چگونه ایران از قطر جلو زد؟

آفتاب یزد- گروه گزارش: موفقیت ایران در پارس جنوبی و جلو زدن از قطر در برداشت گاز، سال گذشته همین موقع‌ها استارت خورد. این اتفاق، رویدادی نیست که بخواهیم آن را تبلیغاتی بدانیم بلکه واقعیتی است که اتفاق افتاده است.
افتتاح فازهای 13، 22، 23 و24 پارس جنوبی سال گذشته در اسفند ماه بود که اتفاق افتاد. این رویداد را رسانه‌های ایرانی و قطری پیش درآمدی بر پیشی گرفتن ایران از قطر در زمینه برداشت گاز از این میدان مشترک تحلیل کردند. دقیقا چند ماه بعد این اتفاق افتاد و برای نخستین بار ایران از قطر در برداشت گاز از پارس جنوبی جلو زد.
افتتاح فازهای یاد شده، میزان تولید گاز از مخزن مشترک پارس جنوبی را از 580 میلیون متر مکعب در روز به بیش از 660 میلیون متر مکعب در روز رساند و باعث شد که تولید گاز ایران از این میدان مشترک از کشور رقیب یعنی قطر پیشی بگیرد و این اتفاقی بود که برای اولین بار رخ داد.
چیزی که در این میان حائز اهمیت به نظر می‌رسد این است که افتتاح و بهره‌برداری 15 فاز از 25 فازی که در مدار تولید میدان پارس جنوبی قرار گرفتند در دوره مدیریت زنگنه اتفاق افتاده است. بدون در نظر گرفتن فاز 11 به زودی با اتمام طرح فاز 14 شاهد بسته شدن پرونده توسعه اولیه این میدان در دولت دوازدهم خواهیم بود.


>منطقه مشترک ایران و قطر چگونه جایی است؟
اما میدان مشترکی که تهران و دوحه از منابع گازی آن به صورت مشترک بهره می‌گیرند چگونه جایی است؟
میدان پارس جنوبی منطقه مشترک میان ایران و قطر در حوزه انرژی است که به آن «گنبد شمالی» هم گفته می‌شود، این منطقه، بزرگترین میدان گاز طبیعی در جهان به شمار می‌رود که مساحت آن ۹ هزار و هفتصد کیلومتر مربع است که سه هزار و هفتصد کیلومتر آن در آب‌های ایران و 6 هزار کیلومتر آن در آب‌های قطر قرار دارد.
موضوع جالب در این میان ذخیره انرژی در آن است. حجم ذخیره گاز طبیعی میدان پارس جنوبی در حدود ۵۱ تریلیون مترمکعب و ذخیره قابل برداشت آن ۳۶ تریلیون مترمکعب برآورد می‌شود.
نگاهی به آمار و ارقام برداشت گاز از سوی این دو کشور نشان می‌دهد ایران در سال 97 نیز با آنکه در وضعیت تحریمی قرار داشت برداشت گازی بیشتری از قطر داشت. در سال ۱۳۹۷ به‌طور متوسط روزانه ۱میلیارد و ۲۱۰ میلیون متر مکعب گاز طبیعی از این میدان استخراج می‌شد، که ۶۱۰ میلیون مترمکعب در روز توسط شرکت ملی نفت ایران و روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعب نیز توسط قطر پترولیوم تولید می‌شود.
>تکنولوژی بومی ایران دست بالا را دارد
کارشناسان می‌گویند گرچه برتری تجهیزاتی قطر به خاطر تعامل با مراکز انرژی جهان غیرقابل انکار است اما با توجه به اینکه بخش قابل ملاحظه‌ای از میدان گازی مشترک با قطر در اختیار ایران است اضافه برداشت ایران با تکنولوژی بومی در نوع خود پیشرفتی قابل ملاحظه محسوب می‌شود.
