روزنامه ابتکار
1398/11/17
«ابتکار» از تاثیرات فوتبال بر فضای اجتماعی ایران گزارش میدهد نیمه پنهان دربی
زهرا داستانیشاید کمتر پدیدهای ساخته شده به دست انسان را بتوان یافت که چنین قرابتی را به زندگی او داشته باشد. فوتبال شاید تنها بستری باشد که در آن میتوان غم و شادی، برد و باخت، اشک و لبخند و همدلی و غرو را یکجا در آن دید. و شاید از این رو باشد که فوتبال را اعجاب برانگیزترین پدیده ساخت دست بشر مینامند. شگفتانگیزترین پدیدهای که میتواند عاشقانش را از هر آنچه که با آنها همراه است، از غم، فقر، گرسنگی و درد و ... جدا کند و به دنیایی دیگر ببرد؛ به یک زمین سبز، 2 دروازه و یک توپ فوتبال که موفقیت در آن در گرو کار تیمی 11 فرد میداندار زمین است. اگرچه اغلب هواداران فوتبال به آن به چشم یک بازی، رقابت یا مسابقهای آمیخته با تفریح و سرگرمی مینگرند اما گاهی به چنان فضای جدی و خشنی بدل میشود که زمین بازی صحنه خون و درگیری است. اما چه میشود که فوتبال به این مرحله میرسد؟ آیا فوتبال همچنان در تمام شرایط کارکرد هیجانی خود را دارد؟
شاید به طور قطع بتوان فوتبال را پرطرفدارترین، پربینندهترین و پرمشارکتترین فعالیت ورزشی در ایران دانست. صف هواداران باشگاههای ورزشی از سرخپوشان، آبیپوشان، تراکتوریها تا هواداران تیم ملی که گستره وسیعتری از افراد جامعه را دربر میگیرد موید این ادعا است. افرادی که بارها خیابانهای ایران شاهد حضورشان بوده است. از جشنهای خیابانی هواداران تیم ملی پس از برد ایران برابر استرالیا در دیدار برگشت این 2 تیم در مرحله پلیآف مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه تا اشکهایی که هواداران تیمهای مطرح فوتبال ایران پس از باخت در ورزشگاه. البته این ماجرا تنها مختص ایران نیست. فوتبال در تمامی دنیا نقش مخدری برای جامعه ایفا میکند. از منظر جامعهشناسی کارکردگرایانه، ورزش نه تنها سودآور و اشتغال آفرین است، بلکه مردم را سرگرم میکند و هویت جمعی آنها را فعال میکند. اما همین مخدر در کشورهای کمتر توسعهیافته اغلب به یک پدیده آسیبزا نیز بدل میشوند. خدمتی که فوتبال به جامعه میکند ناچیز، غیرضروری و حاشیهای میشود، اما توجه و ارجی که در مقابل دریافت میکند هزاران برابر آن خدمت ناچیز است. فوتبال هیچ کمک مستقیم و غیرمستقیمی به توسعه نمیکند، هیچ زیرساخت و روساختی را تغییر نمیدهد، هیچ تحول پایداری در جامعه ایجاد نمیکند، هیچ تاثیرگذاری ملیِ قابل اعتنایی ندارد. درآمدزایی مستقیمی برای کشور ندارد، گرچه برای بازیکنان فوتبال درآمدزایی بالایی دارد و پولهای کلانی میان دستاندرکاران آن رد و بدل میشود اما درآمدزایی فوتبال در کشورهای کمتر توسعه یافتهای چون ایران که بتواند رقم نهایی درآمد ناخالص ملی را تغییر دهد، همیشه محل بحث کارشناسان اقتصادی بوده است. اتفاقی که به گفته کارشناسان، بدترین الگوهای زیست اجتماعی را به خورد جامعه و نسلهای جوان میدهد. در ایران نیز فوتبال هیچ کارکرد اجتماعی ضروریای ندارد اما تمام توجهات را به خود جلب کرده است و حتی میتواند امورات مهم و حیاتی یک کشور را به گوشهای براند و خود محور تمام توجهات باشد همان طور که در یک سال اخیر فوتبال پرحاشیه ایران محور بیشتر بحثها بوده است. آخرین اتفاق فوتبالی در ایران که نزدیک به یک ماه فضای سیاسی، اجتماعی و ورزشی ایران را تحت تاثیر خود قرار داد، عدم دریافت مبلغ قرارداد آندرهآ استراماچونی، سرمربی استقلال از سوی مسئولان این تیم بود که با تجمع هواداران استقلال روبهروی باشگاه این تیم ورزشی همراه شد، اغلب مسئولان از آنهایی که نقشی در فضای ورزشی ایران داشتند تا آنهایی که حتی سررشتهای در این حوزه نداشتند نسبت به این ماجرا واکنش نشان دادند، مجلس شواری اسلامی به عدم پرداخت حقوق این سرمربی ورود کرد و رسانههای داخلی و خارجی درباره آن نوشتند.
