چند می‌گیری نگام کنی؟

آفتاب یزد –یوسف خاکیان: چند روزی است سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر آغاز شده و فیلم‌ها یک به یک در سانس‌های مشخص شده برای اهالی رسانه و همچنین سینماهای مردمی روی پرده می‌روند و آنچه در چنته دارند را اول به رخ رقیبان خود می‌کشند و بعد به قضاوت و داوری هیئت داوران، اهالی رسانه و مردم می‌گذارند تا از این رهگذر در شب اختتامیه در مهمانی پایان این فستیوال حاضر شوند و برخی شان بتوانند سیمرغی از سیمرغ‌های بخش‌های مختلف را از آن خود کنند تا از این رهگذر اولین جایزه رسمی شان را از فستیوالی میهنی کسب کنند. اما از همان ابتدا هم معلوم بود که این دوره از جشنواره نیز مانند دوره‌های پیشینش حاشیه‌هایی را به دنبال خواهد داشت؛ حاشیه‌هایی که همه ساله همراه با آغاز جشنواره شروع می‌شوند و در پایان جشنواره نیز کارشان تمام می‌شود. اما حداقل یکی از ویژگیهای جشنواره سی و هشتم این بود که حاشیه هایش بسیار زودتر از آغاز خود جشنواره شروع شدند و از همان ابتدا هم سر و صداهای زیادی را به پا کردند. از تحریم جشنواره توسط برخی هنرمندان و بازیگران گرفته تا پاتکی که برخی دیگر از هنرمندان در واکنش به تحریم این فستیوال از خود نشان دادند به صورتی که برخی گفتند ما به خاطر همدردی با مردم امسال در جشنواره حضور نخواهیم داشت و برخی دیگر نیز اعلام کردند که عدم حضور در جشنواره کار درستی نیست و در این شرایط اتفاقا باید در جشنواره حاضر شویم تا بتوانیم همبستگی خودمان را در شرایط سخت اثبات کنیم. حال بماند که بعضی از همان هنرمندانی که اعلام کردند جشنواره را تحریم می‌کنند سالها بود که حتی به اندازه یک سکانس هم در فیلمی که در جشنواره شرکت داده شده باشد حضور نداشتند و فقط برای اینکه در این میان بگویند که ما هم هستیم دست به تحریم جشنواره زدند از آنسوی میدان هم هنرمندانی بودند که با اینکه هزاران کیلومتر از محل برگزاری جشنواره سی و هشتم فاصله داشتند اما هم تمایل به حضورشان را به حضور در جشنواره اعلام کردند و هم فیلمشان در سینمای رسانه روی پرده رفت. اما این گزارش در میان تمام همهمه‌هایی که درباره حضور و عدم حضور هنرمندان در فستیوال فجر ایجاد شد قصد دارد به موضوع کوچکی که البته در نوع خود خیلی هم کوچک نیست اشاره کند تا از این رهگذر به بررسی این موضوع بپردازد که نوع گفتمان هنرمندان چه اندازه با نوع کردار و عمل آنها می‌تواند تفاوت داشته باشد و مگر نه اینکه ذات و اصل هنر به لحاظ اندیشه از یک سرچشمه نشات می‌گیرد پس چرا این اندازه در عملکرد هنرمندان شاهد تفاوت هستیم؟ این موضوع البته با علم به این حقیقت بررسی خواهد شد که قطعا نمی‌توان انتظار داشت که همه انسانها عملکردشان با هم یکی باشد و چون هنرمندی رفتار خاصی را در پیش گرفته باید انتظار داشته باشیم بقیه هنرمندان نیز همان رفتار را مد نظر قرار دهند و همانند او زندگی کنند.
> پیش درآمد
دقیقا دو شب پیشتر از آغاز سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر (پنجشنبه 10 بهمن) بود که سیزدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برگزار شد تا فیلم‌های حاضر (38 فیلم) در دوره پیشین جشنواره‌های ملی و جهانی فیلم فجر که توسط بیش از 100 منتقد مورد داوری قرار گرفته بودند جایزه‌های خود در این دوره از جشن منتقدان و نویسندگان را دریافت کنند. بخشی از این مراسم پر حاشیه البته به سخنان حامد بهداد یکی از بازیگران سینمای ایران است اختصاص داشت. بهداد که در بخشی از این مراسم برای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد روی سن رفته بود در بخشی از سخنان خود گفت: «...ما خود خود خود مردمیم. این اسم مزخرف سلبریتی رو از روی صورت ما وردارید...»