علی غفاری کارشناس انرژی در گفتگو با آفتاب یزد در خصوص دست بالای ایران در برداشت از میدان گازی مشترک می‌گوید:‌ طی سالهای اخیر و بخصوص در دولت دوازدهم سرمایه گذاری در پروژه‌های گازرسانی شدت بیشتری یافت و آن طور که آقای زنگنه گفتند بیش از 3 هزار میلیارد تومان در این بخش‌ها سرمایه گذاری شده است.
وی در پاسخ به این سوال که وضعیت ایران به لحاظ تجهیزات برداشت چگونه است، گفت: تقریبا نزدیک به 80 درصد لوازم و تجهیزات مرتبط با برداشت گاز در داخل کشور تولید می‌شود و در عمل بیش از صدها میلیارد تومان پروژه فقط توسط پیمانکاران و سازندگان ایرانی در حال انجام است که به نظر می‌رسد این توانایی ایران را قادر می‌سازد که از وابستگی به طرف‌های خارجی در برداشت از میادین مشترک بی نیاز باشد.
غفاری معتقد است قطری‌ها اذعان دارند که در برداشت گاز از میدان مشترک از ایران عقب افتاده‌اند و بر همین مبنا بود که آنها اخیرا اعلام کردند میزان تولید را در این بخش افزایش می‌دهند تا از همان بخش متعلق به خود در پارس جنوبی بتوانند بهره بیشتری ببرند.
به گفته این کارشناس، موفقیت ایران در برداشت بیشتر گاز از میدان مشترک گازی منوط به تکمیل همه فازهای پارس جنوبی است اما در حال حاضر مقایسه عدد و رقمی نشان می‌دهد ایران برتری‌هایی را در برداشت گاز نسبت به طرف قطری داشته که با بهره برداری کامل از پارس جنوبی این برتری قطعا تثبیت خواهد شد.
غفاری در پاسخ به این سوال که مشتری‌های گاز این اضافه برداشت، چه کسانی هستند، گفت:‌ در فروش گاز و نفت وزارت خانه تدابیر خاص و فرمول‌های متعددی را در نظر دارند که قطعا با توجه به موضوع تحریم با حساسیت زیادی دنبال می‌شود اما در مجموع به نظر می‌رسد با اتمام خط ششم سراسری، صادرات گاز به عراق تا مرز 15 میلیون مترمکعب نیز خواهد رسید و ذکر این نکته ضروری است که ایران برای توسعه میدان‌های گازی میلیاردها دلار سرمایه گذاری کرده که ماحصل آن صادرات روزانه 63 میلیون متر مکعبی گاز بوده که بالغ بر 40 میلیون مترمکعب آن فقط سهم صادرات به عراق بوده است.
>کارنامه 18 ساله برداشت
در حالی که ایران تا سال ۹۶ همواره تولید گاز کمتری از شریک خود در پارس جنوبی داشت اما از سال ۹۲ و با تمرکز سرمایه و نیروی انسانی در فازهای اولویت دار پارس جنوبی توسط وزیر نفت،‌ سرانجام ایران برنده ماراتن نفسگیر تولید گاز شد و قرار است تا پایان سال 98 اختلاف تولید ایران و قطر، به بیش از ۱۲۰ میلیون متر مکعب در روز برسد.
۲۲ سال از آغاز توسعه پارس جنوبی یا همان عسلویه می‌گذرد و حدود ۱۸ سال است که تولید از این میدان مشترک گازی با قطر آغاز شده و به مدد همین آغاز و افزایش تولید بوده که اکنون ضریب نفوذ گازرسانی شهری ۹۸ درصد و گازرسانی روستایی نیز به ۸۴ درصد رسیده است.
ایران در این ۱۸ سال توانسته از تولید ۵۶ میلیون متر مکعبی در اواخر سال ۸۰ به تولید حدود ۷۰۰ میلیون متر مکعبی در روز در شرایط فعلی برسد و پیش‌بینی می‌شود با بهره‌برداری از ۶ سکوی دیگر تا پایان سال تولید ایران سقف ۷۴۵ میلیون متر مکعب را نیز پشت سر بگذارد.