در کنار این ناکارآمدی و عدم کارکردهای اصلی فوتبال در ایران اما این ورزش همچنان مهمترین رخداد هم برای هواداران و هم برای مسئولان به شمار میآید. رخدادی مهم که به همان نسبت هم خشونتهای کلامی، مجازی و فیزیکی تماشاگران و عوامل دستاندرکار آن در حال گسترش است که هرازچندگاهی نمایههای آن را میتوان هنگام برگزاری مسابقات مشاهده کرد که نمونه عینی آن در بسیاری از بازیها از جملهها شهرآوردهای مهم لیگ دیده میشود. یکی از بارزترین این بازیها دربی استقلال و پرسپولیس است که همیشه متاسفانه با حواشی ناخوشایندی همراه بوده است و از لحاظ اخلاقی اتفاقات زشت و زنندهای را طی دربیهای گذشته شاهد بودهایم. اما چه شده است که این ورزش شاد و مفرح گاهی اوقات به ضد آن تبدیل میشود و ما بیش از آنکه شاهد لحاظ خوب و نشاطآور باشیم متاسفانه رفتارهای دور از اخلاق را هم از سوی برخی بازیکنان و هم از سوی تعدادی از تماشاگران شاهد هستیم. آیا این عوامل به خوب ورزش فوتبال و عدم فرهنگسازی درست در این رشته ورزشی یا نه زمینه این پرخاشگریها به جامعه و عوامل دیگر برمیگردد؟
در تحلیل عوامل به خشونت کشیده شدن فوتبال در ایران نمیتوان نسبت به شرایط اجتماعی کشور چشمپوشی کرد. برای مثال، جوانان برای تخلیه هیجانی خود، به سالن مسابقات میآیند نه برای تماشای یک مسابقه ورزشی. یک زمان سالنها از تماشاگر پر میشد و همه از تماشای والیبال لذت میبردند اما اکنون جوانان برای خالی کردن خود به سالنهای ورزشی و یا ورزشگاهها میآیند چرا که تفریحات زیادی ندارند. نبود فضای عمومی در ایران، وجود کمتر فضایی برای شاد زیستن و تمرین پذیرش نگاه مخالف در یک فضای مشترک شاید از دلایل اجتماعی بروز این خشونتها در ورزشگاهها باشد.
