روزنامه جوان
1398/11/20
چرخش به توان داخلی در نفت
سرویس اقتصادی جوان آنلاین: به گزارش «جوان»، وقتی زنگنه توسعه صنعت نفت را به نسل جدید قراردادهای نفتی و شرکتهای غربی کوک کرد، تصورش را نمیکرد برخلاف رویه سابق خود، به دفاع از عملکرد شرکتهای ایرانی بپردازد؛ وزیری که برای جا انداختن شرکتهای غربی، ایرانیها را مایه عقبماندگی و ضرر میدانست، روز گذشته در مراسم امضای قرارداد طرح بهبود بازیافت، افزایش تولید و بهرهبرداری از میدانهای پارسی و پرنج از برنامههای وزارت نفت برای توسعه صنعت نفت با بهرهگیری از توان شرکتهای ایرانی گفت.اما نکته خاص نشست دیروز به اظهارات عجیب زنگنه بر میگردد. او گفت: «خوشبختانه این کار از سوی شرکت اکتشاف و تولید انجام میشود، شرکتهایی که وقتی پیشنهاد تشکیل آن را دادم، برخی گفتند این شرکتها گرگزاده هستند، این آدمها واقعاً پررو هستند و چند سال دیگر آن را جزو افتخارهای خود میدانند».
یک تغییر پوسته
وزیر نفت معتقد است یکی از خدمات وی در طول شش سال اخیر راهاندازی شرکتهای اکتشاف و تولید است؛ شرکتهایی که زنگنه به آن میگوید E&P، یک اختراع و ابتکار جدید نیست، بلکه یک تغییر پوسته در نام شرکتها و عناوین آنهاست. وزیر نفت امروز چیزی را به نام خود مصادره میکند که در دولت قبل پیاده شد و وقتی وی در سال ۹۲ به وزارت نفت رسید، آن را آماج انتقادهای شدیدی کرد و امروز که شرکتهای غربی با وی متارکه کردهاند، همان اقدامات را با نامی جدید پیاده میکند و در عین حال، معتقد است یک تغییر عنوان ساده در نام شرکتها و «فهرستسازی»، کار بدیعی است که تا به حال در نفت سابقه نداشته است!
در دولت نهم و دهم، شرکتهای غربی از ایران رفتند و وزارت نفت با استفاده از توان شرکتهای ایرانی بسیاری از پروژههای نفتی را با اتکا به منابع داخلی توسعه داد، از فازهای پارس جنوبی گرفته تا میدان یاران و پالایشگاه ستاره خلیجفارس.
زنگنه در سال ۹۲ با هر بهانهای که میشد آن را در دست گرفت، به شرکتهای ایرانی حمله میکرد و میگفت ایرانیها بلد نیستند؛ مانند دوره نخست وزارت خود که ایرانیها را نهایتاً «اوستاکار» مینامید.
حملات پی در پی وی به شرکتهای ایرانی و البته دروغهایی که در اینباره عنوان میکرد، تنها و تنها برای تحقیر شرکتهایی بود که باید با برنامه جدید وزارت نفت همسو میشدند؛ برای تقدیس شرکتهای غربی به ویژه توتال، شرکتهای ایرانی تا حد «خرابکار» تقبیح میشدند؛ چراکه زنگنه ذاتاً هیچ اعتقادی به توان ایرانیها ندارد.
به همین دلیل برای نسل جدید قراردادهای نفتی، سعی کرد پوسته این شرکتها را تغییر دهد و از آن بهعنوان یک تغییر رویه و استراتژی یاد کند. در سالهای ابتدای دولت یازدهم، وی گفت شرکتهایی میتوانند در IPC و توسعه میادین نفتی و گازی حضور یابند که صلاحیت داشته باشد؛ بر همین اساس از پیمانکاران خواسته شد تا خود را به شکل E&P در بیاورند.
نمایش اجباری
وزارت نفت در ابتدا شرایط را بسیار سخت کرد و فیلترهای بسیاری برای تأیید صلاحیت شرکتها در نظر گرفت، اما در نهایت شرکتهایی که یک دکل حفاری هم داشتند، وارد این فهرست شدند.