>وقتی عسلویه نامی ناشناخته بود
تولید گاز از بزرگترین میدان مشترک گازی جهان از سوی ایران نسبت به همسایه قطری‌اش در حالی پیشی گرفته که تمدن صنعتی بزرگی که در عسلویه بنا شده تا پایان سال98 قرار است با بهره‌برداری از چند فاز جدید شاهد رونق تولید و توسعه بیشتر گاز شود..
روستای عسلویه در سواحل خلیج فارس را تا چند دهه پیش کمتر کسی می‌شناخت و حتی نام آن را شنیده بود اما با شروع ساخت و سازها در این منطقه، بعدها به پایتخت انرژی ایران شهرت گرفت و حالا کمتر کسی است که عسلویه را نشناسد. تبدیل‌شدن از روستایی کوچک و گمنام به پایتخت انرژی ایران مسیر آسانی نبود و ایران باید این منطقه را آماده پذیرش گازی می‌کرد که از دل دریا استخراج می‌شد. در واقع عسلویه قرار بود پشتیبان خشکی بزرگترین میدان گازی جهان باشد. کار آنجایی سخت می‌شد که ایران در این میدان تنها نبود و همسایه جنوبی با سرعتی سرسام‌آور در گنبد شمالی‌(نام میدان پارس جنوبی در طرف قطر) از سالها قبل با ایجاد تاسیسات مجهز و پیشرفته کار بهره‌برداری از میادین را زودتر از ایران و البته به پشتوانه شرکت‌های بزرگ بین‌المللی آغاز کرده بود.
>چه شد که ایران از قطر عقب افتاد؟
بررسی روند تاریخی رشد و پیشرفت برداشت گاز از سوی ایران در پارس جنوبی فراز و نشیب‌های زیادی را نشان می‌دهد. تا همین چند سال قبل هنوز از تحریم‌های سخت بر صنعت نفت ایران خبری نبود و فاز یک این میدان را شرکت توتال توسعه داد. برداشت گاز ایران از میدان گازی پارس جنوبی در سال ۱۳۸۱ شمسی (۲۰۰۳ میلادی) با بهره‌برداری از فازهای ۲ و ۳ به ۵۶ میلیون مترمکعب در روز رسید.
اما با روی کار آمدن دولت احمدی نژاد و مواضع بین‌المللی این دولت،‌ کم کم سر و کله تحریم‌های نفتی نیز پیدا شد. ابتدا شرکت‌های نفتی یکی یکی از ایران رفتند. در این میان برخی شرکت‌های ایرانی که با توتال همکاری کرده بودند توانستند تا حدودی جای خالی شرکت‌های بزرگ نفتی را پر کنند اما از آنجا که تجربه کافی نداشتند، ‌سرعت کار پایین آمد و کم کم قطر از ایران در برداشت گاز جلو افتاد.
اتفاق بد دوران احمدی نژاد خروج شرکت‌های بین‌المللی از ایران بود. در این دولت تنها فازهای ۶،‌۷ و ۸ و همچنین ۹و ۱۰ افتتاح شد. همین تعلل در توسعه باعث شد تا قطر بتواند در برداشت منابع گازی یکه تازی کند و به یکی از قدرت‌های مهم جهان در تولید ال ان جی یا همان گاز مایع تبدیل شود.
جا ماندن ایران از طرف قطری آنجا سرعت بیشری گرفت که تحریم‌ها به فروش تجهیزات صنعت نفت رسید و عملا توسعه فازهای پارس جنوبی با کندی همراه شد.
از همین رو اگر چه تولید گاز ایران از پارس جنوبی تا سال ۱۳۸۸ به ۲۸۵ میلیون مترمکعب در روز رسیده بود اما در سال ۸۹ تعریف طرح‌هایی موسوم به فازهای ۳۵ ماهه باعث شد تا اولویت‌بندی در توسعه پارس جنوبی به فراموشی سپرده شود. پراکندگی منابع مالی و نیروی انسانی در این طرح‌ها باعث شد تا شاهد افزایش ظرفیت تولید گاز از این میدان مشترک در سمت ایران نباشیم اما در سال ۹۲ با اولویت‌بندی فازها و تمرکزدهی به بهره‌برداری سریعتر از فازهای با پیشرفت فیزیکی بالاتر، رفته رفته فازهای ۱۲ و ۱۵ و ۱۶ به مدار بهره‌برداری وارد شدند و در سال ۱۳۹۵ ظرفیت تولید گاز ایران از میدان مشترک پارس جنوبی به ۴۵۳ میلیون مترمکعب رسید.
