبتا قابل توجهی کسب کند که البته در آن انتخابات هم تعدد کاندیداهای اصولگرا بهعلاوه کنار رفتن محمدرضا عارف به نفع روحانی، ورق را به ضرر قالیباف برگرداند. البته یکی از دلایل موفقیت نسبی قالیباف در آن انتخابات این بود که در آن زمان جبهه پایداری هنوز به ثبات و قوام فعلی خود نرسیده بود.
اصولگرایان در این دوره از انتخابات مجلس میدان رقابت را در اختیار دارند، اما زمانی که رقیبی قَدَر در مقابل نیست مجبور خواهند شد با خود رقابت کنند. از دل این رقابت دو نتیجه مستفاد خواهد شد؛ اقلیتی سازمانیافته در برابر اکثریتی شکننده یا کلی شکننده و پراکنده؛ که هیچکدام از این دو به نفع قالیباف نخواهد بود.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه