مردمسالاری بدون حاکمیت قانون ممکن نیست

رئیس‌جمهور در اجتماع بزرگ مردم تهران درخصوص ضرورت برگزاری انتخابات آزاد مطالبی بیان داشت و اشاره‌ای که به تاریخ گذشته کشور در دوره حکومت پهلوی کرد با این توضیح که اگر در آن دوران انتخابات به صورتی درست انجام می‌شد و برآیند آن به شیوه مدیریتی کارآمد حاکم می‌گردید، اصولا تحولات سیاسی بعدی به‌ویژه انقلاب سال 57 اتفاق نمی‌افتاد. به نظر می‌رسد هدف از چنین اظهاراتی در پیوند با دو هدف است. اولا تاکید بر برگزاری انتخابات آزاد با تکیه بر تکثر در افکار برای تامین سلایق انتخاب کنندگان و اینکه در رابطه با ارزیابی صلاحیت‌ها اصول مربوط به مردمسالاری و منافع و مصالح عمومی کشور با توجه به واقعیت‌های امروز مدنظر باشد و اصولا نگاه انبساطی و سعه‌صدر به‌عنوان پیش زمینه هر انتخابات در احراز صلاحیت افراد با عنایت به شایسته سالاری و احترام به سلایق و علایق افتراقی مورد توجه قرار گیرد. ثانیا، ایشان با ایما و اشاره نگرانی خود را در انتخابات پیش رو برای اداره آینده کشور نشان داد. ما در شرایط موجود، بر مبنای قانون اساسی و ضوابط حاکم بر انتخابات، درعمل با چالش‌هایی مواجهیم و برخی شائبه‌ها و اعمال تدابیر جناحی ملاحظه می‌کنیم که در این رابطه بحث اصلاح قانون انتخابات مطرح شده که دستور آن توسط آقای روحانی به معاون حقوقی ریاست جمهوری داده شد. کشوری می‌تواند ادعای مردمسالاری داشته باشد که در اداره امور شیوه عملکرد به نوعی هدایت گردد و تجلی خارجی پیدا کند که با تالیف قلوب، جلب افکار، حضور حداکثری مردم به‌عنوان مشارکت جاموی و درواقع اداره غیرمستقیم کشور توسط مردم انعکاس عملی داشته باشد. اقدامات انقباضی، جناح‌سالاری، خویشاوندپروری حصول به چنین هدفی را ممکن نمی‌سازد. یکی از مولفه‌های مدیریت موفق، احترام به تمام مردم، افکار مخالفین و سعی در پذیرش نقد آنان و به نوعی در مسائل عمومی کشور جلب همکاری آنان خواهد بود. طبیعتا پذیرش نظر مخالفین و حضور نمایندگان آنان در نهادهای تصمیم گیرنده به‌عنوان اقلیت موجب چابکی و چالاکی مدیریت خواهد شد و در چنین شرایطی است که رقابت مدیران، بستری برای استفاده از شایسته‌ها فراهم می‌آورد، مبارزه با فساد را آسان می‌کند، سلامت اداری را تقویت نموده و کارها راحت‌تر به سامان می‌رسد. اشاره آقای روحانی به وضعیت حکومت گذشته از این جهت که انتخابات مبتنی بر اوصاف مردمسالاری نبود و در چنان فضایی استبداد مدیریتی حاکم گردید و موجب نارضایتی مردم و تحول سیاسی شد، درواقع یادآوری یکی از بدیهی‌ترین اثرات بی‌توجهی به الزامات یک حکومت مردمسالاری است. انتخاباتی که بدون رعایت اوصاف یک انتخابات دموکراتیک بوده و تمام فرآیند آن طراحی شده باشد، از مردم درخواست کردن که در آن چارچوب بدون توجه به شرایط عینی جامعه حرکت کنند، انتخاباتی بی‌روح، غیرموثر و نتایج آن از پیش تعیین شده خواهد شد. تجارب مربوط به حکامی که به جای آنکه مردم را صاحبان حق تلقی کنند و در جهت توجه آنان حرکت نمایند، سعی کردند که مردم را به مسیری که خود تصویب می‌نمایند جهت دهند، نه تنها توفیقی نداشتند بلکه موجب نارضایتی مردم گردیده و فرجامی بس نافرجام داشته‌اند. حکام عاقل با کسب تجربه از شرایط گذشته به آینده‌ توجه خواهند کرد. قطع نظر از نگاه سیاسی آقای روحانی به‌عنوان یک حقوقدان ایشان به نظر درصدد اعلان یک پیامی بودند که نتیجه آن در حال و آینده در سرنوشت کشور بسیار تاثیرگذار خواهد بود. کلام آخر آنکه در چارچوب قوانین موجود و اصولا منطق حکومت در دنیا و عرف سیاسی پیام آقای روحانی به‌عنوان یک اصل بدیهی در تمام حکومت‌هایی که ادعای مردمسالاری دارند باید مورد توجه و اجرا باشد. احترام به مردم، جلب نظر آنان و جذب مشارکت اکثریت و تکریم دیدگاه‌های سیاسی مردم یک جامعه درحقیقت احترام به قانون و حاکمیت آن خواهد بود.