ایران در سال‌های ۸۸ تا ۹۳ به همان تولید ۲۸۵ میلیون متر مکعبی رضایت داد و این در حالی بود که قطر تولید خود را به بالای ۵۷۰ میلیون متر مکعب رساند. علت اصلی این عقب ماندگی را باید در قرارداد فازهای ١٣، ١۴، فاز ١٩، ٢٠ و ٢١ و ٢٢، ٢٣ و ٢۴ معروف به فازهای ۳۵ ماهه جستجو کرد. قرارداد توسعه این فازها، خرداد ۸۹ بین شرکت نفت و گاز پارس جنوبی به عنوان کارفرما و پیمانکاران داخلی بسته شد و پراکنده شدن منابع مالی باعث شد تا توسعه در پارس جنوبی متوقف شود.
>سال 96 سکوی جهش به سمت تولید بیشتر
ایران تا سال 95 به دلیل عقب‌ماندن در برداشت گاز در تولید تجمعی گاز از پارس جنوبی،‌ از قطر عقب‌تر بود.
اما توسعه در پارس جنوبی با سرعت ادامه پیدا کرد و با بهره‌برداری همزمان از فازهای ۱۷ و ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ در بهار سال ۹۶ رکورد تولید ۵۷۰ میلیون مترمکعب در روز و با بهره‌برداری از سکوهای A و C فاز ۱۴ در سال ۹۷ ظرفیت تولید ۶۱۰ میلیون مترمکعب در روز از این میدان برسد.
این امر سبب شد تا چراغی که در ابتدا در طرف ایران کم نور بود و فقط سوسو می‌زد با تندتر شدن روند توسعه این میدان مشترک، نور آن نیز پررنگ‌تر شده و در ادامه مسیر، تلالو آن از قطر نیز پیشی بگیرد.
بیژن زنگنه پیشتر با بیان اینکه با تکمیل فازهای پارس جنوبی برای نخستین بار میزان برداشت روزانه ایران از میدان مشترک گازی پارس جنوبی، از قطر پیشی خواهد گرفت، گفته بود که بر این اساس تولید گاز روزانه ایران از این میدان به حدود ۷۹۰ میلیون متر مکعب در برابر تولید ۶۲۰ میلیون مترمکعبی قطر خواهد رسید.
وی تاکید کرد که در حوزه تکمیل میدان گازی پارس جنوبی با اتمام طرح‌های دردست اقدام، دستیابی به تولید ۷۵۰میلیون مترمکعب گاز مقدور شده و تا پایان سال ۱۳۹۸، فازهای ۲۲ تا ۲۴ و ۱۳ به طور کامل تکمیل خواهند شد و بخش دریای فاز ۱۴ نیز تکمیل می‌شود که بدین ترتیب تولید از این فازها ۷۵ میلیون مترمکعب در روز افزایش خواهد یافت.
در حال حاضر ظرفیت تولید ایران از میدان مشترک پارس جنوبی ۶۶۰ میلیون متر مکعب در روز است. اکنون هر کدام از فازهای ۱۳،‌۱۴ و ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی روزانه ۲۸میلیون متر مکعب گاز تولید می‌کنند و تا پایان سال 98 و بهره‌برداری کامل از این فازها که هر کدام معادل دو فاز تعریف شده پارس جنوبی هستند،‌ تولید از این سه فاز دو برابر خواهد شد.
این سبقت تاریخی ایران از قطر اما در حالی در سال ۹۶ آغاز شد که تا پیش از آن همواره قطر برداشت بیشتری از منابع میدان داشته و حتی در سال‌های ۸۷ تا ۸۹، قطر این اختلاف را تا ۲۵۰ میلیون متر مکعب در روز نیز رسانده بود.
