با بودجه ۹۹ عقبگرد خواهیم داشت

 

شرایط اقتصادی و روندی که در دهه گذشته طی شده، حاکی از یک نگرانی عمیق است که کارشناسان آن را بیان می‌کنند. درحالی که اقتصاد باید بر پایه برنامه‌های توسعه قرار بگیرد اما وقتی در زمنیه توسعه برنامه‌ای نداریم و فقط برنامه‌های توسعه پنجساله در قد و قواره‌ای است که یکسری کلیات را بیان می‌کند که این کلیات هم نمی‌تواند اجرائی و عملیاتی شود و اصولا مجلس که آن برنامه را تصویب کرده نگاهی به این سمت ندارد که آیا بودجه‌ها در چارچوب برنامه‌های توسعه قرار دارند یا ندارند؟ اینکه اقتصاد کشور بعد از دو، سه و پنج برنامه به این روز افتاده نکته‌ای است که برخی اقتصاددان‌های دلسوز وضعیت بودجه را در پدید آمدن این وضع موثر می‌دانند. بودجه سال 99 و حتی بودجه‌های سال 98، 97 و 96 را که نگاه کنیم بودجه هدفمندی نبوده‌اند. بودجه 99 تا حدی که اطلاعات آن بیرون آمده، حاکی از سردرگمی است که اعضای کمیسیون تلفیق یا به عبارتی مجلس و دولت در آن گرفتار شده‌اند. اصولا بودجه برای این نوشته نمی‌شود که جیب مردم را خالی کنند بلکه اهدافی را در بودجه می‌نویسند که بتوانند به آن هدف برسند. به‌راستی هدف کیفی بودجه 99 چیست و مردم به کجای آن بودجه دلخوش بوده و آن را حامی خود بدانند؟ در زمینه آموزش و پرورش، بهداشت و سلامت، فعالیت‌های زیربنایی، حمل و نقل، جاده، ارتقای سطح علمی و پژوهشی کشور؟ متاسفانه با قدم برداشتن طی زمان به لحاظ چارچوب‌های بودجه نویسی عقبگرد داریم. یعنی به همان تناسب زمان که یکسال جلو می‌رویم شاید به اندازه 10 سال از مواضعی که در بودجه نویسی داشتیم، عقب نشینی می‌کنیم. بودجه به برابر دانستن درآمد و هزینه تقلیل یافته اما در دنیای فعلی اسم برابری هزینه و درآمد بودجه نیست. جهت‌گیری ما برای حل ده‌ها مشکلی که داریم، چیست؟ آیا اینکه بیاییم و تحت عنوان مالیات‌ها و عوارض‌ مختلف برای مردم برنامه‌ریزی کنیم نامش بودجه است؟ بودجه باید در چارچوب برنامه‌های توسعه شکل بگیرد که بتواند آن را تحقق بخشد. اگر کارشناسان دلسوز راهکارهای مختلفی را ارائه داده‌اند، آیا مورد توجه دولت قرار گرفته است؟ پاسخ منفی است. اکنون در فضا و موقعیتی هستیم که گوش شنوایی برای راهکارهای ارائه شده، وجود ندارد. در این شرایط اقتصادی تلاش بانک مرکزی این است که بتواند انقباض پولی را برقرار کند. همان بحثی که طی دو سال گذشته به دکتر روحانی پیشنهاد تغییر تیم اقتصادی را می‌دادیم که بتوانند اثر داشته باشند. ما الان این حرکت را در وزارت اقتصاد و دارایی و سازمان برنامه و بودجه نمی‌بینیم که بتواند با حرکت‌هایی جسورانه در جهت اصلاح برنامه‌های اقتصادی تغییراتی دهد. در شرایط جنگ اقتصادی نیازمند یک برنامه خاص و ویژه‌ای هستیم. دغدغه تعدادی از اقتصاددانان این است که در این شرایط باید برنامه معطوف به توسعه داشته باشیم و باید مردم را هم در جریان بگذاریم تا همه برای تحقق برنامه‌ها تلاش کنند. اینکه کانون‌های اصلی ایجاد درآمد را کنار بگذاریم و کمتر مورد توجه قرار دهیم و مردم را خطاب قرار دهیم و از مردم کسری بودجه را تامین کنیم همان نکته‌ای است که در این شرایط اهمیت بیشتری می‌یابد. بحث این نیست که در میان مردم پول‌پاشی کنند بحث این است که مردم بدانند با اجرای بودجه وضعیت نگهداشت نیروی انسانی وتولید و برنامه توسعه‌ای را که بنگاه‌ها می‌توانند داشته باشند، در قالب بودجه ببینند. این نکته‌ای است که اقتصاددان‌ها از دولت و مجلس می‌خواهند که قبل از اعلام اعداد و ارقام بدانند آیا بودجه در راستای برنامه‌های توسعه قرار دارد یا نه و آیا کشور را به جلو می‌برد یا نه. در مجموع به نظر می‌رسد این اتفاق برای بودجه 99 پیش آید که به جای جلورفت، عقبگرد داشته باشیم.