نمایش طنزی که وزیر نفت به راه انداخت، نشان داد وزارت نفت تنها به اضافه کردن دو نام به عناوین شرکتها بسنده کردهاست؛ پیمانکارانی که امروز نام شرکتهای اکتشاف و تولید را یدک میکشند، دقیقاً همان شرکتهایی هستند که در دوران گذشته نیز وجود داشتند و دقیقاً همان کارهایی را انجام میدهند که در گذشته نیز انجام میدادند.
در واقع در ماهیت کار این شرکتها و برنامههای اجرایی آنها هیچ تفاوتی نسبت به گذشته وجود ندارد؛ مانند گذشته قرارداد امضا میکنند، حفاری میکنند، واحد بهرهبرداری احداث میکنند و خط لوله میکشند با این تفاوت که یک پیشوند به نام شرکتشان اضافه شدهاست؛ همین!
حالا وزیر نفتی که ایرانیها را تحقیر میکرد؛ وزیری که مدام میگفت تنها راه توسعه صنعت نفت آموزش ایرانیها تحتنظر توتال است، همان راهی را میرود که در گذشته نیز چنان بود؛ قراردادهایی که وزارت نفت با شرکتهای ایرانی امضا میکند، هیچ تفاوتی با گذشته ندارد، هرچند که زنگنه میخواهد آن را محصول تفکر استراتژیک خود بداند.
کسانی که نفت را میشناسند و به خوبی از فضای پیمانکاری وزارت نفت آگاه هستند، این اظهارات زنگنه را با یک تبسم پایان میدهند، زیرا او امروز سواری گرفتن از ایدههایی را که اصولاً به وی ارتباطی ندارد، رها نمیکند. کیست که نداند اگر تحریمها احیا نمیشد، نهایت نقش شرکتهای ایرانی در قراردادهای جدید نفتی، مانند خدمتگزاری بود که باید همه چیزش را در اختیار غربیها قرار میداد.
زنگنه مجبور است امروز از شرکتهای ایرانی دفاع کند، زیرا فقط همین شرکتها هستند که میتوانند این صنعت را رشد دهند؛ اجبار وی برای انعقاد قراردادها با شرکتهای ایرانی حتماً او را عصبانی کرده ولی برای آمارسازی و عملکردسازی از خود، باید در ظاهر هم که شده تغییر رویه دهد و از ایرانیها حمایت کند، چون چاره دیگری ندارد.
شش سال زمان توسعه به پای غربگرایی وزیر نفت قربانی شد و بعد از سال ۱۴۰۰ تبعات این گرایش عجیب، به خوبی مشخص میشود. وزارت نفت در طول شش سال اخیر از چیزی که دولت قبلش کاشته بود، ارتزاق کرد و خود نیز چیزی نکاشت.
کدام گرگ؟
خوانش گزینشی زنگنه از اظهارات منتقدان خود هم نکته جالبتری است که وزیر نفت با بهرهگیری از آن سعی دارد بگوید کاری که امروز انجام شده، به سود کشور است؛ اظهارات وی درباره گرگ شدن شرکتهای ایرانی به انتقادهای مسعود درخشان از اقتصاددانان مطرح انرژی کشور مربوط میشود؛ جایی که درخشان عنوان کردهبود شرکتهای غربی گرگ هستند و وزارت نفت با غربگرایی که در پیش گرفته، میخواهد شرکتهای ایرانی را تبدیل به گرگزاده کند.
درخشان طی سالهای اخیر بارها و بارها از توانمندی شرکتهای ایرانی در اجرای پروژههای نفتی گفتهبود، درست برخلاف زنگنه که ایرانیها را تحقیر میکرد. حالا که زنگنه پس از سالها به صورت چراغ خاموش به نسخههای منتقدان خود عمل میکند، اینگونه سعی دارد همه چیز را «چپ» عنوان کند و از یک قرارداد برای خود جامهای بدوزد که اصولاً ارتباطی به وی ندارد.
پربازدیدترینهای روزنامه ها
سایر اخبار این روزنامه
رونمایی از سند راهبردی سازمان بسیج در ۲۳ بهمن
نمکی: ۶ هزار تخت به ظرفیت بیمارستانها افزوده میشود
ماهواره ظفر امروز فضایی میشود
ایران در عینالاسد حیثیت امریکا را موشکباران کرد
۲۰ کشته با تیراندازی یک سرباز در مرکز خرید تایلند
تظلمخواهی قهرمانانه!
بورل: اروپا باید ایران را از منافع برجام مطمئن کند
چرخش به توان داخلی در نفت