نگاهی به روند تولید گاز از میدان مشترک پارس جنوبی حاکی از آن است که با آغاز توسعه این میدان، در سال‌های ابتدایی اگرچه قطر با کمک شرکت‌های بزرگ بین‌المللی حدود ۴۰میلیون متر مکعب گاز بیشتری از ایران تولید می‌کرده اما استمرار توسعه از سوی ایران باعث شده بود تا سال ۸۶ این فاصله ثابت بماند.
در واقع زنگنه در دوره اول وزارتش بر نفت، تلاش کرد تا پیوستگی توسعه را در این میدان حفظ کند. تا آنجا که از سال ۸۱ تا ۸۴، ۵ فاز این میدان به بهره‌برداری رسید و توسعه ۵ فاز دیگر نیز آغاز شده بود.
>وقتی زنگنه رکورد می‌زند
آمارها حکایت از آن دارد که در حالی که از سال ۸۰ تا ۸۳، ۶ سکو در پارس جنوبی به بهره‌برداری رسیده بود اما در سال‌های ۸۴ تا ۹۱ تنها ۵ سکو به بهره‌برداری رسید. در سال‌های ۹۲ تا ۹۸ اما ۲۴ سکوی دریایی به بهره‌برداری رسیده که ۷۰ درصد از سکوهای ایرانی بر روی میدان مشترک پارس جنوبی است. اتفاق جالبتر اینکه ۶۵ درصد از چاه‌های میدان مشترک ایران و قطر در دولت تدبیر و امید و وزارت زنگنه حفر شده است.
نگاهی به خطوط دریایی ایجاد شده هم نشان می‌دهد که ۶۷ درصد از این خطوط در دوره وزارت زنگنه در دولت‌های یازدهم و دوازدهم ایجاد شده و در حالی که تا پیش از سال ۹۲ تنها ۲۰ردیف پالایشگاهی در پارس جنوبی به بهره‌برداری رسیده بود اما از سال ۹۲ تا کنون ۳۰ ردیف پالایشگاهی جدید که ۶۰ درصد را شامل می‌شود به بهره‌برداری رسیده است.
اما کلیدی‌ترین و موثرترین آمار را باید در میزان تولید گاز از پارس جنوبی پیدا کرد. در حالی که تا سال ۹۲ و بازگشت زنگنه به وزارت نفت، حدود ۲۸۰ میلیون متر مکعب در روز گاز از میدان مشترک پارس جنوبی تولید می‌شد اما تنها در ۶ سال گذشته، ۴۱۹ میلیون متر مکعب به تولید گاز از این میدان در سمت ایران افزوده شده و این به معنای آن است که ۴۰ درصد از تولید تا پیش از سال ۹۲ محقق شده و ۶۰درصد از سال ۹۲ تا سال ۹۸ به دست آمده است.
این افزایش تولید با تدبیر زنگنه و اولویت دادن به توسعه فازهایی صورت گرفت که بیشترین میزان پیشرفت فیزیکی را داشتند.
زنگنه در سال‌های ۹۲ تا ۹۶ تلاش کرد تا با تمرکز منابع فازهای پارس جنوبی را به سرانجام برساند. اگرچه در دولت یازدهم ۳ فاز پارس جنوبی که معادل ۵ فاز استاندارد بود به بهره‌برداری رسید اما اوج درخشش زنگنه را باید در ابتدای سال ۹۶ دید که با بهره‌برداری از فازهای ۱۷ و ۱۸، ۱۹ و ۲۰ و ۲۱ ایران سرانجام از رقیب خود در تولید گاز پیشی گرفت.
اما این پایان کار نبود. ادامه توسعه در این میدان در سال ۹۷ و ۹۸ با بهره برداری از بخش‌هایی از فازهای ۱۳، ۱۴، ۲۲ تا ۲۴ محقق شد.