ابوالقاسم خوشکنش، روانشناس اما نگاه دیگری نیز به دلایل به خشونت کشیده شدن فضای ورزشی در ایران دارد. او در گفتوگویی که با «سلامتنیوز» داشته با اشاره به اینکه سه نوع بازی که آن را میتوان به برد- برد، برد- باخت و باخت- باخت تقسیم کرد، گفته است: «در دو نوع بازی برد-باخت و باخت-باخت است که خشونت در آنها ظهور میکند.» او گفته: «در بازی باخت- برد، هر دو طرف بازی مورد تنفر واقع میشوند زیرا در به دست آوردن دل تماشاگران شکست میخورند و نمیتوانند همدلی و همحسی را در تماشاگران خود به وجود آورند. دلیل آن نیز مشخص است زیرا چه تیم بازنده و چه تیم برنده، خشونت تولید میکنند و این خشونت به همه افراد تماشاچی سرایت میکند.» او ادامه میدهد: «بازیهای از نوع باخت-باخت را افرادی تشکیل میدهند که شکست شخصیتی دارند و فاقد احساس احترام به خود هستند و یا احترام به خود آنها با اقدام به دیگران متفاوت است و از این رو قادر نیستند طرفداران خود را مهربان، منطقی، با اعتماد به نفس و معتقد بارآورند. نظریه بسیار معروف آزمایش صدمین میمون و اینکه آموزش یک میمون در جزیرهای دورافتاده که به میمونهایی صدها کیلومتر دورتر سرایت میکند، شاید بهترین مثال برای انتقال روحیه بازیکنان به تماشاگران و طرفداران خود است. القای خشونت، ناسپاسی و نامردی، واقعیتهایی است که از دل تیم میجوشد و سم آن در هوا پراکنده شده و به دیگران که خارج از بازی هستند، سرایت میکند. البته واضح است که گاهی ممکن است قضیه عکس آن نیز اتفاق افتد، به طوری که یک تماشاگرنما که خود از نوع باخت- باخت است، فضای ورزشگاه را آلوده کرده و سبب انتقال خشم و پرخاشگری به دیگران شود.»
با این حال اما فوتبال یکی از نادرترین رخدادها در ایران است که سبب شور و هیجان، همدلی و غرور در مردم میشود. احساسهایی که کمتر زمانی در مردم پدیدار میشود و حس رضایت و امید را به آنها تزریق میکند. با این حال سوال اصلی اینجا است که آیا این فوتبال همچنان در شرایط کنونی جامعه ایران که سرشار از ناامیدی اقتصادی و اجتماعی است، کارکرد مثبت تزریق هیجان و امیدواری را داشته باشد؟ آیا فوتبال باز هم میتواند مردم طبقات فرودست و متوسط جامعه را با خود همراه کند، چنان که مثل گذشته فوتبال جزو جدایی ناپذیر زندگی آنها بوده است؟ شاید پاسخ به این سوالات را باید در اتفاقات و حواشی پس از برگزاری اولین مسابقه رخداد دربی در تهران جست و جو کرد.
سایر اخبار این روزنامه
رئیسجمهوری در جلسه هیئت دولت:
هیچ کس بالاتر از قانون و مردم نیست
ژوبین صفاری
از نود ورزشی به نود سیاسی!
رهبر انقلاب اسلامی در دیدار هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم:
هرکس به ایران علاقهمند است، در انتخابات شرکت کند
«ابتکار» دلایل آشفتگیهای اخیر در بازار خودرو را بررسی کرد
بریدن دوباره ترمز قیمتها
«ابتکار» از تاثیرات فوتبال بر فضای اجتماعی ایران گزارش میدهد
نیمه پنهان دربی
«ابتکار» برخی از نمایشگاههای هنری هفته پیشرو را مرور میکند
گالریگردی زمستانه
بورس شفافترین بازار در اقتصاد کشور است
پنج عامل رکوردشکنیهای بازار سرمایه
«ابتکار» روزهای پرحاشیه سیاست داخلی آمریکا را بررسی میکند
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
قطار نشر ایران نه متوقف میشود و نه به عقب برمیگردد
پوتین هنگام دریافت استوارنامه سفیر جدید ایران:
تهران و مسکو دو بازیگر قدرتمند مبارزه با تروریسم هستند
سید حسن خمینی:
کاری که جامعه را چند پاره کند یک حرکت ضد انقلابی است