> اصل ماجرا


گرچه اصل ماجرا به نشست خبری پس از نمایش فیلم درخت گردو در سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر برمی گردد اما برای روش‌تر شدن ابعاد بیشتر قضیه بهتر است به 4 شهریور ماه سال 95 و زمانی که مهران مدیری در نشست خبری فیلم «ساعت 5 عصر» که در سالن صدف هتل هما روی صندلی روبروی اهالی رسانه نشست، برگردیم. حتما یادتان می‌آید که این کارگردان در بخشی از آن نشست خبری در مقابل چشمان خبرنگاران و البته دوربین‌هایی که روی او زوم شده بودند سیگاری را روی لب گذاشت و آن را روشن کرد و مشغول کشیدن آن شد. این اقدام مدیری البته تعجب همگان را برانگیخت چرا که این کارگردان
در یک جلسه رسمی که دوربین‌های مختلفی
از آن عکس و فیلم می‌گرفتند فارغ از فضای
فرهنگی این نشست مدیری پس از اجازه گرفتن
از خبرنگاران برای سیگار کشیدن گفت:
«سیگار می‌کشم؛ تریاک که نمی‌کشم!»
اهالی رسانه روز سه شنبه 15 بهمن ماه و در چهارمین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر فیلم سینمایی «درخت گردو» به کارگردانی
محمد حسین مهدویان را در پردیس سینمایی ملت به
نظاره نشستند و پس از آن هم نشست خبری این فیلم برگزار شد. یکی از اتفاقات عجیبی که در این نشست رخ داد عینک دودی بود که مهران مدیری در سالنی که در آن هیچ خبری از نور آفتاب نبود به چشم زده بود. عینک دودی‌ای که هر بیننده‌ای را در نگاه اول به یاد سیگاری که مهران مدیری در نشست خبری فیلم «ساعت پنج عصر» روی لب داشت و آن را دود می‌کرد، می‌انداخت. نشست آغاز شد و همگان بیش از همه چیز می‌خواستند بدانند در آن فضای بسته عینک دودی به چه کار آقای کارگردان که این بار در فیلم یک کارگردان دیگر بازی می‌کرد، می‌آید؟ تا اینکه لحظه پاسخگویی فرا رسید و تو گویی که مهران مدیری از پشت شیشه‌های دودی عینک هم متوجه نگاه پرسشگر اهالی رسانه شده بود و هم پیش خودش فکر می‌کرد که باید دلیل این کارش را توضیح دهد در ابتدای سخنانش گفت: «دو شب نخوابیدم؛ الان هم گریه کردم. به همین خاطر خیلی خوشگل نیستم. فکر نکنید که با عینک دودی قیافه گرفته‌ام.» اما این پایان ماجرا نبود چرا که در همان مراسم یکی از خبرنگاران در سوالی شفاهی با طعنه به مدیری گفت: «شما عینک غیرمردمی به چشمتان زده‌اید.» مدیری هم که از این حرف تعجب کرده‌بود پاسخ داد: «برای اولین بار است که دارم اصطلاح «عینک غیرمردمی» را می‌شنوم.»
در متنی که تاکنون خواندید المان‌هایی وجود دارد که ساختار و بن مایه اصلی نگارش این گزارش را تشکیل می‌دهند.
در بخش پیش درآمد اشاره به سخن حامد بهداد کردیم که ضمن بیان این موضوع که «ما خود خود خود مردمیم» این درخواست را مطرح کرده بود که اسم مزخرف سلبریتی از روی صورت او و همکارانش برداشته شود تا هم جامعه بداند که فرقی میان بازیگران و مردم وجود ندارد و واژه «بقیه مردم» عبارتی اشتباه است و پپس از این نباید استفاده شود چرا که همه مردم یکی هستند و فرقی میانشان نیست.