در واقع از سال ۹۲ تا کنون معادل ۱۲ فاز استاندارد در پارس جنوبی به تولید رسیده است که به معنای افزایش سالانه متوسط ۱۷ درصد تولید گاز و افزایش دو برابری تولید از سال ۹۲ است. با توجه به این آمار،‌ در ۶ سال گذشته، بیش از ۱۵۰۰ میلیارد متر مکعب گاز غنی به ارزش ۲۷۰ میلیارد دلار تولید شده است.
زنگنه پیش از بازگشت به وزارت نفت تاکید کرده بود که یکی از مهمترین اهدافش تعیین تکلیف میدان مشترک است و نگاهی به کارنامه وی در پارس جنوبی در ۶ سال گذشته، نشان می‌دهد که توانسته از عهده تعهد خود بر آید.
>چالش ایران برای سراپانگه داشتن مخزن مشترک
البته یک نگرانی عمده وجود دارد و آن اینکه زیاده روی قطری‌ها در دوران حضور کمرنگ ایران مشکلات لجستیکی نیز به همراه داشته است.
سراپانگه داشتن تولید در پارس جنوبی از آنجایی دارای اهمیت مضاعف است که بدانیم مخزن مشترک این میدان، پس از بیش از ۳ دهه بهره‌برداری توسط قطر و دو دهه بهره‌برداری توسط ایران، به سمت افت فشار رفته و آثار افت فشار گاز در بخش‌های مختلف این میدان در حال نمایان شدن است و اگر بهره‌برداری تخصصی از فازهای توسعه یافته پارس جنوبی که هزینه‌های ملی بسیاری برای توسعه آنها صرف شده و ظرفیت مهمی برای تامین انرژی کشور هستند، صورت نگیرد، ایران در سال‌های پیش رو با چالش نگهداشت تولید و یا شاید حتی افت تولید از این میدان مشترک مواجه شود.
>بُرد مساحتی ایران چقدر اهمیت دارد؟
نکته مهم دیگری که ارزش پیشی گرفتن ایران از بیشتر می‌کند این است که نگاهی به نقشه میدان مشترک پارس جنوبی نشان می‌دهد تنها حدود یک سوم از مساحت میدان در آب‌های ایران قرار دارد و دو سوم مساحت در آب‌های قطر قرار گرفته است. در واقع ایران با وجود آنکه فضای کمتری برای توسعه و حفاری چاه‌ها و نصب سکوها در اختیار داشت اما توانسته تولید روزانه خود را از رقیب و همسایه بیشتر کند.
میدان مشترک گازی پارس جنوبی، با دارا بودن۱۴/۲ هزار میلیارد متر مکعب گاز درجا (معادل ۸ درصد کل ذخایر گاز جهان و ۴۷درصد ذخائر گاز شناخته شده کشور)، ۱۹میلیارد بشکه میعانات گازی، ۷.۵ میلیارد بشکه نفت خام در لایه‌های نفتی و وجود بزرگترین منبع هلیوم، از نظر ارزش اقتصادی دارای جایگاه بی‌نظیر و منحصر بفردی در اقتصاد ملی کشور است.
>چشم انداز بزرگتر در 1400
البته با وجود آنکه پالایشگاه‌های فازهای ۱۳ و ۲۲ تا ۲۴ به طور کامل به اتمام رسیده اما پالایشگاه فاز ۱۴ آماده نیست و گاز استحصال شده از سکوهای این فاز به پالایشگاه فاز ۱۲ برای فرآورش ارسال می‌شود.
با بهره‌برداری از این فازها تا پایان سال، ‌پرونده توسعه این میدان به جز فاز ۱۱ بسته خواهد شد. فازی که بیش از برداشت گاز با هدف نگهداشت تولید و جلوگیری از افت فشار تعریف شده است اما با بازگشت تحریم‌ها و خروج توتال از قرارداد و اکنون نیز مُردد شدن طرف چینی در انجام تعهدات، قرار است توسعه پروژه توسط شرکت‌های ایرانی دنبال شود که چشم‌انداز تعریف شده برای فاز اول توسعه سال ۱۴۰۰ تعیین شده است.