در بخش اصل ماجرا نیز اول اشاره به سیگار کشیدن مهران مدیری آن هم در یک جلسه رسمی کردیم و بعد از آن هم ماجرای عینک دودی مهران مدیری در نشست خبری فیلم سینمایی «درخت گردو» را مطرح کردیم. اما بشنوید از ادامه ماجرا.
در بخش دیگری از نشست خبری فیلم سینمایی «درخت گردو» پیمان معادی که جزو هنرمندانی بود که پیش از آغاز جشنواره اعلام کرد که به علت همدردی با مردم در جشنواره شرکت نمی‌کند به این دلیل که ثابت کند روی حرفش می‌ماند نه به صورت حضوری که به صورت تلفنی در این نشست حاضر شد و سخنانی را درباره شرایط کار در فیلم «درخت گردو» بیان کرد. معادی در بخشی از سخنانش با اشاره مستقیم به مهران مدیری گفت: « مهران مدیری چرا آنقدر
خوش تیپه؟ کیف می‌کنه آدم نگاش می‌کنه.»
در اینجا چند پرسش اساسی مطرح می‌کنیم که پاسخ آنها شاید بتواند بیانگر عدم ارتباط میان سخنان سخنان حامد بهداد درباره خود خود خود مردم بودن بازیگران (سلبریتی ها) با رفتار و عملکرد آنان در جامعه باشد.
- منظور پیمان معادی نه به عنوان یک مخاطب بلکه به عنوان یک همکار هم در حوزه کارگردانی و هم در حوزه بازیگری از طرح پرسش «مهران مدیری چرا آنقدر خوش تیپه؟» چه بود؟
- چه عاملی موجب شده او در میان بقیه مهمانان حاضر در نشست خبری خوش تیپ شود؟
- وقتی معادی می‌گوید: «کیف می‌کنه آدم نگاش کنه» دقیقا از چه چیزی حرف می‌زند؟
برگردیم به طعنه کوتاهی که آن خبرنگار آنجا که به مهران مدیری گفت: « شما عینک غیرمردمی به چشمتان زده‌اید.»
- منظور آن خبرنگار چه بود؟
- مگر به قول مهران مدیری عینک غیر مردمی هم داریم؟
- عینک غیرمردمی چیست؟‌ توسط چه کسانی، برای چه و در چه مواقعی استفاده می‌شود؟
اگر این حرف بسیاری از هنرمندان که
«می خواهیم مردم ما را نشناسند تا به سراغمان نیایند و مدام از ما امضا نخواهند و عکس نگیرند به همین دلیل عینک دودی می‌زنیم» را بپذیریم سوالی که می‌توان مطرح کرد این است که:
- مهران مدیری فارغ از توضیحی که درباره استفاده از عینک دودی در نشست خبری داد در جایی که همگان او را می‌شناختند به چه دلیلی از عینک دودی استفاده کرد؟
- آقای کارگردان به چه دلیلی در نشست خبری «ساعت 5 عصر» که سه سال و نیم برگزار شد به چه دلیلی سیگار کشید؟
- آیا اساسا ارتباطی میان اقدامی که مهران مدیری در نشست خبری فیلم «ساعت 5 عصر» انجام داد با عمل او در نشست خبری «درخت گردو» وجود دارد؟
- منظور حامد بهداد از اینکه می‌گوید «ما خود خود خود مردیم»، چیست؟
- مگر سلبریتی‌ها چگونه فکر می‌کنند و چگونه رفتار می‌کنند که بهداد می‌خواهد اسم سلبریتی را از روی صورتش بردارد؟‌
در پایان این گزارش به اظهارنظری که برخی از بازیگران در واکنش به این پرسش که «هنرمندانی که مدام می‌گویند بازیگری شغل سختی است به چه دلیلی مدام اشتیاق دارند که به این کار سخت را ادامه دهند؟» «رویای دیده شدن» را مطرح می‌کنند اشاره می‌کنیم و این موضوع را بیان می‌کنیم که آیا رویای دیده شدن در میان سلبریتی‌هایی که در همه جا دیده می‌شوند و برخی شان این واژه را دوست ندارند اما برخی دیگر در بعضی مراسم‌ها از آن استفاده می‌کنند وجود دارد؟